ذخایر راهبردی ماهیان شمال قربانی صید غیراستاندارد و نظارت ضعیف محیط زیست

ماهی از جمله غذاهایی است که در سفره ایرانیان تا حدی مورد توجه قرار گرفته است. هرچند در جهان میزان مصرف سرانه ماهی بسیار بالاتر است.

به گزارش شبکه خبری تهران نیوز، حکیم دکتر روازاده دبیرکل جامعه اسلامی حامیان کشاورزی ایران و پژوهشگر طب ایرانی _ اسلامی در یادداشتی نوشت: ماهی از جمله غذاهایی است که در سفره ایرانیان تا حدی مورد توجه قرار گرفته است. هرچند در جهان میزان مصرف سرانه ماهی بسیار بالاتر است ولی سرانه اندک مصرف ماهی در ایران دلیلی بر حفظ ذخایر ماهی های بومی و خوش طعم کشور نشده و مجموعه ای از عوامل باعث شده تا نگرانی در زمینه نابودی کامل این ماده غذایی ایجاد شود.

بهره برداری اصولی و استاندارد از اکوسیستم های طبیعی کشور از جمله دریای خزر می بایست با علم و تجربه بومیان این مناطق منطبق باشد که مبتنی بر شناخت کافی و جامع از منابع زنده و محیط زیست آنها است. منابع ماهی دریای خزر از جمله مهم ترین منابع غذایی استان های شمالی و بخشی از کشور است. علاوه بر وجود پنج گونه با ارزش ماهیان خاویاری، منابع مربوط به ماهیان استخوانی و کیلکا ماهیان نیز از اهمیت فزاینده ای برای کشورهای ساحلی خزر برخوردار است. ۱۲۲ گونه و زیرگونه ماهی استخوانی در این دریا زیست می کند ولی صیادان بیشتر ماهی سفید و کفال طلایی را صید می کنند. نزدیک به ۶۰ درصد صید ماهیان استخوانی به ماهی سفید اختصاص دارد.

در یک سده اخیر صید غیراصولی ماهی در چند سوی ساحل خزر باعث شده تا شاهد تغییرات و نوسانات زیادی در میزان صید ماهی های استخوانی باشیم و صید انبوه توسط شرکت ها و صیادان، برخی از گونه ها را تا آستانه انقراض پیش برده است. این رویه غلط از ابتدای قرن چهاردهم وجود داشته، به طوری که براساس آمارها، میزان صید کل ماهیان استخوانی از ۹۵۶۵ تن در سال ۱۳۱۰ به ۴۳۷ تن در سال ۱۳۴۰ رسید.

همانگونه که می دانیم، بیشتر انواع ماهیان استخوانی خزری به سمت رودخانه کوچ می کنند و کاهش سطح آب دریا و افزایش برداشت های آب رودخانه برای مصارف کشاورزی و شهری، باعث کاهش میزان تکثیر و تولید نسل جدید ماهیان شده و ذخایر ماهی با نوسان شدیدی به سمت نزولی شدن پیش رفته است. بندر انزلی زمانی یکی از بهترین و مهمترین مناطق صید ماهی بود ولی با ادامه روند صید غیراستاندارد و برداشت آب، دیگر کارایی قبل را ندارد.

صید ماهی کیلکا در چند دهه گذشته نیز به شدت کاهش یافته و در سال ۱۳۷۸ که ما شاهد صید ۹۵ هزار تنی این ماهی بودیم، با اخلال در زنجیره غذایی این ماهی و کاهش شدید زئوپلانکتون این برداشت در سال به ۱۵ تا ۲۰ هزار تن رسیده است.

از جمله مهمترین روش هایی که در صید ماهیان باید مورد توجه قرار گیرد، جلوگیری از صید ماهیان تخمریز است. جنبه حفاظتی از آبزی به این شکل است که هر آبزی باید حداقل یک بار در دوره حیات تخم ریزی کند و سپس صید شود. دلیل اصلی این روش، مدیریت حفظ ذخایر راهبردی گونه های ماهیان است تا از صید بی رویه و غیراستاندارد جلوگیری شود.

حفاظت از مناطق مناسب تخم ریزی و سختگیری برای ممانعت از صید به منظور تجدید نسل آبزی می تواند از اهداف عمومی مدیریت صید استاندارد باشد، ولی به دلیل مدیریت بد در حوزه صید و شیلات و همچنین عدم توجه مدیریت زیست محیطی، نسل بسیاری از ماهیان دریای خزر روبه نابودی است. معمولاً برای توجیه عملکرد ضعیف در مدیریت منابع ماهیان، دلایلی چون تغییر اکوسیستم دریا، آلودگی میحط زیست آبزیان، سرازیر شدن فضولات مسموم شیمایی به دریا، صید بی رویه و بدون مدیریت و صید بی رویه توسط کشورهای دیگر ساحلی خزر از جمله روسیه مطرح می شوند.

انتقادات و اعتراضات صیادان و ماهیگیران شمال کشور نسبت به چنین موضوعاتی ذهن را به سویی معطوف می کند تا عوامل اصلی انقراض ماهیان شمال مورد بحث قرار نگیرند.

چهار گروه از افراد عامل اصلی انقراض ماهیان دریای خزر هستند:

۱- مسئولین خائن
۲- مسئولین بی سواد و بی دانش اما مدعی
۳- مردمان فراموشکار
۴- صیادان بی توجه به امور

ما شاهد تناقض بزرگی از سوی سازمان محیط زیست و شیلات در حوزه شکار و صید حیوانات و فصول معین برای صید هستیم. چرا که همواره شکار جانداران در فصلی که باردار هستند ممنوع است اما صیادان ماهی برعکس فقط در زمان بارداری ماهی آن را صید می کنند. در این زمان محیط زیست کجاست؟ فصل تخمریزی ماهیان از ابتدای اسفند ماه تا خرداد ماه هر سال است که ماهیان مولد با عنوان ماهیان رود برای عملیات تخم ریزی از دریا به رودخانه ها مهاجرت می کنند. درگذشته و کمتر از یک قرن پیش در کشور ما در فصل تخم ریزی ماهیان که جاندار باردار محسوب می شوند، صید آنها ممنوع بود.

روایت های مربوط به جلوگیری و ممنوعیت صید ماهیان در میان صیادان قدیمی وجود دارد و خود به صورت طبیعی فصل تخم ریزی را فصل غیرمناسب برای صید می دانستند. به نقل از صیادان سالخورده و دنیا دیده باید گفت آنها زمانی که شاهد از بین رفتن این قانون و شکار بی رحمانه این جاندار باردار بوده اند، دچار تعجب شده و از شکم پاره شدن این جاندار حامل تخم، نارضایتی دارند.

در فرهنگ ما و از منظر آموزه های اخلاقی و انسانی، خوردن گوشت حیوان باردار، جانور حامل تخم ناشایست و نارواست. همچنین از نظر سلامتی، خوردن گوشت جانور باردار روا نیست؛ چرا که گوشتش مرض و بیماری زاست. از این رو است که افراد آگاه در این زمان فقط از جنس نر استفاده می کنند تا مبادا با خوردن گوشت حیوان ماده باردار و حامل تخم، بیمار شوند. گوشت ماهی در فصل تخم ریزی از کیفیت مطلوبی برخوردار نیست، اما پس از گذشت فصل تخم ریزی، گوشت ماهی کیفیت مطلوب خود را به دست می آورد.

آیا به این نکته دقت کرده اید که بعد از شکم پاره شدن ماهیان آن هم به صورت گسترده با ارقام بسیار بالا (قابل توجه محیط زیست) ماهیانی که باید نصیب آیندگان شوند و تولید نسل کنند و ادامه حیات دهند، صید می شوند و تخم های آنها که عهده دار ادامه نسل هستند از شکم ماهیان خارج شده و سرازیر ماهیتابه ها شده و این موجودات مستقیماً به فضولات انسانی تبدیل می شوند؟ آیا درک این موضوع که هرچه بکاری همان را برداشت و درو خواهی کرد، پیچیده است؟ وقتی فرزندان ماهی ها و تخم آنها که ماهی های آینده و عهده دار ادامه نسل ماهی ها هستند را به مدفوع تبدیل کنید، چه انتظاری می رود که آنچه را نکاشته اید در سال های بعد برداشت کنید و شاهد محصولی عالی باشید؟!

حال نباید از محیط زیست که برای شکار یک پرنده هوایی که شکارش جرم نیست و ممنوعیت ایجاد می کند، سوال کرد که چرا ذهنشان را بر امر صید غلط ماهیان معطوف نمی دارند؟ در مورد شکار پرندگان هوایی گفتنی است که خبرگان و اهل فن به این نکته اذعان دارند که لحظه شکار پرندگان هوایی، زمان فربه شدن آنهاست که با یک شمارش دقیق و حتی گرفتن فیلم از تعداد پرندگان در هنگام خروج از ایران و سپس ورود به ایران مشاهده می شود تعداد فراوانی از پرندگان فربه از ایران کوچ می کنند و چون شکار آنها در ایران ممنوع است در آن سوی مرز شکار می شوند و تعداد کمتری به ایران رجعت می کنند. پس با درک این آمار باید بپرسیم این پرندگان فربه در آن سوی آبها توسط چه کسانی شکار می شوند؟

هرچند برای جبران کمبود تخم ریزی طبیعی ماهیان، تخم ریزی مصنوعی از سوی شیلات و برخی از شرکت های صید صورت می گیرد، ولی به هیچ وجه زیست طبیعی ماهی با زیست مصنوعی قابل قیاس نیست! براساس بررسی های کارشناسی، میزان بازماندگی بچه ماهیان حاصل از تکثیر مصنوعی کمتر از ۱۰ درصد است، در حالی که این میزان در بچه ماهیان حاصل از تکثیر طبیعی به میزان قابل توجهی افزایش دارد.

اینکه در کشور ما چند قرن است که ایادی خائن دائماً کمر همت به نابودی این مرز و بوم و فرزندانش بسته اند، نکته ای حائز اهمیت است. خدای را شاکریم که نظام جمهوری اسلامی ایران در این چهار دهه در امور گوناگون ایادی خائنین را از مسائل گوناگون قطع کرده و در امور دیگر نیز در زمان خود قطع خواهد نمود.

بنده به عنوان یکی از افرادی که چند دهه است در حوزه طب پژوهش کرده ام و در حوزه های کشاورزی و پرورش دام و طیور تجربه کسب کرده ام، عمیقاً نگران کاهش ذخایر اصلی گوشتی و بذرهای کشاورزی هستم؛ چرا که به چشم خود می بینم غذای سالم و طبیعی با محصولات تراریخته و غیراستاندارد و همچنین پرورشی و غیربومی در حال جایگزینی است. این امر سلامت آدمی را با خطر روبه رو می کند و نسل های آینده نیز از مواهب طبیعی منابع غذایی کشور محروم می شوند. باید همت کنیم تا این خائنین توسط مسئولان نادان و صیادان بی خرد مجالی نیابند و نتوانند کماکان ضربه بزرگی به آبزیان دریای خزر وارد کنند. لذا برخوردی قاطع، شایسته و درخور می تواند به این مهم مساعدت نماید و همچنین فرهنگ سازی در رسانه ها باید با همت و قوت و دانش بیشتر در حفظ ذخایر غذایی کشور افزایش یابد.

برگرفته از سایت جامعه اسلامی حامیان کشاورزی ایران

منبع:  تهران نیوز                 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برای برقراری امکان تعامل با شما کاربر محترم خواهشمند است شماره همراه خود را در فیلد مربوطه وارد نمایید.شماره موبایل شما در سایت منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا