تروریست های نوین را دریابید
یکی از پیچیده ترین علوم دنیا، مهندسی ژنتیک است که اخیراً کاربردش را در سفره های خودمان هم میبینیم. اما پیچیده بودن این علم، نباید باعث شود به اثرات آن بیتوجه باشیم و از آسیب های احتمالی اش غافل شویم.
به قول انیشتین: «وقتی چیزی را خوب فهمیدهای که بتوانی آن را برای مادربزرگت توضیح بدهی!». توضیح علوم، به زبان ساده و قابلفهم برای دیگرانی که سررشتهای از آن علم ندارند، هنری است که بعضی توانایی اش را دارند.
دکتر علی کرمی، متخصص بیوتکنولوژی پزشکی و فوق تخصص مهندسی ژنتیک، استاد دانشگاه و مشاور سازمان پدافند غیرعامل، یکی از این افراد است که به سؤالات ما درباره وضعیت محصولات تراریخته در ایران و مجوز اخیر برای کشت این محصولات پاسخ میدهد. گفتوگوی «صبحنو» با او را بخوانید:
** ماجرای مجوز برای واردات محصولات تراریخته دوباره جنجالی شده است. اصل ماجرا چیست؟
در یک کلام و به صورت خلاصه میتوان گفت که بعضی تلاش میکنند ایران را تراریخته کنند. اما نکته این است که آنان برای اینکه بتوانند به صورت قانونی بذری را در مزرعههایشان بکارند، باید از سه نهاد مجوز بگیرند: وزارت جهاد کشاورزی، وزارت بهداشت و سازمان محیط زیست. طرفداران تولید و واردات محصولات تراریخته ابتدا تلاششان بر این بود که برنج را تراریخته کنند، اما با مذاکرات و روشنگری هایی که صورت گرفت، موفق نشدند. اما به تازگی مجوز کشت گسترده پنبه تراریخته در استان گلستان (از سال1398) صادر شده است. شاید به نظر برسد پنبه تراریخته به دلیل خوراکی نبودن، آسیب چندانی ندارد؛ اما بر اساس نتایج چندین مقاله، این پنبه بسیار خطرناک است.
محصولات تولیدی از پنبه (مانند پوشک بچه، پانسمان، لباس و…) بسیار حساس و مهم هستند. ضمن این که تراریخته کردن پنبهها، تنها گام طرفداران این تغییر ژنتیکی نیست و آنان در گام بعدی، قطعاً به سراغ تراریخته کردن برنج، ذرت و غذاهای اساسی میروند.
** الان وضعیت محصولات تراریخته در بازار ایران چگونه است؟
متأسفانه برخی مدیران ارشد حاضر در بدنه و معاونتهای دولت به جای اینکه به مشکلات محیط زیست رسیدگی کنند، مدام درباره تراریخته و مشکل گشایی آن، حرف میزنند و این خیلی خطرناک است. اطلاع رسانی شفافی در مورد محصولات تراریخته موجود در بازار انجام نمیشود؛ ضمن اینکه این اطلاعرسانی باید بر مبنای آزمایش های دقیق و علمی صورت بگیرد. اما نکته قابل تأمل در این ماجرا آن است که در گمرکات کشور ما، آزمایشگاه تراریخته وجود ندارد. در حالی که کشورهای اروپایی، در گمرکات کشورشان، محصولات وارداتی را آزمایش میکنند.
از سویی دیگر خبر کشت قاچاقی و پنهانی تراریخته را هم در بعضی مزارع کشور داریم. فیلم «برنج خونین» ساخته امیر قویدل را ببینید که بدانید در سال1347 چه آفتی را وارد مزارع برنج شمال کشور کردند؛ الان سی درصد برنج کشور، اسیر آفت است. نسل جدید تروریست ها به نام «تروریست های کشاورزی» بذرهای تراریخته را قاچاقی میآورند و مزارع را آلوده میکنند. اما در نگاهی کلی میتوان گفت در حوزه تراریخته، کمکم در حال نزدیک شدن به بحران هستیم.
** پس با این حساب، این ادعا که «همه چیز در ایران تراریخته است»، ادعای نادرستی است. شما منشأ گسترش این ادعا را چه می دانید؟
این ادعا قطعاً غلط است؛ فقط ذرت، سویا، کلزای وارداتی و روغنها، تراریخته هستند. طبق آمار مرکز بینالمللی ISAAA (که آمار کشت تراریخته دنیا را منتشر میکند)، بین سالهای1996 تا 2006 در ایران حدود دو میلیون هکتار برنج تراریخته کشت شده است؛ وزیر کشاورزی نیز اعلام کرد که این رقم غیرممکن است و چنین مجوزی هم صادر نشده. به رییس مرکز (آقای کلایت جیمز) ایمیل زدم و او گفت این اطلاعات را مسوولی از ایران فرستاده است. سؤال مهم اینجاست که چه کسی و چرا این اطلاعات را داده؟!
این خبرسازی ها را انجام میدهند تا بگویند «دیگر ایران تراریخته شده و کار از کار گذشته. اجازه کشت بیحد و مرز را صادر کنید.» میشود گفت که تمام محصولات کشاورزی ما اصلاحشده هستند. اما تراریخته خیر!
** فرق محصولات دستکاری شده از نظر ژنتیکی با محصولات تراریخته چیست؟
بگذارید با مثالی برایتان این موضوع را روشن کنم. دو نوع سلول در بدن هست؛ سلولهای سوماتیک (تمام سلول های بدن، به جز سلولهای جنسی) و سلولهای جنسی. هیچ کس در دنیا حق دستکاری سلولهای جنسی را ندارد؛ زیرا دستکاری اسپرم یا تخمک، یعنی دستکاری نسل بعد و دخالت در خلقت، که جنایت است! اما اجازه دستکاری سلولهای سوماتیک را داریم، چون تغییرات، به نسل بعد منتقل نمیشود.
در اصلاح ژنتیکی، بهعنوان مثال سلولهای خود گیاه را دستکاری میکنند و ویژگیهایش را با استفاده از ژنهای خودش تغییر میدهند. اما در تراریخته، یک ژن بیگانه (حتی ژن خوک، کوسه و…) را وارد بدن گیاه میکنند که قطعاً ضرر دارد.
**پس با این حساب میتوان ادعا کرد که محصول دستکاری ژنتیکی مفید هم وجود دارد؟
قطعاً. رهبر معظم انقلاب، خطاب به اساتید دانشگاه می فرمایند: «از علمتان برای کمک به حل مشکلات کشور استفاده کنید.». مثلاً این همه کویر در ایران داریم که بسیار خشک هستند؛ در همان کویرها، گیاهان خاصی رشد میکنند. میتوان با علم مهندسی ژنتیک، ژن این گیاهان را در گیاهان دیگری قرار داد تا آنها هم به خشکی و شوری خاک مقاوم شوند. این، از کاربردهای خوب این علم است.
** آسیب کشت تراریخته برای کشاورزی چیست؟
با کشت تراریخته، بعد از مدتی، کل زمینها و محصولات منطقه، به دلیل گردهافشانی و آلودگی خاک، تراریخته میشود. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید در هندوستان، آمارهایی از خودکشی کشاورزان هندی به دلیل مشترک و قابل تأملی وجود دارد. بر اساس قانون کشت تراریخته، کشاورزان هندی باید هر سال بذر بخرند و نمیتوانند از بذرهای بهدست آمده استفاده کنند (وگرنه کمپانی تولید بذر، کشاورز را به دادگاه میکشاند.) آنان به دلیل فقر، برای خرید بذر، وام میگیرند و نمیتوانند وام را پرداخت کنند.
اگر این قانون در ایران تصویب شود، کشاورزان ما هم باید هر سال بذر بخرند و خدای نکرده به سرنوشت کشاورزان هندی مبتلا شوند. در حالیکه اکنون بدون ترس از هیچ مزاحمی، کمی از بذرشان را برای کشت سال بعد نگه میدارند.
برخی که اعتقادی به کشاورزی و خودکفایی در حوزه محصولات کشاورزی ندارند، متصدی امور این بخش شدهاند. و جالب است افرادی که خودشان محصولات ارگانیک مصرف میکنند (مستند چشمان بیدار، تولید سازمان پدافند را در هفت قسمت ببینید)، کمر به تراریخته کردن غذا و کشاورزی ایرانیان بستهاند.
نکته مهم دیگر آن است که اصلاً ما در کشور، مشکل کمبود غذا نداریم؛ بلکه بیعدالتی در توزیع غذا داریم. عدهای کم میخورند و عدهای زیاد. اگر عادلانه غذا را توزیع کنیم، گرسنهای باقی نخواهد ماند. اینکه کسی در زبالهدانیهای جنوب شهر به دنبال غذا بگردد و در زباله دانی های شمال شهر، چندین پرس غذا دور ریخته شود، یعنی بیعدالتی. استاد دانشگاه، حق و بلکه وظیفه نقد علمی دارد. اما اخیراً اساتیدی را که در مورد خطرات تراریخته صحبت میکنند، از دانشگاه اخراج یا آنها را تهدید میکنند؛ به آنها برچسب و تهمت میزنند. هدف، بیمار کردن مردم و فروش خدمات پزشکی است؛ چون یکی از گرانترین تجارتهای دنیا، تجارت بیماری است.
** تجربه کشورهای دیگر در مورد استفاده از محصولات تراریخته چیست؟
سوئیس دومین تولید کننده بذرهای تراریخته دنیاست، اما 15 سال است که تراریخته نمیکارد. زیرا سرزمین سوئیس به امنیت معروف است و نمیخواهد به کشاورزی، سلامت مردم و محیطزیست، آسیب برساند. پاکستان، چهارمین کشور تولیدکننده پنبه جهان است که 80 تا 90 درصد تولیداتش، تراریخته است. شخصی به نام یوسف ظفر، 17-16 سال پیش، پنبه پاکستان را تراریخته کرد؛ نکته جالب و قابل تأمل این ماجرا آن است که این فرد تربیتیافته بنیاد راکفلر آمریکاست.
طبق اسناد موجود در کتابخانه کنگره آمریکا، محدودیت های کشت تراریخته در رژیم صهیونیستی آن قدر سخت گیرانه است که حتی اجازه یک متر کشت را هم نمیدهند. مسوولان باید از خود بپرسند که اگر تراریخته خوب است و مشکلات غذایی و کشاورزی کشورها را حل میکند، چرا تولیدکنندگان بذر تراریخته، خودشان این بذرها را نمیکارند و محصولاتش را استفاده نمیکنند؟ کشت تراریخته در 37کشور پیشرفته دنیا (از جمله اتریش، انگلس، فرانسه، روسیه، آلمان و…) ممنوع است. روسیه، کشت، واردات و مصرف را ممنوع کرده است؛ حتی اگر مثلاً در یک سس، از فلفل یا روغن تراریخته استفاده شود، تولید کننده سس، مجرم شناخته شده و محاکمه میشود. در اسناد منتشر شده از کمپانی مونسانتو (تولیدکننده بذر تراریخته) در مورد نوعی ذرت، آمده که این محصول، سیستم ایمنی بدن موشهای آزمایشگاهی را فلج میکند.
چندی پیش، نیویورک تایمز تیتر زد «گفته بودید تراریخته به جمعیت در حال افزایش جهان غذا میدهد، گفتید سموم کشاورزی کم میشود! بیست سال به ما دروغ گفتید.» در چند روز گذشته نیز، نخستین دادگاه مردمی علیه مونسانتو در آمریکا تشکیل شده است. این نشان میدهد که اعتراضات مردم دنیا دارد به بار مینشیند و جواب
میدهد!
** ماجرای برچسبگذاری محصولات تراریخته به کجا رسید؟
اخیراً سازمان غذا و دارو، قانون برچسبگذاری محصولات تراریخته را ابلاغ کرده که از ابتدای مهرماه لازم الاجرا است. باید اجرای این قانون را پیگیری کنیم. مردم ایران باید یاد بگیرند مطالبهگر باشند و حقوق خود را از مسوولان مطالبه کنند. طبق قانون حقوق شهروندی، باید به مردم حق انتخاب داد و به ایشان اطلاع داد که کدام محصولات موجود در بازار، تراریخته هستند.
ضمناً باید فرهنگ خانمهای جامعه را ارتقا بدهیم که هنگام خرید خوراکیها به مشخصات آنها دقت کنند؛ ما مسلمانیم و طبق دستور صریح قرآن، باید به غذای خود دقت کنیم!
** فکر میکنید مسوولان در مورد کشت، واردات و تحقیقات تراریخته چه سیاستی باید اتخاذ کنند؟
پیشنهاد میکنم به مدت پنجسال اجازه ندهیم بذر تراریخته در خاک جمهوری اسلامی ایران کشت شود. ورود محصولات تراریخته را هم ممنوع کنیم؛ در صورت ورود، اطلاعرسانی عمومی انجام دهیم و روی محصول هم برچسب بزنیم. تحقیقات در مورد تراریختهها را تا لبههای مرز دانش پی بگیریم؛ در گلخانه ها و آزمایشگاه های مخصوص، این بذرها را بکاریم و با حشرات و حیوانات، تست شان کنیم. معتقدم تا پنج سال آینده، جواب خیلی از ابهامات و سؤالات درباره تراریختهها به دست میآید و میتوان یک تصمیم خردمندانه گرفت که به نفع ملت و مملکت باشد. برای تراریخته کردن ایران، نباید این قدر عجله کرد!