پاسخ به انتقادات مخالفان حجامت – بخش دوم

شاید جای تعجب باشد که بدانید حجامت با آن سابقه تاریخی طولانی، با آن همه احادیث و روایات که برانجام آن تأکید می نمایند و علی رغم آثار درمانی متعددی که پزشکان مختلف ایرانی و غربی به آن اذعان نموده اند، مخالفان پروپا قرصی درمیان جامعه پزشکی ما دارد.

در این بخش قصد داریم تا به مهمترین این مخالفتها و انتقادات پاسخ بدهیم:

الف) حجامت همان خونگیری وریدی است:

که در مطلب پاسخ به انتقادات مخالفان حجامت بخش اولبه شرح آن پرداخته شد

ب) حجامت پایه و اساس علمی ندارد:

ماقبلاً در مورد برخورد های قیم مآبانه سیستم طبی حاکم بر جهان در مقابل سایر روشهای درمانی سخن گفتیم و بیان کردیم که این سیستم هر آنچه را که با اصول و منافع خود منطبق نیابد، مارک غیر علمی می زند. حجامت نیز از این قاعده مستثنی نبوده و به دفعات مورد تعرض و انکار طرفداران طب رایج غربی قرار گرفته است.

واما مخالفینی که اظهار می دارند حجامت غیر علمی است را می توان به دو دسته تقسیم نمود: دسته اول کسانی هستند که می گویند، از حجامت در کتب و منابع خارجی نام برده نشده است. از دیدگاه این عده یک پدیده زمانی علمی است که از غرب آمده یا در منابع خارجی به آن اشاره شده باشد. به عبارت دیگر مورد تأیید محافل علمی آنجا قرار گرفته باشد. بنابراین تکلیف روشن است. باید بنشینیم و از حجامت سخنی به میان نیاوریم تا زمانیکه حجامت به زعم آنان علمی شود و غربیها در مورد آن تحقیق کنند و بعد به ما بگویند که حجات بکنیم یا خیر؟ بنده پاسخی به این عده نمی دهم فقط می گویم که می توانند به کتاب یوهان آبل آلمانی که مختصری از آن را در این پایان نامه آوردیم، مراجعه نمایند تا متوجه شوند که حجامت از دید آنها چندان هم غیر علمی نیست.

دسته دوم کسانی هستند که در اظهارات خود می گویند، مکانیسم حجامت و اثرات درمانی آن از نظر علمی نامشخص بوده و هنوز تحقیقات کافی در مورد آن انجام نشده است. لذا نمی توان از نظر علمی در مورد فوائد و ضررهای احتمالی حجامت و موارد کاربرد آن قضاوت کرد.

این عده نیز مانند دسته اول معتقدند که باید جلوی انجام حجامت را گرفت .منتهی بر خلاف آنها بر لزوم انجام تحقیقات در مورد آن معترفند.

به نظر ما این حرف که هنوز بسیاری از نکات را در مورد حجامت نمی دانیم و از نظر تحقیقات علمی در زمینه مکانیسم و اثرات آن در ابتدای راه قرار داریم صحیح است و تا اینجا با نظر دسته دوم مخالفتی نداریم و می گوئیم لازمست تحقیقاتی وسیع در مورد حجامت انجام شود، تا فرضیه های موجود را به زبان علمی اثبات نمائیم. ولی برداشت ما برخلاف نظر این عده، این نیست که باید تاروشن شدن نتیجه تحقیقات حجامت را تعطیل نمائیم.برای روشن شدن این بحث بیان چند مقدمه ضروری به نظر می رسد:

1-حجامت سنتی اسلامی است:

با توجه به احادیث و روایاتی که در بخشهای گذشته در مورد حجامت ذکر کردیم و در آن روایات به صراحت آمده بود که حجامت از سنتهای پیامبران است و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و معصومین علیهم السلام حجامت می کردند و امت خود را به انجام آن سفارش می نمودند، و با توجه به احادیث مهمی چون حدیث مربوط به شب معراج، تصور نمی کنم که جای هیچ شک و تردیدی در این مورد که حجامت سیره و سنت پیامیر اسلام و ائمه هدی علیهم السلام بوده است باقی بماند. حضرت آیة الله حسن زاده آملی نیز در مورد حجامت فرموده اند:«حجامت سنتی از سنن شریعت غرای محمدی صلی الله علیه و آله است که در اعمال آن تأکید بسیار شده است و روایات عدیده در ترغیب و تأکید برآن صادر شده است.»

2-سنت پیامبر صلی الله علیه و آله را نباید ترک کرد و نباید بدعتی را جایگزین آن نمود:

حضرت علی علیه السلام در خطبه 149 و نیز در نامه شماره 23 نهج البلاغه که مربوط به وصیت حضرت قبل از شهادت می باشد، می فرماید:

«اما وصیت من اینست که هیچ چیز را شریک خدا قرار ندهید و درباره محمد صلی الله علیه و آله،سنت او را ضایع نگردانید»

حضرت همچنین در نامه معروف خود به مالک اشتر(نامه53) می فرماید:

«هرگز سنت پسندیده ای را که پیشوایان این امت به آن عمل کرده اند و ملت اسلام به آن انس و الفت گرفته و امور رعیت به وسیله آن اصلاح می گردد، نقض مکن و نیز سنت و روشی که به سنتهای گذشته زیان وارد می سازد احداث منما که اجر، برای کسی خواهد بود که آن سنتها را برقرار کرده و گناهش برتو که آنها را نقض نموده ای.»

بنابراین سنتها را نباید ضایع نمود. ما قبلاً نیز در این مورد بحث کردیم که ابزار و وسیله اجرای یک سنت را می توان با پیشرفت زمان تغییر داده متکاملتر نمود ولی خود سنت را نه می توان ترک کرد و نه جایز است که آن را با چیز دیگری جایگزین نمود. وخصوصاً در مورد حجامت گفتیم که خونگیری وریدی از هر نظر با آن متفاوت بوده، نمی تواند جای آن را بگیرد و ثابت نمودیم که حتی اگر به غلط حجامت را نوعی خونگیری بنامیم و مکانیسم دیگری برای آن قائل نشویم، این شیوه خونگیری کاملاًبا خونگیری وریدی متفاوت است.

حضرت علی علیه السلام در کلام دیگری و در بیان لزوم حفظ سنتها، قدم را فراتر نهاده و می فرماید:

«هیچ بدعتی ایجاد نمی شود مگر اینکه با آن سنتی متروک می گردد. بنابراین از بدعت بپرهیزید و ملازم راه راست و جاده آشکارباشید. امور اصیل پیشین که صحت و درستی آن مورد تردید نیست، برترین امور و بدعتها بدترین کارهاست.»

طبق این کلام حضرت، هرآنچه که باعث متروک شدن یک سنت گردد، بدعت است و اگر روزی آمد که مشاهده کردیم سنتی متروک شده، باید جستجو نمائیم که کدام بدعت باعث ترک آن شده است.

3-سنتها از نظر علمی ابعاد گوناگونی دارند:

در بحث گذشته در مورد حرمت گوشت خوک سخن گفته و توضیح دادیم که علم امروز به یکی از مضرات گوشت خوک که انتقال نوعی بیماری انگلی می باشد، پی برده است. ولی این دلیل نمی شود که تنها علت حرمت آن همین یک بعد باشد بلکه ممکنست علل مختلف دیگری نیز مطرح باشد که فعلاً از دید ما مکتوم بوده و علم امروز ما به آن راه نبرده باشد و نتیجه گرفتیم که نمی توان تنها بادرک یکی از ابعاد علمی یک دستور بهداشتی اسلام، در مورد آن قضاوت نمود.

در اینجا جهت تکمیل بحث به یکی، دو مثال دیگر اشاره می کنیم:

یکی از سنتهای بهداشتی رسول اکرم صلی الله علیه و آله مسواک است که ما احادیث مربوط به آن را در فصل طب در کلام معصومین علیهم السلام آوردیم. دریکی از این احادیث همانطور که ملاحظه فرمودید، از مسواک به عنوان سنت رسول خدا نام برده و دوازده خصلت و فایده برای آن برشمرده شده است که از جمله آنها می توان به پاکیزگی دهان، سفید نمودن دندانها، استحکام لثه، زدودن بلغم، افزایش جلای چشم و تقویت حافظه اشاره نمود.

علم پزشکی امروز به فوائد مسواک و اثرات آن در مورد بهداشت دهان، دندان و لثه پی برده است ولی هنوز تأثیر مسواک بر روشنایی دید و تقویت حافظه را نمی دانیم.

حال سئوال اینست که اگر روزی در اثر پیشرفتهای علمی محلولی کشف شود که بتوان با شستشوی دهان با آن، جلوی پوسیدگی دندان را گرفت، می توان ادعا کرد که بعد از این احتیاجی به مسواک زدن نیست و همگان روزی دو، سه مرتبه دهان خود را با این محلول بشویند؟ آیا میتوان گفت که خاصیت مسواک تنها بهداشت دهان و دندان و استحکام لثه است و حالا که این محلول فرضی را کشف نموده ایم، از امروز کار ما راحت تر بوده و لزومی به مسواک زدن نیست؟

با توجه به خواص متعددی که در احادیث در مورد این سنت بهداشتی وجود دارد پاسخ سئوال روشن است. به عقیده ما عقل و علم محدود بشر، از درک تمام ابعاد و فوائد یک سنت عاجز است. لذا نمی توان با کشف یکی از فوائد یک سنت، بدعتی را جایگزین آن نمود.

با توجه به مقدمات ذکر شده نتیجه می گیریم که سنت ها را نمی توان به بهانه یافتن توجیه علمی تعطیل نمود.

قطعاً دستورات بهداشتی اسلام فوائدی را در بردارد و ما نمی توانیم به صرف اینکه دلیلی علمی برکلام پیشوایانمان نمی یابیم، خود را از فوائد آن تعالیم محروم کنیم. مسلمانان از همان صدر اسلام نسبت به دستوراتی چون مسواک، ختنه پسران، حجامت و… متعبد و بدون اطلاع از توجیه علمی آنها از فوائدشان بهره مند بوده اند و امروز برخی از دلایل علمی مسواک، ختنه، حجامت و… بر ما روشن شده است. به نظر شما آیا صحیح بود که در طول این 14قرن مسلمانان از ختنه کردن پسران به علت ندانستن توجیه علمی آن خودداری می کردند؟ یا مسواک نمی زده و حجامت نمی کردند؟ ما به عنوان پزشک و محقق موظف به کشف اصول علمی سنتهای بهداشتی اسلام از جمله حجامت هستیم ولی قیّم مردم نبوده، آنها را از عمل به اعتقاداتشان باز نمی داریم. جلوی سوء استفاده ها و عدم رعایت اصول بهداشتی را در مورد حجامت می گیریم ولی هرگز خود سنت را تعطیل نمی کنیم.

و کلام آخر اینکه:

معتقدین به وحی، ابتدا تعالیم آن را باور می کنند و بعد به تحقیق در کشف اصول علمی آن می پردازند ولی از خود بیگانگان که غرب را قبله خود قرار داده اند، علمی نبودن را بهانه تقلید کورکورانه شان قرار می دهند و بسیاری از آنها به واقع حتی حاضر نیستند در مورد حجامت تحقیق کنند و برخورد علمی داشته باشند.

 

منبع: برگرفته از پایان نامه دکترای عمومی آقای دکتر رضا منتظر

نوشته های مشابه

‫۲ دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برای برقراری امکان تعامل با شما کاربر محترم خواهشمند است شماره همراه خود را در فیلد مربوطه وارد نمایید.شماره موبایل شما در سایت منتشر نخواهد شد.

پیشنهاد هوشمند سایت به شما
بستن
دکمه بازگشت به بالا