حافظه کودک
حافظه کودک
قوّه ای است که آنچه را کودک به واسطة حواس درک میکند، ضبط کرده و نگه میدارد و طفل تکلّم میآموزد و هر کلمه ای به او میگویند و هر سرزنشی که به او میکنند فراموش نمیکند. اغلب اعمال طفل مربوط به این قوّه است. گفته اند: «العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر» .
حافظه از زمان تولّد فعال است. چنانچه میبینیم وقتی شیر یا غذای او دیر میشود گریه میکند چون شیر خورد و رفع احتیاج او شد در یاد او میماند. وقتی گرسنه شود یا احتیاج دیگری داشته باشد گریه و فریاد را از سر میگیرد و چون میبیند هر وقت گریه میکند مقصودش حاصل میشود و هرچه میخواهد پدر و مادر به او میدهند این نتیجه را در یاد دارد و همیشه برای احتیاجات خود گریه میکند و مقصود خود را حاصل میکند. رفته رفته خواهشهای او زیاد میشود چون دفعه اوّل به لجاجت، مقصود خود را حاصل کرده، گریه را از سر میگیرد. پس چون این قوّه برای طفل نقطۀ شروع رسیدن به هدف است، نباید از روز اول از چیزهایی که به صلاح طفل است و برای او مفید میباشد چشم پوشی کرد. اگر طفل خواهان چیزهای نامناسب شود، منع کنند و گوش به گریۀ او نکنند تا همیشه در ذهن او بماند که او را از فلان چیز منع کردند ؛ بنابراین دیگر درکارها لجاجت و ابرام نمیکند و نیز باید در هر امری که اظهار فرمان برداری و اطاعت کرد او را نوازش و تحسین کنند که به خاطرش بماند و بداند که اطاعت و حرف شنوی مطلوب است و وقتی خوب مطیع شد حالت تقلید در او پیدا میشود که در اطفال بسیار مهم است.
اوّلین اعمال نفسانیّه در طفل این است که میخواهد آنچه را که می¬بیند و ضبط کرده، تکرار و تقلید نماید. هرکس هرچه میکند او هم از بابت تقلید میخواهد انجام دهد و از این روست که میخواهد چیزهایی را که دیده، به کار ببرد و از بابت تقلید است که طفل شروع به تکلّم و استفاده از کلمه و کلام میکند. در ابتدا کلمات مفرده و مرکّبه را می شناسد و بعد خیالات و خواسته های خود را می فهماند. در حقیقت تمام افعال او در ابتدا سلسله رفتارهای تقلیدی از اطرافیان است؛ پس بر والدین لازم است که پیش روی طفل کارهایی انجام دهند که برای او مفید باشد که اگر از آنها تقلید کند روبه رشد و ترقی برود نه اینکه باعث زوال شخصیت او بشود.