کبد چرب یا Fatty liver

دلمان را خوش می کنیم به اینکه تست کبدِ ما نرمال است.

بیماری شایعی که اخیرا در کشورمان مانند بیماری سرماخوردگی ، با سرعت زیاد جلوه گری می کند.

درکشورهای غربی ،شایعترین علت این بیماری،مصرف الکل است. در کشورهای جهان سوم ، شایعترین علت آن هپاتیت میباشد. در ایران نه هپاتیت شایع است نه به خاطر مسائل شرعی ،الکل مصرف می شود ولی متاسفانه، این بیماری به علت استفاده ی نادرست از روغن های نباتی و رژیم های غذایی سرخ کردنی است. در بیماری کبد چرب ،هپاتو سلولها (سلولهای کبدی)دچار انسداد شده و رسوبات چربی در آنها جمع میشود و کبد چرب بوجود می آید.کسانی که اضافه وزن دارند، در اولویت اول این بیماری قرار دارند. وقتی شخص چاق می شود ، کبدش با این علامت،به او هشدار میدهد که دوست من،غذایت خوب نیست،جویدنت خوب نیست،در هضم اول خود مشکل داری!بسیاری از افراد دل خود را به این خوش کرده اند که در تست کبدشان ،همه فاکتورها در حد نرمال می باشد.حتی با توجه به اینکه بعضا 15 کیلو اضافه وزن دارند;خوشحالند که کبدشان سالم است! غافل از اینکه این تست ها زمانی حال خراب کبد را به ما نشان می دهند که کار از کار گذشته و کبد عملا دیگر نمی تواند درست کار کند ومسئله ی انسدادی مطرح است. آن زمان است که بیمار ،به دلیل رنگ زرد چهره یا ادرار خود (در اثر افزایش بیلی روبین در خون)به دکتر متخصص مراجعه کرده وعلائم زردی،حسابی خودش رانمایان ساخته است.درست وقتی که کبد بسیار درگیر شده وبرای درمان آن کمی دیر شده است.خیلی که خوش شانس باشیم در گرید یک و دو بیماری،متوجه این مسئله شده باشیم و اگر بیخیال تر از این حرفها،به عادات نادرست زندگی خود ادامه داده باشیم دچار گرید چهار شده و در نهایت سیروز کبدی به سراغمان آمده است وکاندیدای پیوند کبد شده ایم!

طبیعت کبد در حالت عادی گرم و تر است و وقتی گرمی آن بیشتر شد اولین علائم خودش را در پوست شخص نشان میدهد. حال چرا پوست؟ زیرا مزاج پوست تقریبا متعادل است وبه همین دلیل ،خیلی سریع علائم داخلی بدن را نشان می دهد…رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون!

وقتی گونه ها سرخ شد،لب شما ترک خورد،کناره ناخن هایتان گوشه کرد ودردناک شد،وقتی بدنتان خارش پیدا کرد ،وقتی پاشنه ی پای شما ترک خورد… اینها همه،هشدار ونشانه ای از گرمی کبد است…

برای درمان این گرمی زیاد،باید به این اصل برگشت که ″درمان به ضد است و تقویت به عین″… به این معنا که باید خوراکی هایی انتخاب نمود که با طبیعت کبد سازگار باشند;یعنی باید غذاهایی خورد که طبع گرم وتر داشته باشند. دو ماده غذایی به شما معرفی میشود که برای این منظور،فوق العاده هستند:

-انار به وفور بخورید:

انار با طبع سرد وخشک!

ولی این دو (طبع انار و طبع کبد)که با هم سازگاری ندارند!مگر نگفتید وقتی میخواهیم تقویت کنیم باید دارو به عین باشد،پس چرا نمیگویید مثلا ماش که گرم است بخور و میگویید انار بخور؟؟؟

اینجاست که بحثی به میان میاید تحت عنوان ″علم فارماکودینامیک وعلم فارماکوکینتیک″که مورد پذیرش هم طب سنتی و هم طب جدید میباشد:به ترتیب یعنی اثر دارو بربدن واثر بدن بر دارو. برای توضیح آن باید گفت دارو بعد از ورود به کبد،متابولیزه می شود وباید آن ماده ای که متابولیزه شده را در نظر گرفت که چه اثری بر بدن دارد.انار پس از ورود به بدن و هضم و ورود به کبد ،آن ماهیتی می شود که می خواهیم و ماده ای که از هضم انار بوجود می آید پاک کننده ی کبد است.با این تقویت،تمام سیستم بدن به سمت تعادل میرود;زیرا کبد با همه اندامها واعضای بدن در ارتباط است. پس انار،یکی از بهترین درمان کننده ها و پیشگیری کننده ها ی کبد چرب میباشد. ارزش خوردن انار به قدری بالاست که استاد بزرگی میفرمایند:

اگر پول ندارید، قرض کنید و انار بخرید.

-خاکشی یا خاکشیر:

همه می گویند طبیعت خاکشیر خنک است ولی اینطور نیست;بلکه گرم وتر میباشد (همان مبحث اثر بدن بر دارو که اینجا نیز صدق میکند) خاکشیر از نظر دارویی ،مرکب القوی است . این بدان معنا که همه کاری از آن بر میاید. مثلا با آب سرد یک خاصیت نشان میدهد(خاکشیر یخمال تابستان که اسهال را درمان میکند) وبا آب گرم یک خاصیت دیگر (خاکشیر نبات داغ زمستانی که در نقش یک ملین برای یبوست مفید است).به قول شاعر:((چون که صد آمد   نود هم پیش ماست))

یعنی هنگامی که کبد را تقویت و پاکسازی کردیم،همه ی بیماریها تحت تاثیر قرار میگیرند و از بین میروند.

البته این نکته را باید گوشزد کرد که نمیشود تنها با خوردن این تقویت کننده ها ،بیماری کبد چرب و امثالهم را نادیده گرفت، وبه محض مشاهده ی علائم باید نزد متخصص رفت و از حال کبد جویا شد ;چون ممکن است حال کبد در مرحله ای نباشد که تنها با این تقویت کننده ها بتوان آن را به حالت طبیعی برگرداند!

 دکتر محمد اسحاقی –(محقق طب اسلامی-سنتی)

 

منبع: فصلنامه حکیمانه، شماره اول، سال اول

نوشته های مشابه

‫۳ دیدگاه ها

  1. تشکر فراوان از مطالب خوبتون، فوق العاده مفیدند.
    در افغانستان بهتره بگیم دکترها کوشش می کنند تا می توانند به بیماران دارو بدهند، با انواع و اقسام داروها نسخه را پر می کنند!
    اکثر اوقات برای مردم اطرافی تا ۱۵ قلم دارو هم داده اند!!!
    منظورم داروی کیمیاوی یا همون شیمیایی؛
    من خودم ۲۶ سالمه و به اصطلاح دامپزشکم، تو افغانستان، وقتی میبینم مرغداری هایی که داریم مثل قند و عسل انواع و اقسام ترکیبات دارویی یکجا رو به این حیوانات میدن، بخدا قسم، به خدا قسم دلم می خواد بشینم و زار زار گریه کنم!
    مردم به اکثر آنتی بیوتیک ها مقاوم شدن!
    شما از تولیدات داخلی و با نظارتی که بهداشتتون داره اینقدر مظطرب هستید، حق هم دارید، اونوقت ما هم اکثر داروهای حیوانی و انسانی رو به صورت تجارتی تجارتی تجارتی از ایران و پاکستان میاریم، وضع ما نسبت به شما وخیم تره با گمرکات سراپا باز مثل طویله!!!
    به خدا قسم توی بازار داروی افغانستان Omeprazole 20 یک تخته ۱۰ کپسولی به ۵ افغانی تو داروخانه ها به فروش میره!!!

    واقعاً از شما متشکرم، از افغانستان همیشه از این وبسایت دیدن می کنم و به دوستام وقتی گله و شکایتی از وضعیت سلامتیشون دارن دیدن این سایتو پیشنهاد می کنم.
    دوست دارم یک شعبه یا هر مرجعی از طب سنتی ایران رو تو افغانستان داشته باشیم. و از هرگونه کمک و همکاری دریغ نمیکنم.
    در هرات زندگی می کنم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برای برقراری امکان تعامل با شما کاربر محترم خواهشمند است شماره همراه خود را در فیلد مربوطه وارد نمایید.شماره موبایل شما در سایت منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا