پارادایم های علم پزشکی پاسخگوی همه مشکلات نیست – بخش اول

هنوز برای بسیاری از مردم رشدِ شگفت انگیز روش های درمانی طب مکمل و تأسیس رو به گسترش درمانگاه های مرتبط و توسعه کشت داروهای گیاهی و حتی اعتلا و حرمت این روش ها نزد پزشکان، محققان و مجامع درمانی و بهداشتی جهانی روشن نیست. از سوی دیگر برای برخی این سؤال مطرح می شود که اصولاً چرا این روش های درمانی کنار گذاشته شدند تا اینک دوباره احیا شوند؟ پس از رنسانس و پیشرفت تکنولوژی، درمانگری کلاسیک مبتنی بر تشخیص و درمان بر اساس اخلاط و طبایع، غیر علمی معرفی شد و آرام آرام از صحنه پزشکی جهانی محو گشت و اینک پس از چندین قرن دوباره شاهد احیاء و گسترش آن هستیم. بنابراین بسیار منطقی است اگر از خود بپرسیم: چرا رفت و چرا باز آمد؟!

طبقه بندی نوین علوم

دستاوردهای کپرنیک، کپلر، گالیله و نیوتن در سده های شانزدهم و هفدهم بسیاری از باورهای کهن درباره علوم طبیعی و طبیعیات را در هم شکست و موجی از شک و تردید در مورد سایر باورهای کهن را نیز در میان اندیشمندان موجب شد. همین امر باعث شد تا دانشمندان تلاش کنند از نو سنگ بنا و محکی برای ارزیابی ارزش علوم پیدا کنند. در عصر صنعتی، تنها علومی که قادر بودند در کنترل و مهار قوای طبیعی و توسعه قدرت انسان بر طبیعت مفید باشند، دارای اعتبار و حرمت به شمار می آمدند. به همین سبب قطب نما، صنعت چاپ و باروت تنها میراث ارزشمند به جای مانده از دنیای کهن به حساب می آمد.در دوران انقلاب علمی تلاش شد روش علمی و ادراک عقلانی به منظور حاکمیت بر طبیعت احیاء شد. به عبارتی رنسانس علمی به نوعی دوران انسان مداری و نشستن انسان در مرکز خلقت و به عنوان ارباب طبیعت به شمار می آمد.

در این دکارت به عنوان پدر فلسفه و تفکر مدرن به طبقه بندی مجدد علوم پرداخت و دانش و صنایع بشری را به درختی تشبیه کرد که ریشه آن مابعدالطبیعه، تنه آن طبیعیات و میوه های آن پزشکی، مکانیک و اخلاق بودند. به این ترتیب می توان با ذکر این تشبیه به جامعیت معرفت و هدف نهایی معرفت که همان میوه هاست اشاره کرد. پزشکی و اخلاق مایه سلامت جسم و روان و مکانیک ابزار لازم برای حاکمیت انسان بر طبیعت را در اختیار او می گذاشت. هر چند در گذشته نیر پزشکی، اخلاق و مکانیک مورد بحث و تحقیق دانشمندان قرار می گرفت ولی تمایز کار دکارت به علت رویکرد ویژه او به مطالعه این علوم بود. تفکر دکارت مبتنی بر ریاضیات عام و تلاش برای تبیین کمّی واقعیت های کیفی بود. به عبارت دیگر از دیدِ او، گزاره علمی باید قابلیت تبیین کمّی و عددی داشته باشد. به همین دلیل علم اخلاق را هیچ گاه آن طور که مایل بود نتوانست تحلیل و بررسی کند. زیرا ابزاری برای تبیین عددی و کمّیِ احساسات پیدا نکرد و این دانش تنها به صورت یک ایده در ذهنش باقی ماند. فرض کنید میزان حرارت و گرمی را توسط دماسنج می توانیم به صورت مفهومی کمّی ارائه کنیم و در نتیجه با این ابزار گرمای کیفی را به مفهومی کمّی بدل سازیم. اما اگر قادر نباشیم برخی از کیفیات را به مفاهیم عددی بدل کنیم دیگر نمی توان آنها را به عنوان مفاهیم علمی قرار داده و به آن واسطه، به طبقه بندی مفاهیم علمی پرداخت.

در واقع یکی از بزرگترین عوامل در هم شکستن مبانی طب سنتی همین نگرش اصالت کمّی و به اصطلاح ریاضیات عام دکارت بود. می دانیم که ما در روش های طب سنتی، افراد، مواد غذایی، آب و هوا و … را به کیفیاتی چون گرمی و سردی، خشکی و تری و … نسبت می دهیم. امّا دستگاه های دقیقی که قادر باشند میزان گرمی فلفل و سردی کاهو را تشخیص دهند و آن را با گرمی زنجبیل و سردی خیار مقایسه کنند و هر کدام را به تفکیک تعیین کنند، وجود ندارد پس چنین روش پزشکی، بر پایه علمی (به تعبیری که دکارت از علمی درک می کرد) قرار نگرفته است.

از سوی دیگر دکارت جسم و نفس را دو جوهر متمایز می پنداشت. یعنی هر کدام از نفس و جسم برای حیات خود تنها قائم به خود هستند و به همین دلیل پزشکی از یک سو و اخلاق و روانشناسی از سوی دیگر، دو دانش کاملاً مستقل به حساب خواهند آمد که نیازی نیست در پی روابط آنها باشیم. به عبارت دیگر درمان جسم و درمان ذهن و روان دو مقوله مطلقاً متمایز هستند. حال آن که در روش های طب سنتی جسم و روان از هم غیر قابل تفکیک اند. هر چند آراءِ دکارت در قلمرو فلسفه و فیزیک، سال هاست از رونق افتاده اما سایه آن همچنان بر کلیت پزشکی باقی مانده است. گذشته از دکارت آراءِ بسیاری دیگر از دانشمندانِ عصر تکنولوژی، بازار پزشکی های سنتی را از رونق انداخت که ذکر تمامی آن موارد نیاز به مقالات بیشتری دارد.

انقلاب علمی

در تاریخ مدرنیته همزمان با رشد و توسعه تکنولوژی و حاکمیت انسان بر طبیعت، جایگاه مرکزی انسان به عنوان قلب و غایت طبیعت نیز از دست رفت.

کوپرنیک و گالیله نشان دادند نه تنها زمینی که بر آن ایستاده ایم مرکز عالم هستی نیست بلکه ذره ای کوچک در کیهانی بیکران است. داروین نشان داد آدم، عالیترین مرتبه تکاملی طبیعت نیست بلکه مرحله ای از تکامل نوعی است و چه بسا در مسیر رشدِ خود هنوز حلقه های بسیاری را باید طی کند. فروید در آغاز قرن بیستم تبیین کرد «من» واقعاً آن چیزی نیست که ما می‌اندیشیم و چه بسا در پشت ظاهر مؤمن و اخلاقی ما، حیوانی وحشی مخفی باشد. با پیشرفت های بعدی علم و ظهور تئوری نسبیت عام و دیگر نظرات نوین فیزیک، فلسفه علم خود را در آغاز راه نسبی انگاری یافت. در میان نظریه های مختلف در رابطه با تحلیل علم و ادوار مختلف و سیر تکاملی آن، آراءِ توماس کوهن بیش از همه مورد توجه قرار گرفته است.

بنابر نگرش کوهن علم متعارف (Normal Science) تحت سلطه مجموعه وسیع و به هم پیوسته ای از مفروضات اولیه مفهومی و روش شناختی به نام “پارادایم”، ادراه و کنترل می شوند. این پارادایم ها نمونه های استانداری هستند حاکم بر کلیت علم متعارف و نحوه نگرش، تحقیق، مطالعات و حتّی قلمرو و محدوده پرسش و حجیت ابهامات و اشکالات ما را تعیین می کنند. به این ترتیب در فلسفه پزشکی نوین که دیواره ای مستحکم میان جسم و روان کشیده شده است انواع تبیین هایی که باید در جست و جوی آنها بود، اصولاً انواع پرسش هایی که مجاز به طرح آنها هستیم و راه حل های مشروع از پیش دارای مرزهای معلومی هستند. بر فرض در طب سوزنی همچنین مارما تراپی (Marma Therapy) در آیورودا به مدارها و مریدین هایی اشاره می شود که کار روی آنها تأثیرات آشکاری بر سلامت دارند ولی از سوی دیگر آنها به طور کامل منطبق بر سلسله اعصاب نیستند.

پیشنهاد طب سنتی چین (TCM) و طب ودایی هند (Ayurveda) بر وجود یک میدان ظریفِ انرژی، حاکم بر جسم است که می توان به عنوان واسطه ای میان جسم و روان شناخته شود. هر چند ممکن است در این رابطه مطالعات، تحقیقات و کتاب هایی هم در مجامع علمی نوشته شده باشد اما از آنجا که همچنان ما در فضای مشخصی از پارادایم های پزشکی که از حدود قرون هجدهم و نوزدهم شکل گرفته اند مجاز به تحلیل سلامتی هستیم، تنها به این فرضیات به دیدۀ تخیلاتی ناهمگون و عجیب توجه می کنیم و تا کل علم متعارف تغییر نکند و پارادایم های آن شکسته نشود این فرضیات مجالی برای بیان کامل خویش پیدا نخواهند کرد و تنها در حاشیه باقی خواهند ماند (هر چند دستاوردهها و نتایج درخشانی هم داشته باشند.)

کوهن در اثر مشهور خود “ساختار انقلاب های علمی” جریان تحول از یک ساختار علمی به یک ساختار و علم متعارف دیگر را در فرایندی انقلابی تبیین می کند. از نگاه او هر گاه پارادایم های یک علم متعارف قادر نباشند ابهامات پیش آمده در جامعۀ علمی را به درستی حل و فصل کنند در آن صورت دچار بحران هایی خواهند شد که به ناچار انقلابی را در پی خواهد داشت و ساختاری دیگر که پارادایم های آن توان حل و راه گشایی مشکلات پیشین را دارد جانشین آن خواهد شد.

maghaleh - 1

و البته این جریان در طول تاریخ همواره در حال حرکت است. واژه انقلاب برای کوهن به تغییری سریع و کم و بیش نامنتظره که جهان نگری علم متعارف گذشته را در هم می شکند و پارادایم های جدیدی را جانشین می سازد دلالت دارد. انقلاب های علمی نیز مانند انقلاب های سیاسی از نظر او قدرتمند و تعیین کننده هستند. در هر حال واقعیت این است که ما در پایان یکی از ساختارهای ارزنده حاکم بر دانش پزشکی قرار داریم که از حیث توسعه تکنولوژی پزشکی و ساخت ابزار و وسایلی دقیق در روش های تشخیص همچنین کنترل بیماری های شایع و اپیدمی، بهداشت عمومی و توسعه روش های جراحی تحولاتی خارق العاده را ایجاد کرده است. و البته متقابلا با محدود کردن نگاه علمی به جسم انسان و عدم ارائه یک ساختار جامعِ درمانی ناظر بر کلیت جسم- ذهن، استفاده کلی از داروهای شیمیایی خارج از هر گونه قید و حریمی و درگیری نوع بشر با عوارض جانبی داروها که گاهی بیش از خود بیماری ها بوده، افزایش یافته است. ناتوانی در تعریف دقیق مفاهیم بیماری، سلامتی، مرگ و حیات و در نتیجه خارجی دانستن ریشه اختلالات و عدم توجه کافی به اهمیت تعادل نیروهای وجودی انسان در آسیب پذیری و یا عدم آن با پرسش هایی لاینحل روبروست.

ادامه دارد

منتظر بخش دوم این مقاله باشید.

 

منبع: مجموعه مقالات طب ایرانی ،برزو قادری

پی نوشت و منابع:

  1. برای مطالعه عمق تحولات حاصله در طبیعیات در دوره رنسانس می توانید به منابع زیر مراجعه کنید:

الف- فلسفۀ علم، نیکلاس کاپالدی ترجمه: علی حقی (1377) انتشارات سروش

ب- تاریخ و فلسفۀ علم، لویس ویلیام هلزی هال ترجمه: عبدالحسین آذرنگ (1369) انتشارات سروش

همچنین

Pauli- Wolfgang, ›The Influence of Archetypal Ideas on The Scientific Theories of Kepler‹ London, Routledge & Kegan Paul, Ltd, 1955

  1. رنه دکارت (1596-1650) به عنوان یک دانشمند، ریاضیدان و فیلسوف تأثیر شگرفی بر تفکر مدرن گذاشته است. برای مطالعه مجموعه آثار او می توانید رجوع کنید به:

Haldane and Ross, The Philosophical Works of Descartes Cambridge University Press, 1931, 2 Vols

همچنین آثار ترجمه شده او به ویژه

تأملات، رنه دکارت/ ترجمه: احمد احمدی نشر دانشگاهی (1369)

  1. توماس کوهن (1922)، مورخ امریکایی تاریخ علم با اثر مشهور خود ساختار انقلاب های علمی (1962) تأثیر فوق العاده ای بر تاریخ و فلسفه علم گذاشته است. برای درک نگرش او رجوع کنید به:

Thomas Kuhn, the Nature and Necessity of Scientific Revolutions, University of Chicgo Press, 1962

  1. مارمادرمانی (Marma Chikitsa) یکی از روش های ارزشمنددر سنت درمانگری آیوروداست که برای درمان اختلالات جزئی و کلی از آن استفاده می شود. مارماها نقاط انرژیابی ویژه ای هستند که با تحریک برخی نقاط خاص در بدن می توان آنها را تحریک کرده و انرژی های مسدود شده را راه اندازی کرد. برای اطلاعات بیشتر به آثار زیر مراجعه کنید:

1- Thalte, Dr.D.G. Acupuncture, Marma and Other Asian Theraputic Techniques. Delhi, INDIA: Chaukhamba Orientalia, 1976

2- Ros, Dr. Frank. Ayurvedic Acupuncture. Lotus Press 1993

3- Dr. David Frawley, Dr. Subhash Ranade, Dr. Avinash Lele, Ayurveda & Marma Therapy. Lotus Press, 2003

  1. برای درک بهتر ماهیت انقلاب های علمی همچنین رجوع کنید به آثار:

1) کتاب تردید، بابک احمدی نشر مرکز (1375) قصل نهم.

2- T.S.Kuhn, The Essential Tension: Selected Studies in Scientific and Change, University of Chicago Press, 1977

  1. تأثیرات سوءِ تمدن بر اکولوژی و پزشکی مدرن بر بدن و ذهن انسان موضوع گسترده ای برای مطالعه محققین در سال های اخیر بوده است. به عنوان نمونه به منابع زیر رجوع فرمایید:

1- Meadows, Donella & Jorgan Randers. Limits To Growth: The 30 year Update, Chelsea Green, 2004

2- Renner Michael, State of The World 2005:Redefining Global Security. New York. Ww Norton 2005 3-Markel, Jim. Radical Simplicity. New Society Publishers, 2003

Sessions, George, Deep Ecology for The 21 4-th Century, Shambala Publications, 1995

  1. برای آشنایی با مدل زیست روان- اجتماعی (Biosychosocial model)

جرج. ل. انگل (G.I.Engl) می توانید به فصلنامه سلامت برتر (سال دوم- شماره 2 و 3) مراجعه کنید. نکته مبهم در این روش و راهکارهای علمی، تغییری در مدل درمانگری ایجاد نخواهد شد. و اصولاً وجود تخصص های پزشکی، روان پزشکی، روانشناسی اجتماعی به طور ضمنی نشان دهنده ضرورت تمامی این تخصص هاست.

  1. مدل عنصری سلامت، مدل بنیادین درمانگری در هر سه سنت درمانگری هندی، چینی و ایرانی-اسلامی است. به طور خاص در این سنت های درمانگری صحبت از یک شعور عالی و مدل تجلیِ شعورِ عالی شده است، که معمولاً بر پایه تئوری عناصر تبیین می شود. (البته عناصر در این سه سنت دارای اختلافاتی است.) عناصر هم زمان بر جسم، ذهن و میدان انرژی ما حاکم هستند و در نتیجه ابزار متعددی برای ایجاد تعادل عنصری به طور همزمان در هر سه لایه وجود قابل تجویز است.

نوشته های مشابه

‫۴ دیدگاه ها

  1. هرچند توی خیلی از زمنیه ها طب سنتی درمان میکنه، مثل معجزه ی نمک دریا اما توی خیلی از زمینه ها هم جوابی نداره…
    والا ما برای دمل و آکنه های کل بدنمون که بسیار هم زیاده(از سر تـــا مچ پا)، هم رفتیم حجامت و هم رفتیم فصد زدیم پیش دکتر طب سنتی، بعلاوه کلی هم سرکه انگبین کاسنی خوردیم و خرفه و عرق کاسنی و… خوردیم، تاثیر خاصی نکرد که نکرد!سفت و سخت هم مراقب غذام هستم، چربی نمیخورم، مرغ نمیخوره، گوشت گاو نمیخورم، فقط روغن دنبه میخورم و….
    کاملا مشخصه طب سنتی نمیتونه توی خیلی از زمینه ها درمانی انجام بده…
    البته وضعیت طب جدید هم توی زمینه ی پوست(دمل و آکنه) بهتر از طب سنتی نیست…

    1. با سلام و احترام
      دانشی که از طب سنتی اکنون در اختیار پزشکان ما می باشد فقط بخشی از این علم است و بسیاری از نسخ قدیمی هنوز احیا نشده است که ان شاء الله با همت محقیقن، پژوهشگران و پزشکان طب اسلامی ایرانی به سمت احیای کامل این دانش پیش خواهیم رفت.
      گروه مدیریت سایت

  2. با عرض سلام مطلب فوق یکی از مقالات کتاب «مجموعه مقالات طب ایرانی» است که به قلم برزو قادری توسط انتشارات نیاکان به چاپ رسیده است. حق چاپ نیز مخصوص انتشارات نیاکان است. لذا بایستی حقوق نویسنده وناشر را رعایت کنید. شما علاوه بر این که نام ناشر را ذکر نکرده اید نامی از کتاب نیز نبردید یا به غلط بردید.
    شایسته است که معرفی کوتاهی از این مقاله بگذارید و بعد خوانندگان را به اصل مقاله ارجاع دهید خبر کتاب از طریق سایت darmangarshop.com به صورت آنلاین امکان پذیر است به این ترتیب حقوق ناشر و مولف نیز حفظ خواهد شد و نیز سایت شما که مرجع را ذکر می کند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهدشد
    برایتان آرزوی موفقیت می کنم
    فرشته فرخی
    مدیر انتشارات نیاکان

    1. باسلام و احترام
      ضمن تشکر
      عنوان ماخذ (نام کتاب) مندرج در بخش منبع ذیل متن این مقاله اصلاح گردید.
      ضمنا در تصویر این مطلب عکس صفحه اول کتاب هم قابل مشاهده است.
      گروه مدیریت سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برای برقراری امکان تعامل با شما کاربر محترم خواهشمند است شماره همراه خود را در فیلد مربوطه وارد نمایید.شماره موبایل شما در سایت منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا