زمان طلایی ترمیم هرم سنی جمعیت
یکی از مسائلی که به عنوان یکی از دغدغههای مهم و اصلی مسئولان نظام تبدیل شده است و رهبر معظم انقلاب نیز در چند سال اخیر بارها بر لزوم توجه به آن تاکید کردهاند بحث، کاهش قابل توجه رشد جمعیت کشور و پیری جمعیت جامعه ایران در آینده است. آنچه تلاش میکنیم در این نوشتار به آن بپردازیم، نگاهی گذرا به نوسانات جمعیتی در چند دهه اخیر، به ویژه سالهای بعد از انقلاب و همچنین وضعیت هرم جمعیتی کشور در سالهای آینده است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و با شروع جنگ تحمیلی علیه کشور، در دهه ۶۰ سیاستهای افزایش جمعیت پی گرفته شد و میزان موالید کشور به سرعت افزایش یافت و به نرخ رشد 3/91 رسید. در دهه ۶۰ میزان موالید به قدری زیاد بود که میانگین سنی جمعیت کشور در میانه دهه ۶۰ به 21/7 سال رسید. که این عدد برای میانگین سنی جمعیت یک کشور، به معنای جوانی جمعیت کشور است. اما با ورود به دهههای ۷۰ و ۸۰، این افراد در سنی قرار گرفتند که نیازهایشان به امکانات آموزشی و رفاهی و بهداشتی زیاد شد و به تبع آن برخی از محدودیتها و مشکلات و کمبودها نیز بوجود آمد. همه این کمبودها و همچنین وضعیت اقتصادی خاص دهه هفتاد در کشور، موجب شد تا سیاستهای جلوگیری از افزایش جمعیت در دستور کار مسئولین قرار بگیرد و بعد از آن بود که رشد پرشتاب جمعیت کند شده و هر ساله میزان افزایش جمعیت کمتر از قبل میشد. در حالی که در نیمه دهه ۶۰ میانگین سنی جمعیت کشور به 21/7 سال رسیده بود، این عدد در سرشماری سال ۱۳۸۵ به 27/97 رسید و این عدد در سرشماری سال ۱۳۹۰ به عدد 29/86 سال رسید. رسیدن میانگین سنی جمعیت کشور در سال ۹۰ به سن نزدیک به ۳۰ سال یعنی اینکه جمعیت کشور در حال پیری است و همین امر موجب نگرانی و دغدغهمندی جدی مسئولان نظام اسلامی درباره پیری جمعیت کشور شده است.
نرخ باروری در کشور هم اکنون 1/6 است. منظور از نرخ باروری تعداد فرزندانی است که به ازای هر زن متولد میشود. این عدد در نیمه دهه ۶۰ حدود ۶ بوده است. این در حالی است که نرخ جایگزین جمعیت 2/1 است. نرخ جایگزینی جمعیت به این معنی است که اگر به ازاء هر زن درکشور 2/1 فرزندآوری اتفاق بیفتد، جمعیت افزایش پیدا نمیکند و کاهش نیز نخواهد داشت. به این ترتیب کل جمعیت توان ترمیم و بازتولید خود را پیدا میکند.
سبقت گرفتن آمریکا و صهیونیستها
اعلام شده است که رتبه فرزندآوری ایران در بین ۲۲۴ کشور رتبه ۱۴۶ است، که اسرائیل ۷۵ پله، آمریکا ۲۰ پله وترکیه با نرخ باروری 2/15، ۳۲ پله بالاتر از ایران قرار دارند. طبق سرشماری سال ۱۳۹۰، میزان رشد جمعیت در این سال 1/29 بوده است که این عدد نسبت به سرشماری سال ۱۳۸۵ که 1/26 بوده است، کاهش داشته است و در مقایسه با سال ۱۳۶۵ که 3/91 بوده است کاهش معناداری را شاهد بودهایم.
ﺑﺮاﺳﺎس ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺳﺮﺷﻤﺎری ﻋﻤﻮﻣﻲ ﻧﻔـﻮس و ﻣـﺴﻜﻦ ﺳـﺎل ۱۳۸۵ ﺟﻤﻌﻴـﺖ ﻛـﺸﻮر حدود۷۰ میلیون ﻧﻔـﺮ ﺑـﻮده اﺳـﺖ. ﺑـﺎ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ ﺟﻤﻌﻴـﺖ ۶۰ میلیون ﻧﻔﺮی ﺳﺎل ۱۳۷۵، ﻃﻲﺳﺎلﻫﺎی ۱۳۷۵ ﺗﺎ ۱۳۸۵ ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺘﻮﺳﻂ حدود یک میلیون نفر ﺑﻪ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻛـﺸﻮر اﻓﺰوده ﺷﺪه است ﻛﻪ ﻣﺘﻮﺳﻂ رﺷﺪ ﺳﺎﻻﻧﻪ آن ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﺎ 1/62 درﺻﺪ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. اﻳﻦﻣﻴﺰان رﺷﺪ در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﻣﺘﻮﺳﻂ رﺷﺪ ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻛﺸﻮر ﻛـﻪ در ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺳﺎلﻫﺎی ۱۳۶۵ ﺗﺎ ۱۳۷۵ ﺑﺮاﺑﺮﺑﺎ 96/1 درﺻﺪ ﺑﻮده اﺳﺖ، درﺣﺪود 34/0 درﺻﺪﻛﺎﻫﺶ ﻳﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. همچنین میزان رشد جمعیت در سرشماری سال ۱۳۹۰ نیز 1/29درصد برآورد شده است که نسبت به سال ۱۳۸۵ کاهش داشته است.
متوسط رشد سالانه جمعیت کشور از سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵، 3/25 درصد بوده است. از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۰، 2/46 درصد و از سال ۱۳۷۰ تا سال ۱۳۷۵، 1/74 درصد بوده است. همچنین متوسط رشد سالانه جمعیت کشور از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ نیز 1/26 درصد بوده است و سرشماری سال ۱۳۹۰ نیز رشد جمعیت کشور را 1/29 درصد اعلام کرده است. بنابراین اگر روند رشد جمعیت کشور همین گونه پیش برود تا حدود ۴۰ سال دیگر رشد جمعیت کشور منفی میشود.
پیامهای هرم سنی کشور برای مسئولان
به طور کلی هر چقدر هرم سنی جمعیت کشور پهنتر باشد بیانگر جوانی جمعیت در کشور میباشد. در کشور ما نیز در سالهای دهه ۶۰ هرم سنی جمعیت به همین شکل بوده است اما با گذشت زمان هرم سنی جمعیت کشور شکل استوانهایتری به خود میگیرد که این بیانگر این است که جمعیت کشور در حال سیر کردن به سمت پیری است. بر مبنای نتایج پیشبینی جمعیت برنامه پنجم توسعه، متوسط نرخ رشد طبیعی جمعیت ایران طی دوره بیست ساله ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۵، 1/05 خواهد بود و جمعیت کشور با افزایش حدوداً ۱۶ میلیون نفری نسبت به سال ۱۳۸۵ به بیش از ۸۷ میلیون نفر در سال ۱۴۰۵ خواهد رسید. این تعداد جمعیت در سال ۱۴۰۵ به معنای افزایش ۲۳ درصدی نسبت به جمعیت سال ۱۳۸۵ است.
جمعیت زیر ۱۵ سال از 18/4 میلیون نفر در سرشماری سال ۱۳۸۵ به 17/4 میلیون نفر در سرشماری سال ۱۳۹۰ رسیده است و پیشبینی میشود این تعداد در سال ۱۴۰۰ به 19/61 میلیون نفر و در سال ۱۴۰۵ به 18/74 میلیون نفر برسد که این تعداد در مقایسه با تعداد سال ۱۳۸۵ نسبت به تعداد کل جمعیت، حدود ۵ درصد کاهش مییابد.
تعداد جمعیت بالقوه فعال (یعنی گروه سنی ۱۵ تا ۶۴ سال) در سرشماری سال ۱۳۸۵ حدود ۴۹ میلیون نفر بوده است که این میزان در سرشماری سال ۱۳۹۰ به حدود ۵۳ میلیون نفر رسیده است. پیشبینی میشود تا سال ۱۴۰۵ این تعداد به حدود ۶۲ میلیون نفر برسد.
همچنین تعداد جمعیت سالمندان (گروه سنی ۶۵ سال به بالا) نیز که در سرشماری سال ۱۳۸۵ حدود 3/5 میلیون نفر بوده است و در سرشماری سال ۱۳۹۰ به بیش از ۴ میلیون نفر رسیده است، پیشبینی میشود در سال ۱۴۰۵ به بیش از 6/5 میلیون نفر برسد و حدود ۸ درصد جمعیت کشور را به خود اختصاص دهد. جمعیت جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال نیز که در سرشماری سال ۱۳۸۵، حدود ۲۵ میلیون نفر بوده است و در سرشماری سال ۱۳۹۰ به حدود 23/5 میلیون نفر رسیده است، پیشبینی میشود این تعداد در سال ۱۴۰۵ به کمتر از ۱۸ میلیون نفر برسد.
یکی از نکات مهمی که در کاهش رشد جمعیت باید به آن توجه داشت این است که هرچند در سرشماری سال ۱۳۸۵ میزان جمعیت پایینترین گروه سنی هرم جمعیت، یعنی جمعیت ۰ تا ۴ سال؛ 5/73 میلیون نفر بوده است و همین عدد در سرشماری سال ۱۳۹۰ به 6/2 میلیون نفر افزایش یافته است. اما باید توجه داشت که این تعداد جمعیت پایینترین گروه سنی هرم جمعیت در سرشماری اخیر نتیجه ورود سیل عظیم متولدین دهه ۶۰ -که بیشترین موالید در آن دهه اتفاق افتاد- به سنین باروری مربوط میشود و در سالهای آتی که انبوه متولدین دهه ۶۰ به تدریج از سنین باروری خارج میشوند، جمعیت ۰ تا ۴ سال هم به عنوان پایینترین گروه سنی هرم جمعیت، کاهش مییابد و پیشبینی میشود در سال ۱۴۰۵ به کمتر از ۶ میلیون نفر برسد.
بهترین زمان برای ترمیم هرم سنی
با این وجود، نکته قابل توجه و بسیار مهم این است که هر چند شاهد کاهش رشد جمعیت در سالهای اخیر بودهایم، اما اگر قرار باشد سیاستهای افزایش جمعیت در دستور کار قرار گیرد بهترین برهه زمانی، مقطع کنونی است. چرا که با توجه به افزایش موالید در دهه ۶۰، در این سالها تعداد جوانان واقع در سنین باروی بخش قابل توجهی از جمعیت کشور را شامل میشود و بستر افزایش نرخ باروی در مقطع حاضر بسیار بیشتر از سالهای آینده خواهد بود. به طوری که بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۰بیش از ۳۰ میلیون نفر از جمعیت کشور در رده سنی بین ۱۵ تا ۳۴ سال قرار دارند و بیش از ۲۴ میلیون نفر از جمعیت کشور در رده سنی بین ۱۵ تا ۲۹ سال قرار دارند. این تنها مقطع درتاریخ جمعیتی ایران است که چنین تراکمی دراین گروه سنی دیده میشود و لذا اگر قرار باشد برای افزایش جمعیت تصمیمی جدی گرفته شود، مقطع کنونی بهترین زمان است.
از سویی اگر از فرصت تعداد زیاد جوانانی که در این مقطع به سنین باروری رسیدهاند برای افزایش موالید استفاده نشود، فرصت بسیار مهم کنونی از دست رفته است و بدون تردید دورههای بعدی هیچگاه به اندازه این مقطع، حساس و قابل اهمیت نخواهد بود و لذا کاهش رشد جمعیت را شاهد خواهیم بود، چرا که تعداد جوانانی که در دورههای بعد به ویژه با توجه به سیاستهای کنترل جمعیت در دهه ۷۰ و ادامه آن روند در دهه ۸۰، به سنین باروری میرسند، هیچگاه به این اندازه، دوران کنونی نخواهد بود. لذا نکته اساسی و مهم در بحث دغدغههایی که نسبت به افزایش جمعیت وجود دارد این است که هرچند، سیاستهای کنترل جمعیت که در اوایل دهه هفتاد در کشور اتخاذ شد، میبایست بعد از چندین سال منتفی میشد، و کاهش رشد جمعیت و همچنین کاهش نرخ موالید در سالهای اخیر تاثیرات زیادی در سوق دادن جمعیت کشور به سوی کهن سالی در سالهای آینده، داشته است.
اقناع جامعه بهترین روش عبور از بحران
اما در عین حال از آنجایی که زمانی که کاهش رشد جمعیت و پیری جمعیت به دغدغه مهم و جدی تبدیل شده است، برههای است که تعداد موالید زیاد دهه ۶۰ به سنین باروری رسیدهاند، میتوان با اتخاذ سیاستهای صحیح افزایش جمعیت و اقناع بویژه نخبگان جامعه نسبت به این موضوع، مانع از کاهش بیش از این رشد جمعیت کشور شد و بار دیگر جهشی جدی در افزایش جمعیت کشور صورت گیرد. لکن در صورتی که سیاستهای افزایش جمعیت به درستی اتخاذ نشود و تصمیم مناسبی برای کاهش نرخ رشد جمعیت گرفته نشود، در سالهای آتی کشور با پیری جمعیت مواجه خواهد شد و تمرکز نسبی جمعیت بر سنین بالای ۶۵ سالگی و سالمندی قرار خواهد گرفت.
البته به این مسئله هم باید توجه داشت، که هرچند جمعیت کسانی که در سنین باروری قرار دارند، در برهه کنونی قابل توجه است، اما نباید از یاد برد که از عوامل مهمی که در کاهش رشد جمعیت در سالهای اخیر موثر بوده است. افزایش چشمگیر سن ازدواج و همچنین افزایش میزان طلاق است. لذا تسهیل امر ازدواج از یک سو و آسیبشناسی چرایی جدایی زوجها و جلوگیری از افزایش آن از سوی دیگر، از نکات بسیار مهمی است که در افزایش نرخ باروری و رشد جمعیت تاثیر زیادی دارد. به طور کلی باید گفت برای جلوگیری از کاهش بیشتر رشد جمعیت، نرخ باروری جامعه که در حال حاضر 1/6 است، باید حداقل تا 2/1 افزایش پیدا کند تا به نرخ جایگزین جمعیت برسد. این در حالی است که برای رسیدن به جمعیت ۱۵۰ میلیونی، بدون تردید نیاز به افزایش نرخ باروری به عددی بیشتر از 2/1 است.
غلامرضا برجعلی