اگر در کبوتر خیرى نبود، امام آنها را نگه نمی‌داشت

کشتن کبوتر (بدون ذبح) بسیار بد است

ابوحمزه ثمالى می‌گوید: نوه‌ام چند کبوتر داشت. من از خشم، کبوترهاى او را سر بریدم.(یعنی ذبح نکردم)

[پس از مدتی] به مکه رفته و قبل از طلوع آفتاب پیش امام باقر(علیه السلام) رفتم. زمانی که آفتاب طلوع کرد، کبوتر بسیارى در آن‌جا دیدم، با خود گفتم مسائلى از او بپرسم و جواب‌هایش را بنویسم با این حال در فکر کارى بودم که در کوفه انجام دادم و بدون دلیل آن کبوترها را سر بریدم و پیش خود گفتم: اگر در کبوتر خیرى نبود، امام آنها را نگه نمی‌داشت

 امام(علیه السلام) به من فرمود: «اى ابا حمزه! تو را چه شده!» گفتم: یابن رسول اللَّه خوب است، فرمود: «دلت جاى دیگر است؟» گفتم: آرى! به خدا و داستان سر بریدن کبوترها را گفتم و گفتم اکنون در عجبم از این همه کبوتر که شما دارید
فرمود: «کار بسیار بدی کردی…».

منبع: طبّ الأئمة(علیهم السلام) ص111

کدمطلب:98051939


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا