افتادن از آن طرف بام
ساختار کلی جمعیت همانند یک اندام واره است که باید تمام بخشهای آن دارای تعادل و پویایی باشد و نمیتوان یک وضعیت ثابت را برای آن یک امر ایدهآل تعریف کرد. بدین منظور است که باید به صورت مداوم پویایی و تحولات اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد و در صورتی که مطالعات احتمال خارج شدن جمعیت از حالت تعادلی را نشان دهد سیاستهای حمایتی باید اعمال گردد.
افتادن از آن طرف بام!
ایران در بازه سالهای ۶۵ تا ۶۸ دارای یک رشد جمعیتی چشمگیر با میانگین باروری ۶/۱ بود که این امر موجب گشت تا افرادی خطر انفجار را برای ایران گوش زد کردند و دولت وقت نیز در راستای همان کنترل جمعیتی با بسیج کردن تمام دستگاههای تبلیغاتی و اجرایی کشور در زمان سال ۶۵ تا سال ۷۱ توانست خطر انفجار جمعیتی را کنترل کند و رشد جمعیتی ایران را به حد متوسط جهانی برساند. اما آن چیزی که مدیران به آن توجه نکردند بودند حرکتی انقلابی در خصوص کنترل جمعیت بود و این تندروی در این مسئله موجب شد تا صاحبنظران در زمینه رشد و جمعیت با ابراز نگرانی از تندروی دولت وقت در کنترل جمعیت خواستار تجدید نظر سیاستهای جمعیتی کشور شوند، چرا که میزان باروری ۶/۱ در سال ۶۵ به ۱/۸ برسد و ادامه این روند موجب خواهد شد که ایران در بلند مدت با طراز رشد جمعیتی منفی مواجهه شود.
دنده عقب جمعیتی
در حال حاضر متوسط نرخ رشد در جهان که برای جلوگیری از منفی شدن طراز جمعیت ۲/۱ است که این آمار در ایران ۱/۸درصد گزارش شده که حتی در برخی منابع از رشد پایینتر ۱/۳درصدی نیز آمارهای ارائه شده است.
بر اساس سناریوی رشد پایین جمعیتی که سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۰ منتشر کرده است، اگر ایران به همین صورت به ادامه جایگزینی جمعیتی بپردازد و برنامهای برای تعادل آن نداشته باشد، در ۸۰ سال آینده جمعیت ۳۱ میلیونی را تجربه خواهد کرد که ۴۷ درصد آن را افراد سالمند بالای ۶۰ سال را در بر میگیرند و این درحالی است که در خاورمیانه کشورهای عربستان و قطر دارای بیشترین رشد جمعیتی در میان سایر کشورهای منطقه هستند.
جنگ بدون سلاح
ایران در حال حاضر نیز جزو ۱۰ کشور است که به سرعت به سمت کهن سالی در حال حرکت است و در جایگاه ششمین کشور جهان قرار دارد که افراد آن به سن پیری میرسند. ایران در بیست سال آینده وارد فاز اول سالمندی جمعیتی خواهد شد و در ده سال آتی نیز فاز دوم سالمندی را تجربه خواهد کرد.
نکته حائز اهمیت در خصوص کاهش جمعیت که باید بدان پرداخت، برنامهریزی است که از سوی سیاستمدارن و استراتژیستهای امریکایی و اروپایی برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران ریخته شده است.
برژینسکی سیاستمدار کهنه کار امریکایی و مشاور سابق امنیت ملی امریکا در مصاحبهای که با روزنامه وال استریت ژورنال در مارس ۲۰۰۹ داشت، در خصوص تغییر جمعتی ایران نکتهای را عنوان کرد که ابعاد بسیار گستردهای دارد. وی در این مصاحبه گفته بود: «از فکر کردن به حمله پیش دستانه علیه تاسیسات هستهای ایران اجتناب کنید و گفتگوها با تهران را حفظ کنید، بالاتر از همه بازی طولانی مدتی را انجام دهید چون زمان و آمارهای جمعیتی و تغییر نسل در ایران به نفع رژیم کنونی نیست»
لذا باید تاکید کرد که کاهش جمعیت در ایران کابوس تلخی است که در حال شکل گیری است. کاهش جمعیت و جایگزینی آن در کشور نه تنها در حوزه اقتصاد ضربات سنگینی را وارد خواهد کرد، بلکه در عرصه امنیتی و نظامی و سیاسی نیز کشور را با مشکل مواجهه خواهد ساخت. از یک سو جمعیت سالمند کشور در حال افزایش است که این امر موجب خواهد شد که چتر حمایتی دولت در خصوص بیمه بازنشستگی، تامین اجتماعی و… افزایش یابد که به معنای باری مضاعف بر دوش بخش اقتصادی دولت است که با وجود ۴۷ درصد سالمند در ۸۰ سال آینده بخش عظیمی از قوای اقتصادی کشور مصروف تامین هزینههای حمایتی مذکور خواهد شد.
این نکته را نیز باید مورد توجه قرار داد که پایین آمدن نرخ رشد جمعیتی به معنای کاهش نیروی کار است و این به معنای وارد کردن نیروهای کار و تکنسینها از سایر کشورهای جهان است که خود راه دیگری برای گسترش فرهنگ بیگانه در کشور خواهد بود و علاوه بر این نکته باید به خروج ارز و تبعات اقتصادی آن نیز توجه کرد.
چشم انداز نه چندان روشن
به هر صورت روند فعلی جایگزینی جمعیتی در کشور به هیچ عنوان با تاکید باید گفت به هیچ عنوان راضی کننده و منطقی نیست و باید دولت از بستههای تشویقی خود در این زمینه استفاده کند، هر چند در نگاه کلانتر تنها استفاده از مشوقها نمیتوانند کار ساز باشند و باید مدیران اجرایی با همت و کار بیشتری زمینههای رفاهی، اجتماعی، اقتصادی را در سراسر کشور به وجود آورند تا دیگر بهانهای از سوی خانوارها برای کنترل دورنی موالید وجود نداشته باشد، چرا که نمونههای نامتوازن تشویقی دولتهای نهم و دهم در این زمینه را شاهد بودیم که تاثیر چشمگیری نداشت.
حبیب بیژنی