جا خوش کردن رسوم جاهلی در سبک زندگی مدرن

 

ولیمه اهل مصیبت
از امراض اجتماعی و از احکام جاهلیت که مبتلابه جامعه ما شده است، اطعام تشییع‌کنندگان فرد فوت شده است. امام صادق(ع) در این باره می‌فرمایند:«غذا خوردن در نزد اهل مصیبت در اعمال جاهلیت است و آنچه سنت است غذا فرستادن برای اهل مصیبت است، همانطور که پیامبر اکرم(ص) در مورد آل جعفر بن ابی طالب(ع) در هنگامی‌که خبر فوت اورا شنیدند، انجام دادند.»
برگزاری این گونه مجالس در صورتی است که  بیشتر افراد جامعه به اشتباه بودن آن واقف هستند، اما خانواده متوفی به خاطر مراعات عرف و رسم اشتباه جامعه از روی اضطرار این گونه مجالس را برپا می‌نمایند. آیا بهتر نیست به‌جای این‌همه هزینه برای بازماندگان فوت شده به همان روش صحیح و ساده اسلام برگردیم.

تبرج
خودآرایی زنان در جاهلیت دوم، متناسب تبرج زنان در جاهلیت اول است و قرآن کریم زنان را از این عمل ناروا نهی نموده است:
“وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى؛ و خود را مانند خودآرایی زنان در عصر جاهلیت اول نیارایید.”
متاسفانه امروزه هیچ ابایی از مظاهر خودآرایی و دنباله روی از غرب و تبلیغات و افکار مبتذلی که ظاهر آن رعایت حقوق زن و موضوعات مرتبط با آن است، وجود ندارد. زیبا سازی همسران برای یکدیگرکاملا آزاد است. زیبایی و آراستگی زن و مرد در جامعه و اجتماع نیز جزء آداب زندگی اسلامی است. اما تبرج خودنمایی و تجمل نمایی است.

فخر فروشی قومیتی و نژادی
فخر فروشی نسبت به قومیت و نژاد و نخوت جاهلی از  بارزترین نمونه‌های جاهلیت در زمان فعلی ما است. قبایل عربی جاهلیت اول، به طور پیوسته به حسب و نسب خود افتخار می‌کردند و حمیت در میان آنان بسیار رایج بود و این موضوع در جاهلیت عصر ما نیز به عینه تحقق یافته است؛چرا که هم اکنون شاهد فضل فروشی و تفاخر  صرفا به نژاد و قومیت و حتی سمت و پست بدون در نظر گرفتن میزان تقوا و ایمان و فراتر از آن نظاره گر طعنه زدن به نسب فلان شخص و فلان قومیت و کاستن از شأن آن، در نتیجه چنین نگرش‌هایی نیز هستیم.
روایات شریف با تأکید بر وجود چنین پدیده‌ای در آخرالزمان یعنی خاستگاه جاهلیت عصر ما وارد شده‌اند و ما را از عواقب انجام چنین اعمالی بر حذر می‌دارند.
از محمد بن حمران، از پدرش، از ابی جعفر، امام باقر(ع) نقل شده که فرمودند: فخر به نسب و طعنه زدن به نسبها از اعمال جاهلیت است.
قرآن کریم نیز به این موضوع اشاره دارد که بنیاد کرامت، فقط تقوا است:« إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَكُمْ؛ همانا گرامی‌ترین شما در نزد خداوند با تقوا ترین شماست»
از امام باقر(ع) روایت شده که فرمودند: رسول خدا(ص) در روز فتح مکه بر بالای منبر رفتند و فرمودند: «ای مردم خداوند تعالی نخوت جاهلیت و فخر فروشی به پدران را از شما زدود. بدانید که شما از آدم هستید و آدم از گل بود، بدانید که بهترین بندگان خدا، بنده‌ای است که بداند تربیت باب پدر نیست، بلکه زبانی گویاست و این دانایی موجب تقوای او گردد، بنا بر این هر کس در عمل کوتاهی کند، حسب او را سود می‌بخشند…»
نیز باید بدانیم که آفت حسب، افتخار است.در این باره رسول اکرم(ص) در وصیت خویش به امام علی(ع) می‌فرمایند:«ای علی آفت حسب، افتخار است، سپس فرمودند: ای علی خدا وند به وسیله اسلام، نخوت جاهلیت و فخر فروشی به پدران را از میان بردند، بدان که مردم از نسل آدمند و آدم از خاک است.»

ربا
مشهور است که ربا در عصر جاهلیت اول آشکار و رایج بود، به گونه‌ای که مردم در طول زندگی خود همواره مقروض بودند. همه مایملک خود را بر اثر قرض ربوی از دست می‌دادند و گاهی کار به جایی می‌رسید که شخص بدهکار برای پرداخت دیون خود، همسر یا یکی از فرزندانش را از دست می‌داد.
این واقعیت(تلخ و ناگوار) تا ظهور اسلام و نزول آیه تحریم ربا در میان قریش رسم بود.خداوند تعالی در«قرآن کریم» می‌فرماید:«الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّ‌بَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّ‌بَا وَأَحَلَّ اللَّـهُ الْبَيْعَ وَحَرَّ‌مَ الرِّ‌بَا؛
کسانی که ربا می‌خورند در روز قیامت به شکل کسانی محشور می‌شوند گفتند که بر اثر تماس شیطان با او دیوانه شده است و سبب آن این است که که گفتند خرید و فروش مانند ربا است، در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام نموده است.»
ونیز خداوند می‌فرماید:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّ‌بَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً ۖ وَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! ربا را که سود‌های چند برابر است، نخورید و از خداوند پروا کنید تا رستگار شوید.»
ربا به فروش ربوی و قرض ربوی تقسیم می‌گردد. شرط در فروش ربوی، مدت دار بودن و افزایش بهای کالا است، اما قرض ربوی بهای اضافه‌ای است که قرض گیرنده در ازای قرض دریافتی می‌پردازد.
ربا در جاهلیت معاصر، حلال گردیده و ما مشاهده می‌کنیم که مردم آن را حلال تلقی می‌نمایند. معنای این سخن آن نیست که مردم می‌گویند ربا حلال است، بلکه برخی از روی ناآگاهی به حلال نمودن برخی معاملات ربوی و گذاردن نام‌های مشخص بر آن اقدام می‌کنند.
از رسول خدا(ص) روایت شده که فرمودند: «زمانی بر مردم خواهد آمد که احدی باقی نمی‌ماند، مگر این‌که ربا خورد و اگر نخورد، حداقل غباری از آن به او خواهد رسید.»

کم فروشی
کم فروشی از اموری است که در عصر جاهلیت اول در جوامع عرب قبل از اسلام و نیز دیگر ملت‌های پیشین رواج داشت.
از صفوان جمال، از امام صادق(ع) روایت شده که:«دو خصلت در شما هست که ملت‌های پیش از شما به سبب آن هلاک شدند.»گفتند ای فرزند رسول خدا(ص) آن دو خصلت کدام اند؟ فرمودند:« کم فروشی پیمانه و ترازو»
خداوند متعال در «قرآن کریم» از این کار نهی فرموده:
«فَأَوْفُوا الْکَيْلَ وَ الْميزانَ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ؛پیمانه و ترازو را کامل و پر نمایید و ازاموال مردم نکاهید.»
از همین رو امام علی(ع)، مرتبا در بازارهای «کوفه» می‌گشت و تاجران و کسبه را از اخلال در پیمانه‌ها و ترازو‌ها منع می‌نمود، اما متاسفانها، غش در وزن و پیمانه از امور متعارف و به واقع رایج در بازار‌ها است.

رشوه
رشوه از مظاهر رایج عصر جاهلیت قبل از اسلام به خصوص در نزد قریش بود.امام علی(ع) ضمن حدیث خود، درباره افرادی از قریش که در جنگ صفین با او به پیکار برخاستند به این موضوع اشاره می‌نمایند:
«بیدار باشید که شما با آزادشدگان و فرزندان آزادشدگان… و اهل بدعت و اختراع در دین می‌جنگید و با کسی پیکار می‌کنید که باید از شر او بر حذر بود.او بر اسلام و اهل آن هراس آور است و رشوه می‌خورد…»
جدای از انتشار و گسترش این عمل جاهلی، در ملت‌های سابق به خصوص بنی اسرائیل، اکنون ما شاهد رواج آن در عصر جاهلیت عصر ما هستیم و مشاهده می‌نماییم که رشوه،  در بسیاری زمینه‌ها و یا نامهای متفاوت شایع و رایج است.این واقعیت تلخ با وجود نهی رسول خدا(ص) جریانافته است.ایشان در این باره می‌فرمایند:«خدا لعنت کند رشوه دهنده، رشوه گیرنده و واسطه بین آن‌ها را و فرمودند:«بر حذر باشید از رشوه، که عین کفر است و دست اندرکار رشوه بوی بهشت را استشمام نمی‌کند.»
اصبغ بن نباته از امام علی(ع) نقل می‌کند.ایشان می‌فرمایند:«زمانی بر مردم می‌آید که…خمر را به عنوان آب انگور و رشوه را با هدیه، حلال می‌نمایند…»

انبار کردن طلا و نقره
از جمله مظاهر جاهلیت پیش از اسلام اندوختن طلا و نقره به وسیله گروهی از مردم و خوردن اموال مردم به باطل بود و این موضوع تا حدی پیش رفته بود که درهم و دینار بر جمیع مراتب زندگی مردم، قاطعانه حکومت می‌کرد.
این واقعیت از مظاهر موجود در جاهلیت آن زمان، به ویژه در نزد دست اندرکاران تجارت‌های گسترده، همانند تجار قریش و نیز ملت‌های گذشته بود. خداوند تبارک و تعالی این اعمال و رفتار را در «قرآن کریم» نهی می‌فرمایند:«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ کَثيراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَيَأْکُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ يَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَليمٍ؛ ای ایمان آوردگان! همانا بسیاری از علمای یهودی و نصارا اموال مردم را به باطل می‌خورند و مردم را از راه خدا باز می‌دارند و کسانی را که طلا و نقره می‌اندوزند و آن را در راه خدا انفاق نمی‌کنند، به عذاب دردناک بشارت ده.»
این واقعیت نیز از جمله دلایل وجود این مظهر در جاهلیت است و اما دلیل دیگر که بر وجود آن در جاهلیت اول است، نهی ائمه معصومان(ع) از آن است. آن‌جا که فرمودند: «وجود درهم و دینار در زندگی مردم و حکم فرمایی آن بر جامعه سبب هلاک این امت خواهد شد، همان گونه که امت‌های گذشته نیز به همین سبب،  هلاک گردیدند.»
از اسحاق بن حارث، از امام علی(ع) از رسول خدا(ع) نقل شده است که فرمودند: «دینار و درهم، امت‌های پیش از شما را هلاک کرد و شما را نیز هلاک خواهد کرد.» و باید دقت کرد آن‌چه در این حوزه دارای اشکال است کنز مال است و این‌که مال و سکه و … را بدون آن‌که در مسیر تولید بیاندازیم جمع و انبار کنیم.

تندخویی
خشم مظهری از مظاهر جاهلیت است. غضب انسان را از عقل طبیعی و فطری خارج کرده و بر اساس هوای نفس در عقل انسان تصرف می‌کند تا جایی که حتی اگر شخصی را به قتل برساند، اندوهگین نمی‌گردد. از این جهت غضب مورد نهی و شارع قرار گرفته و این عمل از افعال جاهلیت قلمداد شده است.از ناحیه ائمه معصومان(ع) وارد شده است که:“هر کس غضب نماید، خداوند روز قیامت او را با اعراب جاهلیت محشور می‌گرداند.”
علت این امر این است که اعراب جاهلیت تندخو و غلیظ دارای طبعی خشن بودند که وجه تمایز آن تندی و غضب بود و جز قدرت استیلا جویی،  چیزی درک نمی‌کردند، در نتیجه برای هر چیزی غضب می‌کردند و غضب آن‌ها را از حق خارج و وارد باطل می‌کرد. در عصرکنونی ما، یعنی جاهلیت دومی‌که ما در آن به سر می‌بریم، غضب تبدیل به سنت و خوی مشخصی گردیده، تا جایی که شخص به خاطر جزیی‌ترین دلایل خشمگین می‌شود و در لحظه خشم از به کارگیری قدرت و نیرو بدون توجه به دلایل و نتایج خودداری نمی‌کند.

انتقام جویی و خون‌خواهی تعصبی
اتنقام و خون خواهی در زمان جاهلیت، غالبا بدون هیچ توجیه منطقیا رضایت خداون صورت می‌پذیرفت و در آن زمان چنین پدیده‌ای بسیار گسترده بود و قبیله‌ها، برخی بر برخی دیگر می‌شوریدند و آتش آن دامان بسیاری از مردم بی گناه را نیز می‌گرفت. در آن زمان قبایل دائما به خون خواهی افتخار می‌کردند و هرکس را که از خون خواهی خودداری می‌کرد، نکوهش می‌نمودند.
همین خون خواهی‌ها، سبب بسیاری از مشاجرات و منازعات در میان قبایل می‌شد و آنان را به سوی فتنه‌ها و جنگ‌هایی که خشک و تر را با هم می‌سوزاند، سوق می‌داد. از جمله این اقدامات خون خواهانه، اقدام ابوسفیان در بیرون آوردن زنان در روز یکشنبه به همراه لشکر، برای برانگیختن حس خون خواهی قریش بود.
هنگامی‌که دین مبین اسلام ظهور کرد، حدودی را به منظور حفظ خون و آبروی مسلمانان برای این کار تعیین نمود و آن این بود که حق قصاص را تنها برای ولیّ مقتول دانست و نه برای فردی دیگر. خداوند متعال در قرآن کریم می‌گوید: «وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛
این گونه مقدر نمودیم که نفس در برابر نفس و چشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان و جراحتی به اندازه متناسب قصاص شود و هرکس گذشت نماید، کفاره گناهان او محسوب می‌گردد و هرکس به آنچه خداوند نازل کرده حکم نکند از ستمگران است.»
ما در حال حاضر در سایه جاهلیت جدید، شاهد شیوع آشکار خون خواهی به غیر آنچه که خدا حکم کرده است، هستیم؛ در حالی که همانطور که اشاره شد، قرآن کریم اقدام کننده به آن را ستمگر معرفی می‌نماید، زیرا خاندان مقتول به جز قاتل دیگران را نیز مورد تعدی قرار می‌داد و گاه می‌شد که در فقدان قاتل اصلی، به جای او،  پدر و برادر و دیگر افراد منتسب به او را به قتل می‌رساندند، که این از مظاهر زمان جاهلیت است. هر چند که جمهوری اسلامی خون‌بس یا دختربس را لغو کرد اما هنوز گاهی این رسم جاهلی دیده می‌شود.

قمار
در روایات وارد شده از ناحیه معصومان(ع)، هر نوع قمار از مصادیق میسر بر شمرده شده است و همه این اعمال از کار‌های شایع زمان جاهلیت بوده و قرآن کریم به صراحت آن را در این آیه حرام کرده است:
“یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فیهِما إِثْمٌ کَبیرٌ؛ از تو درباره خمر و میسر می‌پرسند، بگو در آن‌ها گناهی بزرگ نهفته است.”
بنابر ظواهر، قمار آشکارا دوباره بازگشته است. از رسول خدا(ص) روایت شده است که فرمودند: «من آشکار شدن قمار را مشاهده کردم…» قمار همواره به یک صورت نیست، شکل قمار امروزی(قمار مدرن) باز هم حرام است.

تفرقه و اختلاف
از جمله مظاهر جاهلیت،  تفرقه گرایی امت و قبایل عرب در جاهلیت اول بوده است.آن‌ها ازیکدیگر متفرق و متنفر بودند همین امر موجب می‌شد، به بهانه‌های مختلف با تکیه بر قدرت خود، با دیگری منازعه کنند و او را از میدان به در برند، تا این‌که به وسیله پیامبر(ص) و اهل بیت طاهرینش(ع) از این بلای عظیم رهایی یافتند. همان طور که سخن خداوند کریم در قرآن عظیم بر این موضوع تصریح دارد:
“وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ؛
همگی بر ریسمان محکم الهی چنگ بزنید و متفرق نشوید.نعمت خدا را بهاد آورید، در آن زمان که شما باکدیگر دشمن بودید و او بین قلب‌های شما الفت برقرار کرد و به نعمت او به برادری گراییدید و(نیز بهاد آورید) که شما بر سر گودالی از آتش قرار داشتید و او شما را از آن رهانید، خداوند این گونه آیات خود را برای شما بیان می‌نماید، شاید هدایت شوید.”
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در خطبه خود به این نکته اشاره کرده و می‌فرماید:“اطاعت ما موجب نظام ملت و امامت ما وسیله امان از فرقت است.”
به عبارت دیگر، قطعا امامت اهل بیت(ع) همان امان مردم از تفرقه است و امام علی(ع) را به امامت می‌پذیرفتند، دچار تفرقه نمی‌شدند و به گروه‌های مختلف و متقاوت تبدیل نمی‌گردیدند.ازآن‌جا که عملا این تفرقه صورت پذیرفت و اکنون نیز ادامه دارد، تنها راه خلاصیافتن آن نیز، امامت اهل بیت(ع) است و حضرت زهرا(س) با بیان این عبارت، اشاره تلویحی به شرایط امت در آخرالزمان و تفرقه و تشتت آنان نموده و تنها راه رهایی از آن به قیام قائم آل محمد، مهدی منتظر(عج) موکول نموده‌اند.
امیر مومنان(ع) در طی کلامی‌به روز این واقعه دردناک در احوال امت سلامی‌شاره می‌نماید:
“یاد کنید آن زمان را که شما اندک، مشرک، کینه جو و متفرق بودید و خداوند به وسیله اسلام بین شما الفت ایجاد کرد و آنگاه به کثرت و اجتماع گراییدید، پس دیگر بار متفرق نشوید و نسبت بهکدیگر کینه جویی ننمایید.”

محور شدن دنیا
منطقه‌ای که دعوت رسول خدا(ص) به ظهور رسید، غرق مشکلات داخلی و خارجی بود و همین امر آنان را از پرداختن به قضیه ظهور نبی موعود که دین ضعیف ابراهیمی‌را در میان قوای محاصره کننده آنان اقامه کند، باز داشته بود.اماهود و نصارا مترقب و منتظر ظهور این نبی موعود بودند و خود را آماده این رویداد که موافق هواهای نفسانیه آنان نبود، می‌نمودند.
اکنون ما نیز در عصر جدید و در زمان شکوفایی عصرجاهلیت دوم،  شاهد مردمی‌هستیم که آن چنان به امور دنیا و نگرانی‌های ناشی از آن مشغولند، که موضوع امام مهدی(ع) و بلکه تفکر نسبت به نزدیکی قیام ایشان و ظهور حکومتشان را در میان نیروهای عظیمی‌که ما را احاطه کرده‌اند، به بوته فراموشی سپرده‌اند، اما اهل کتاب بیشترین اهتمام و انتظار را نسبت به قیام شریف ایشان و آمادگی برای رویا رویی با آن را از خود نشان می‌دهند.

 

 

 غلامرضا برجعلی

منبع: مجله ماهنامه چهل و دو – شماره 3 – تیر 93

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برای برقراری امکان تعامل با شما کاربر محترم خواهشمند است شماره همراه خود را در فیلد مربوطه وارد نمایید.شماره موبایل شما در سایت منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا