بحران کاهش جمعیت بزرگترین تهدید آینده و اقتصاد کشور
میزگرد/ “بحران کاهش جمعیت” بزرگترین تهدید آینده و اقتصاد کشور/ چرا تَن مسئولان از خطر جمعیتی نمیلرزد؟!
در حال حاضر ۹.۹ درصد جمعیت ما سالمند هستند اما تا سه دهه آینده، ۳۰ درصد جمعیت در بازه سالمندی بالای ۶۰ سال قرار خواهند گرفت و بحران جمعیت، آینده و اقتصاد کشور را تهدید میکند؛ بحرانی که رهبری درباره آن هشدار دادند که “تَن من از این مسئله می لرزد!”
- ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ – ۱۳:۴۵
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ “جمعیت” کلید واژهای است که بسیاری از مناسبات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را تحت تاثیر خود قرار میدهد؛ متاسفانه در حال حاضر وقتی صحبت از “جمعیت” میشود عموم مردم به چشم یک گزاره سیاسی به آن نگاه میکنند در حالی که افزایش یا کاهش جمعیت به طور مستقیم با معیشت، اقتصاد، امنیت و البته آینده یک جامعه ارتباط تنگاتنگ دارد و حاکمیت هر کشوری میتواند از این ابزار برای بهبود زندگی خود مردم و اقتصاد کشور استفاده کند.
امروزه در حالیکه در کشورهای غربی، برنامههای گستردهای برای افزایش جمعیت و تشویق خانوادهها برای فرزندآوری طراحی و اجرا میشود اما در عین حال همین کشورهای غربی، نسخه کاهش جمعیت و کنترل موالید را برای کشورهای اسلامی و جهان سوم میپیچند!
متاسفانه در کشورمان با وجود اینکه ایران طی 30 سال گذشته بالاترین رکورد سرعت کاهش نرخ موالید در دنیا را از آن خود کرده و جمیعت کشورمان با سرعت فزایندهای در حال مسن شدن است و حتی تامین نیروی انسانی و مولد طی دههای آینده با چالش جدی مواجه خواهد بود، اقدام عملی خاصی برای اصلاح رویه جمعیتی کشور صورت نگرفته و علیرغم گذشت بیش از 7 سال از تذکر رهبر انقلاب به مسئولان مبنی بر لزوم بازنگری در سیاستهای جمعیتی کشور در راستای افزایش جمعیت، متاسفانه اقدام درخوری در دولت، مجلس، شورای عالی انقلاب فرهنگی و نهادهای مسئول صورت نگرفته است.
بر این اساس و به مناسبت 30 اردیبهشت “روز ملی جمعیت” در قالب میزگردی در تسنیم با حضور آقایان دکتر صالح قاسمی، نویسنده و پژوهشگر بیش از هفت جلد کتاب در حوزه جمعیت؛ دکتر خلیل علیمحمدزاده، عضو فرهنگستان علوم پزشکی، پژوهشگر حوزه اقتصاد سلامت، پزشک و رییس مرکز سیاستگذاری اقتصاد سلامت؛ دکتر امیرمحمود حریرچی، جامعه شناس، رییس سابق مرکز توسعه و تحقیقات وزارت بهداشت و استادیار دانشکده علوم بهزیستی و توانبخشی و دکتر ناهید دی ناروند، روانشناس بالینی به بررسی چالشهای حوزه جمعیت در ایران و تشریح آخرین آمار نرخ رشد کشور و اقدامات صورت گرفته در حوزه جمعیتی پرداختیم.
در ادامه مشروح بخش نخست این میزگرد تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم شده است:
تسنیم: مقام معظم رهبری در سال 91 در مورد جمعیت کشور و کاهش آن تذکر دادند، بعد از گذشت 7 سال از آن تاریخ، هنوز اقدام عملی درخوری برای رفع تهدیداتی که آینده کشور و اقتصادمان را به واسطه کاهش جمعیت تهدید میکند، صورت نگرفته است! حتی متاسفانه هنوز برخی از مسؤلان ارشد نظام با استناد به آمار قابل تامل متوجه خطر کلان و جدی جمعیتی در کشور نیستند! برای ورود به بحث، آمار مختصری از شرایط امروز جمعیت کشورمان ارائه کنید.
دکتر قاسمی: امروز جمعیت ایران از 83 میلیون نفر عبور کرده است اما این عدد نباید اشتباه فهمیده شود؛ در تحولات جمعیت، علاوه بر حجم جمعیت باید به ترکیب و توزیع جمعیت توجه کنیم لذا دانستن عدد جمعیت کل، ملاکی برای ارزیابی شرایط جمعیتی نیست؛ برای یک ارزیابی صحیح باید از شاخصهای جمعیتی و روند آنها مطلع باشیم.
یکی از شاخصهای مهم جمعیتی، نرخ رشد جمعیت است؛ طی نخستین سرشماری جمهوری اسلامی در سال 65، نرخ رشد جمعیت 3.9 درصد اعلام شد و براساس سرشماری سال 95، نرخ رشد به 1.24 درصد تنزل پیدا کرد یعنی کمتر از یک سوم مقدار قبل! امروز در سال 98، نرخ رشد جمعیت ما نزدیک به یک درصد است!
این روند کاهش نرخ رشد با رویه فعلی ادامه خواهد داشت تا اینکه طبق پیشبینیهایی که براساس الگوهای صندوق جمعیت سازمان ملل” UNFBA”، پژوهشهای مرکز آمار و سایر کارشناسان صورت گرفته است، در بازه زمانی 1425 تا 1430 نرخ رشد جمعیت ما صفر خواهد شد و در ادامه منفی میشود! به این معنی که روند کاهش جمعیت ایران آغاز خواهد شد؛ بر اساس این شاخص، شرایط جمعیت ما اصلا در شرایط مطلوبی قرار ندارد.
دومین شاخص مهم جمعیتی، نرخ باروری یا “TFR” بوده و به معنی میانگین تعداد فرزندانی است که یک خانم در طول دوره باروری خود به دنیا میآورد؛ نرخ باروری در سال 65 حدود 6.5 فرزند بوده است البته این عدد، عدد کل است و در کلانشهرها این عدد 4.5 بوده است اما در سال 98 طبق آمار استخراج شده در مرکز آمار، نرخ باروری به 1.84 فرزند رسیده است.
سومین شاخص مهم جمعیتی، نرخ موالید است که به معنای روند تعداد تولدهاست؛ نرخ موالید کشور ما 4 سال است که منفی شده است! به زبان ساده از 4 سال پیش تعداد تولدها در حال کاهش بوده است؛ کشور از یک میلیون و 570 هزار تولد در سال 94 به یک میلیون و 528 هزار تولد در سال 95 و از یک میلیون و 487 هزار تولد در سال 96 به یک میلیون و 366 هزار تولد در سال 97، رسیده است؛ پیشبینیها نشان میدهد در سال 98 این آمار در خوشبیانهترین حالت، یک میلیون و 200 هزار تولد باشد؛ در دو سال گذشته نسبت به دو سال قبلتر از آن، نسبت کاهش تولد با روندی سریع افزایش یافته است و این روند، نرخ رشد صفر را به زودی میسر میکند.
شاخص چهارم، نرخ سالمندی است که به جمعیت بالای 60 سال مربوط است؛ در حال حاضر 9.9 درصد جمعیت کشورمان سالمند هستند اما تا سه دهه آینده یعنی سال 2050، 30 درصد جمعیت در بازه سالمندی بالای 60 سال قرار خواهند گرفت؛ این یعنی یک رکورد در سرعت سالمند شدن در دنیا ثبت خواهیم کرد!
از طرفی ما یک رکورد نیز در 30 سال گذشته داشتهایم که کاهش نرخ باروری است! جمعیت ما از نرخ باروری بالای 6 فرزند در سال 65 به نرخ باروری کمتر از 2 فرزند رسیده است؛ به اذعان پژوهشگران بینالمللی، این سرعت کاهش در طول 3 دهه، در دنیا بینظیر است!
به عبارتی در طول 30 سال آینده، کشورمان از 10 درصد سالمند به 30 درصد سالمند می رسد و به یکی از 5 کشور سالمند جهان تبدیل خواهیم شد!
تسنیم: بر اساس آمارهایی که دکتر قاسمی در رابطه با شاخصهای جمعیتی برشمردند، خیلی روشن است که کشور در محدوده خطر قرار دارد؛ جناب دکتر محمدزاده و جناب آقای دکتر حریرچی! در کنار آمارهای جمعیتی به چه شاخصه های دیگری در حوزه جمعیت باید توجه داشت؟
دکتر محمدزاده: من میخواهم بحث را با تعریف پنجره جمعیتی شروع کنم؛ ما در حال حاضر در پنجره جمعیتی قرار داریم که به عنوان یک فرصت طلایی در نظر گرفته میشود؛ امروز جمعیت 15 تا 64 سال کشور، حدود 70 درصد و جمعیت زیر 15 سال و بالای 65 سال، حدود 30 درصد است، ایران از سال 1385 چنین وضعیتی دارد و جمعیت شناسان میگویند تا سال 1425 یعنی به مدت 40 سال این پنجره به روی کشور باز خواهد ماند ولی نکته اینجاست که اگر به همه مسائل مربوطه این حوزه توجه نشود و منابع لازم در این باره اختصاص نیابد، این دوره طلایی بی هیچ دستاوردی سپری خواهد شد و پس از آن تهدید ها و آسیب های ناشی از این بی عملی فرا خواهد رسید.
دکتر حریرچی: در کنار مواردی که مطرح شد، به عقیده من برای شروع، دانستن تاریخچه کوتاهی از تحولات جمعیتی مفید خواهد بود؛ 100 سال پیش مشکل انفجار جمعیت در جهان مطرح و به تبع آن در دهه 40 به ایرن وارد شد، برخورد نخست با این موضوع در آن زمان مسئله تامین نیاز اولیه مردم بود، پس از آن سعی شد تا معضلات مربوط به افزایش جمعیت با تنظیم خانواده یا “family planning”حل شود. قبل از انقلاب تلاش میشد تا با استفاده از تنظیم خانواده به جمعیت یک درصد یا 10 در هزار برسیم با تمام تلاشی که صورت گرفت این اتفاق عملی نشد و با مقدار 27 در هزار به دوران انقلاب رسیدیم و در نهایت به بیشتر از 3 رسید. بعد از انقلاب مسئولان برای حل مسئله انفجار جمعیت خدمت حضرت امام(ره) رسیدند و لایحه تنظیم خانواده را مطرح کردند، این لایحه به مجلس برده شد و بعد از آن همه کسانی که به دانشگاه رفتند ملزم به گذراندن دو واحد تنظیم خانواده شدند و در دوره دبیرستان برای دختران کلاسهایی ترتیب داده شد و نیز کلینکهای تنظیم خانواده وسعت یافتند!
تسنیم: در مواجهه با این بحران غیرقابل انکار و جدی اگر مثل کبک سر خودمان را زیر برف فرو ببریم در واقع صرفاً صورت مسئله را پاک کرده ایم؛ جناب دکتر حریرچی، حضرتعالی به تاکید بیمورد بر اجرای طرح “تنظیم خانواده” اشاره کردید، در اینباره بیشتر توضیح دهید؟
دکتر حریرچی:در واقع تنظیم خانواده یک سرویس برای مردم و مخصوصا خانمهاست نه بیشتر! قبل از انقلاب شعار “دو فرزند کافی است” سرداده میشد و در حال حاضر شعار “بچه بیشتر”! باید این مسائل از نظر جامعهشناختی تحلیل شود.
توصیه و هشدارهای مقام معظم رهبری منجر به نوشته شدن سند راهبردی جمعیت شد و اینطور نبود که در حد کلام باقی بماند؛ در سال 90 طی همایشی که در قم برگزار شد مقام معظم رهبری در پیامی که برای آن همایش ارسال شد به نکتهای اشاره کردند در حالی که مسئولان مملکت هنوز از آن غافلند؛ مقام معظم رهبری در آن پیام فرموده بودند: “بررسی کنید که چرا زوجین نمیخواهند فرزند بیشتری داشته باشند؟!”
به نظر من این یک نکته کلیدی است که در رابطه با معضل جمعیت مشکل اصلی از اجرای برنامه تنظیم خانواده نیست! و عوامل کاهش نرخ رشد جمعیت را در شرایط اقتصادی و اجتماعی متعدد حاکم بر جوامع باید جستجو کنیم؛ در آن سال من طی مصاحبهای گفتم تنها چیزی که از کاهش ارائه خدمات تنظیم خانواده و بهداشت باروری به جای میماند این است که میزان سقط جنین غیرمطمئن بالا میرود با حداقل 5 درصد مرگ و میر و 20 درصد معلولیتهای ناشی از اینگونه سقطها، آمار سقط جنین در آن سال حدود 90 هزار مورد در سال بوده که در حال حاضر به حدود نیم میلیون مورد تخمین زده میشود که فقط 5 درصد آن به اصطلاح درمانی و با مجوز پزشکی قانونی و در مراکز درمانی معتبر انجام میپذیرد.
تسنیم: برخی این شبهه را مطرح میکنند که مسئله جمعیت، مسئله و دغدغه شخصی رهبری و حاکمیت جمهوری اسلامی ایران است، میخواهیم خیلی ساده از زبان شما بشنویم که از نظر علمی پیام این آمار و ارقام چیست؟
دکتر قاسمی:این آمارها و مطالب یک پیام کلی دارد و آن این است که شرایط جمعیتی ما بسیار نگران کننده است و زنگ خطر جمعیتی به صدا درآمده است و عن قریب وارد یک بحران همه جانبه جمعیتی خواهیم شد که همه شئون زندگی مردم را تحث تاثیر قرار میدهد.
با این توضیحات میفهمیم که چرا رهبر معظم انقلاب، 8 سال است که از هر تریبون و فرصتی برای تذکر دادن در رابطه با جمعیت و فرزندآوری استفاده میکنند؛ رهبر انقلاب تاکنون در مورد هیچ موضوعی نگفته که “تن من میلرزد” در حالی که در رابطه با جمعیت فرمودند و نیز فرمودند که “اشتباه کردیم و خود من هم در این اشتباه سهیمم و از پیشگاه خداوند متعال طلب مغفرت دارم.”
در واقع اگر به این آمارها اشراف پیدا کنیم خودبه خود نگران خواهیم شد! با ادامه این روند، نمیتوانیم تمدنسازی کنیم؛ چرایی تحقق پیدا نکردن قوانین و طرحهای این حوزه معطوف به این آمارهاست.
دکتر محمدزاده:ولی فقیه بر اساس کارشناسی دقیق، ارزشها را مطرح و تبیین میکند و نقش مدیران ارشد ترجمه این ارزشها به اهداف است و سپس در سطح عملیاتی باید این اهداف به مقررات و دستورالعمل و یا به عبارتی به اقدام و عمل تبدیل شوند؛ دستگاههای ما هر جا در چنین مسیری قرار گرفتهاند، دستاورد داشتهایم و هر جا به هر دلیلی تعلل و سستی کردهاند، نتیجه مناسبی نداشتهایم که یکی از مصادیق آن همین مسئله جمعیت و سیاستهای کلی 14 گانه مربوط به آن است که حقیقتاً در این خصوص دچار بیفکری و بیعملی هستیم.
تسنیم: ریشه اصلی شکلگیری بحران کنونی جمعیت در ایران را باید در چه عواملی جست و جو کنیم؟ آیا این بحث تنها به تغییر در سبک زندگی مردم محدود میشود؟
دکتر محمدزاده:شهید حاج قاسم سلیمانی در امور فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دیدگاههای متعالی داشت؛ در اینجای بحث میخواهم به فرازی از وصیت نامه این شخصیت جامع و محبوب اشاره کنم، آن شهید عزیز میفرمایند: “مسئولان همانند پدران جامعه باید به مسئولیت خود درباره تربیت و حراست از جامعه توجه کنند، نه با بیمبالاتی و بهخاطر احساسات و جلب برخی از آرای احساسی زودگذر، از اخلاقیاتی حمایت کنند که طلاق و فساد را در جامعه توسعه دهد و خانوادهها را از هم بپاشاند. حکومتها عامل اصلی در استحکام خانواده و از طرف دیگر عامل مهم از هم پاشیدن خانواده هستند.”
مسئله حکومت و نقش تربیتی مسئولان در این سفارش، مطلب فوق العاده مهمی است که به عنوان یک اصل اساسی همواره باید مورد توجه جدی اداره کنندگان جامعه در همه قوا و بخشها باشد.
دکتر حریرچی: دکتر محمدزاده نکته درستی را مطرح کردند، مسئولان کشور ما اساسا با واژه توسعه بیگانهاند! توسعه انواع مختلفی از جمله سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارد که در نهایت به توسعه اخلاقی منجر میشود، در این زمینه دین ما بسیار کمک کننده است؛ اگر به توسعه اهمیت داده میشد آنگاه مجبور میشدیم تا یکی از ارکان توسعه را که نیروی کار 15 تا 60 سال است، تقویت کنیم.
درد این است که در آینده، مشکل نیروی کار مواجه خواهیم بود؛ ما به اشتباه در دانشگاهها را باز کردیم؛ ایران به نسبت جمعیت خود بیشترین تعداد مراکز آموزش عالی و فارغالتحصیل دانشگاه را در دنیا دارد، در واقع ما با 83 میلیون جمعیت، 20 میلیون فارغالتحصیل دانشگاهی داریم که بیش از 10 میلیون آنها بیکارند!
در این راستا، من سه سؤال اساسی را مطرح میکنم؛ نخست اینکه، چرا سن ازدواج تا این حد بالا رفته است؟ دوم اینکه، در صورت ازدواج، چرا زوجین تمایل به فرزندآوری ندارند؟ و اساساً چرا در فرزندآوری تاخیر به وجود میآید؟ سوم اینکه، اگر دلیل این تعداد سقطها بررسی و از آن ممانعت شود چه میزان جمعیت کشور اضافه میشود.
تسنیم: برخی از سازمانها و نهادهای خارجی و داخلی مرتبط با بحث جمعیت، برای عادی جلوه دادن اوضاع جمعیتی کشورمان، به برخی آمارسازیها هم روی آوردند! رهبری نظام سر بزنگاه این خطر را شناسایی کرد و هشدار علنی داد؛ بعد از هشدارهای صریح رهبری، چه اقدامات عملی برای رفع تهدیدات جمعیتی صورت گرفته است؟
دکتر قاسمی: مقام معظم رهبری نخستین کسی بود که به این موضوع اشاره کردند؛ اما ما در اینجا با ارائه دلایل و دیتاهای علمی ثابت میکنیم که وضعیت جمعیتی کشور وخیم است.
دکتر محمدزاده:اگر حضرت آقا به طور پیدر پی هشدار نمیداد هنوز هم در کشور همان بساط وازکتومی، توبکتومی و روشهای جلوگیری جراحی بارداری، رایج بود؛ با همه این گفتارها، ما تازه توانستهایم جریانی که به دنبال آمارسازیها و شیطنت بود را شناسایی کرده و کمی کمرنگ کنیم اما هنوز عملیاتی اتفاق نیتفاده است گویا حوزه فرهنگی کاملا تعطیل است!
من از مجلس و دولت در رابطه با عمل به رهنمودهای جمعیتی مقام معظم رهبری گلایهمندم؛ در مجموع تلاشهای این قوا نه تنها اثرگذاری خاصی نداشته بلکه گاهی دیده میشود که نگرشها در این زمینه با سیاستهای کلی نظام فاصله دارد و این خود چالشی در راه برنامهریزی جامع و پشتیبانی بودجهای از آن است؛ مجلس آینده هر چقدر در این حوزهها فعالیت کند و با سایر قوا تعامل داشته باشد در واقع به همان میزان جهت فراهم آوردن زمینههای سالم برای کیفیت زندگی مردم و نیز رفع بسیاری از معضلات فرهنگی و آسیبهای اجتماعی دامنگیر جوانان کوشیده است.
تسنیم: در زمانی که تصمیم نظام بر کنترل جمعیت قرار گرفت، همه ارکان نظام در نهایت دقت و سرعت، همه بودجه و امکانات خود را پای کار کنترل جمعیت آورند و همه سیاستگذاریها را مو به مو انجام دادند و به نتیجه هم رسید و رکورد بالاترین درصد کاهش نرخ موالید در دنیا را از آن خود کردیم! در این مقطع وزارت بهداشت، شورایعالی انقلاب فرهنگی، مجلس شورای اسلامی، بهداریها، بخشداریها و خانههای بهداشت راسر کشور وارد عمل شدند و حتی نیروهای خود را به محرومترین مناطق اعزام کردند و اقلام رایگان کنترل باروری را بین مردم پخش کردند به طوری که تنها در طی 10 سال افق مورد نظر محقق شد! اما برعکس در حال حاضر وقتی معلوم شده مسیر را غلط رفتهایم چرا هیچ بخشی از نظام و نهادهای مسؤل، وظیفه خود را به درستی انجام نمیدهد و آب از آب تکان نمیخورد؟! مگر نه این است طبق آمار، با ادامه وضعیت امروز در آینده ای نه چندان دور با بحران جمعیت، سالمندی و نیروی کار مواجه خواهیم شد مجلس بر این مسئله صحه گذاشته و دولت هم کجدار و مریز آن را تایید میکند؛ پس برآیند نظام جمهوری اسلامی بر این است که این مسیر باید اصلاح شود اما گیر کار کجاست که با این اوصاف، پس از گذشت سالها از شناسایی این تهدید جدی، اقدام عملی برای رفع آن صورت نمی گیرد؟!
دکتر قاسمی: اگر بخواهیم خوشبین باشیم، مسئولان فعلی ما خطر این تهدید را درک نکردهاند و در این رابطه دچار نوعی غفلت هستند؛ اما در واقع بحث نفوذ دشمنان در حوزه سیاستگذاری جمعیت به شکلی هدفمند فعالیت میکند، در این رابطه مستندات قابل قبولی موجود است که در نتیجه آن شاهد بیمبالاتی مسئولان نظام هستیم.
تسنیم: دفتر جمعیت سازمان ملل در آمار سال 2019، “TFR” را 1.91 و 2.15 اعلام کرده است، با توجه به توضیحات شما این آمار اشتباه است، دلیل آن چیست؟
دکتر قاسمی: این یک خطای آماری است، من نام این کار را آمارسازی میگذارم؛ این گونه شیطنتها قبلاً نیز اتفاق افتاده است؛ در حال حاضر مرکز آمار طی نامهای از دفتر جمعیت سازمان ملل خواسته تا اعداد اعلام شده را اصلاح کند، “UNFBA” این خطا را پذیرفته اما تاکنون برای اصلاح آن اقدامی انجام نداده است! متاسفانه جریانی از دوره تنظیم خانواده در ایران وجود داشته است که گاهی با توسل به آمارسازی، برخی از دادههای غلط را به مراکز تصمیمگیری در داخل و خارج از کشور تزریق میکند.
دکتر حریرچی:ما همه چیز را بر روی تنظیم خانواده بنا کردیم و کماکان نیز بر آن تاکید میکنیم در حالی که از فاکتورهای جامعهشناختی غافلیم، باید بررسی کنیم که چرا سن ازدواج افزایش پیدا کرده است در حال حاضر متوسط سن ازدواج دختران 29 تا 30 سال است و برای پسران این سن حدود 32 تا 33 سال است البته وقتی از میانگین صحبت میکنیم باید به توزیع منطقهای آن توجه کنیم به طور مثال این آمار در سیستان و بلوچستان، یا مناطق شمال تهران متفاوت است یکی از اشتباهات وزارت بهداشت این است که در ارائه آمار و ارقام فاکتورهای منطقهای را در نظر نمیگیرد مثال دیگر آن است که میگویند سن امید به زندگی 75 سال است در اینجا هم این سؤال پیش میآید که آیا امید زندگی در ایلام با مثلا اصفهان با هم یکسان است در حالی که در برخی از نقاط کشور میزان امید به زندگی 55 سال است پس باید روی این نکته نیز تاکید کنیم.
تسنیم:دیتا و آمار دقیق، موقعیت موجود را درست و دقیق بازنمایی میکند به طوری که بر آن اساس میتوان واکنشهای مناسب را تشخیص و انجام داد، به نظر شما اتکا به عدد میانگین کل، نمونهای از یک دیتای گمراه کننده است، با این اوصاف دیتاهای غلط چه نتایجی را به دنبال دارند؟
دکتر قاسمی: دیتای غلط منجر به تحلیلهای غلط میشود، نتیجه این سیکل، تحلیل اشتباه است؛ نکته مهم در رابطه با “TFR” این است که برای داشتن یک جمعیت ثابت، نرخ باروری باید با نرخ جانشینی برابر یا به آن نزدیک باشد، در حال حاضر نرخ جانشینی 2.1 است که البته این عدد جای بحث دارد زیرا که در این رابطه باید حوادث، سوانح، و مرگ و میرهای کشور را نیز در نظر بگیریم، از طرفی در بسیاری از کشورها فرزندآوری در خارج از ساختار خانواده پذیرفته شده است اما این مورد در کشور اسلامی ما مقبول نیست لذا به تعبیر درست برخی از کارشناسان این حوزه، نرخ جانشینی ما حداقل باید 2.2 و یا 2.3 باشد؛ با این توضیحات حتی اگر این عدد 2.1 باشد با این حال نرخ باروری ما 1.84 است که کمتر از آن میزان است.
تسنیم: از طرفی هیچ مرکزی تاکنون تلاش نکرده است تا باورهای زوجین و به ویژه زنان را نسبت به فرزند و فرزندآوری اصلاح کند، با اینکه از جوانب مختلفی به این باورها هجمه وارد شده اما ما برای جامعه زنان حداقل خوراک فرهنگی را آماده نکردهایم تا در نظر آنان ازدواج یک عمل مقبول به نظر بیاید و فرزند آوری، زیبایی آن دیده شود؛ حتی قشر مذهبی و انقلابی امروز نیز حداقل 3 یا 4 سال پس از ازدواج، فرزندآوری را به تاخیر میاندازند! خانم دکتر دی ناروند شما بفرمائید که ابعاد روانشناختی این جریان به کجا بازمیگردد زیرا در حال حاضر برای بخش از زنان کشور، صاحب فرزند شدن ارزش محسوب نمیشود؟!
دکتر دی ناروند: مردم فردگرا شدند و تنها به لحظات مادی و زودگذر اکتفا میکنند در حالی که اگر از لذت پایدار فرزندآوری آگاه باشند، حتما اقدام به این کار میکنند؛ باید در این رابطه به مسئله آموزش نیز توجه کنیم، البته این یک حس ذاتی است، انسان ذاتا یک موجود اجتماعی است و نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن دارد. از طرف دیگر برای تامین سلامت روان افراد ازدواج به هنگام و فرزندآوری نقش عمدهای دارد زیرا ازدواج خود به خود از آسیبهای اجتماعی و روانی ناشی از تنهایی ممانعت میکند.
در روزگار گذشته وقتی امکانات اولیه زندگی فراهم میشود بلافاصله زوجها زندگ مشترک خود را آغاز میکردند و وقتی که زن و شوهر توامان با همکاری یکدیگر وسایل اولیه و مایحتاج خود را به دست میآوردند، زندگی طعم میگرفت؛ تفاهم و همکاری زوجین در آن زمان بسیار زیاد بود، زیرا همکاری و تفاهم از اصول مهم زندگی مشترک هستند اما اگر فرض کنیم جوانی در سن 35 سالگی امکانات لازم را فراهم کند و در این صورت بخواهد ازدواج کند دیگر آن حس همکاری و تفاهم میان زن و شوهر شکل نمیگیرد زیرا انسان از نظر روانشناسی از به دست آوردن چیزها لذت میبرد. آمار طلاق به این دلیل بالاست که تفاهم بین زوجین کم شده است و یا اصلا وجود ندارد در نتیجه لذت تلاش نیز از بین میرود.
تسنیم: متاسفانه امروز تا حدی، دانشگاه رفتن این تصور غلط را به وجود میآورد که اگر تحصیلات داشته باشیم دیگر به هیچ تکیهگاهی نیاز نداریم و به قول معروف عقل کل میشویم، آفت دانشگاه و به طور کل ساختارهای برآمده از فرهنگ غرب، معیار قرار دادن مادیات است، با این تلقی که انسان دانشگاهی باید همه چیز را به محک عقل مادی بسنجد!؛ مصداق، نمونه و نتیجه این تفکر انحطاط تمدین غرب است، در اروپا و آمریکا در حال حاضر خانواده به مفهوم واقعی کلمه، معنی خود را از دست داده و معنویت و روح از زندگی آدمها رخت بربسته است، این نکته، حلقه مفقوده سیستمهای دانشگاهی است؛ برخی از دانشگاه رفتهها تصور میکنند جواب همه سوالات را میدانند؛ این مقدمهای است بر اینکه بررسی کنیم چرا نسبت طلاق در میان قشر تحصیلکرده افزایش پیدا کردهاست؟!
دکتر محمدزاده: تحکیم خانواده یکی از ویژگیهای مهم جامعه سنتی ما بود، جالب است که این امتیاز الان به عنوان یک راه حل در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در بسیاری از کشورهای توسعه یافته که فروپاشی اخلاقی در جامعه خود و تاثیر منفی آن بر سایر ساختارها و بنیانها را تجربه کردهاند، مورد توجه قرار گرفته است، آنها به دنبال این هستند که بین شغل، تحصیل و زندگی زنان و محور گرفتن آنها در بنای خانواده هماهنگی و تعادل ایجاد کنند؛ این در حالی است که در جامعه ما گاهی به نام پیشرفت و مدرنیته، برخلاف این مسیر حرکت و ریلگذاری میشود.
دکتر دی ناروند: افراد تحصیلکرده دیر ازدواج میکنند، زیرا تصور بر این است که نخست بایستی خانه؛ ماشین، کار مناسب و دیگر امکانات رفاهی فراهم شود تا بعد بتوانند به تشکیل خانواده فکر کنند، در حالی که با توجه به شرایط اقتصادی که امروز با آن درگیریم ممکن است تا مدتها این امکان فراهم نشود، دلیل اصلی این اتفاق تغییر سبک زندگی به سمت تجملگرایی و فردگرایی است؛ اعتقادات فرهنگ را به وجود میآورد، اعتقاد قلبی و حقیقی به وجود ذاتی ورای وجود ما، در شرایط سخت و دشوار دست ما را میگیرد و به ما کمک میکند در حال حاضر این تفکر رواج پیدا کرده و به معنی این است که من فقط خودم را نگاه میکنم.
تسنیم: و از طرفی دیگر براساس خیالات و اوهامی بیپایه مخصوصا در میان خانمها، این فکر را به وجود آورده که تولد فرزندان آنها را در انجام کارهایشان از جمله تحصیل و کار و محدود میکند در حالی ما هزاران خانم موفق را داریم که صاحب فرزند میشوند و به دیگر امورات خود نیز رسیدگی میکنند نمونه آن “جمعیت مادران شریف ایران زمین” است که در عین حالی که تحصیل میکنند به بحث فرزندآوری نیز میرسند؛ توضیح دهید که مسئول متولی این هجمههای سنگین به کدام ناحیه مربوط است و چه راهکارهایی وجود دارد؟
دکتر دی ناروند: یکی از مسائلی که روی فرهنگسازی مردم موثر است کشورهای غربی هستند آنها نگرش فرزند کمتر را جا انداختهاند و این طریق نگرش با فعالیتهای فرهنگی و به تدریج ایجاد شده است الان تصور بر این است که اگر تعداد فرزندان از دو بیشتر شود حتما باعث ایجاد مشکل میشود حالا ما باید حالت عکس این قضیه را دنبال کنیم یعنی رسانهها و کلا متولیان فرهنگسازی جامعه باید آموزشهای عکس را در دستور کار قرار دهند به این معنی که فرزندآوری مانع تحصیل و ادامه شغل نیست. باید جا بیافتد که فرزندآوری یک مانع نیست مثال آن هم همانطور که اشاره کردیم گروه “مادران شریف ایران زمین” است در این زمینه باید اطلاعرسانی ایجاد شود ما در این بخش ضعیف علم کردیم و تغییر ملاکهای ارزش زندگی است تغییر سبک زندگی در حال حاضر به سمت تجملگرایی و رفاهطلبی پیش رفته است که این موضوع در بین قشر تحصیلکرده حاد است.
دکتر محمدزاده: در حال حاضر دشمن حمله به هویت دینی و ایرانی ما را در دستور کار خود قرار داده است، برای مقابله با این مسئله باید محیطی فراهم شود که زوجین و اعضای خانواده از “آرامش و امنیت” و “آسایش و رفاه”سهم عادلانهای داشته باشند و خانواده کانونی برای ترویج سبک زندگی سالم و تربیت فرزندان صالح و نیز تکیهگاهی مطمئن برای جامعه رو به پیشرفت باشد.
یکی از عوامل کاهش نرخ باروری در جامعه، گریز از نقش مادری است؛ متاسفانه به علت کم کاری دستگاههای مسئول و کم توجهی به فرهنگسازی در برابر موجهای مخرب و مسموم، به صورتهای مختلف و در ابعاد گسترده تلاشهایی در جامعه صورت گرفته که گاهی دختران و زنان نقش مادری و همسری را، کم رنگ و یک نقش فرعی پنداشتهاند و در نتیجه بخشی از جوانان و خانوادهها اشتغال به کار و تحصیل دختران را مقدم بر ازدواج تلقی نمودهاند! شکلگیری چنین دیدگاههایی در حکم تهدید سلامت و بالندگی جامعه است.
کدمطلب:Da99023101
وقتی توان مالی برای ازدواج وجود نداره
توان همسرداری و فرزند آوری هم وجود نخواهد داشت
مسئولین و هر فرد والا مقام دیگه ب جای ابراز نگرانی میتونن مشکلات رو برطرف کنن
با نگرانی چیزی درست نمیشه