سالروز ولادت امام محمد تقی عليه السلام مبارک باد

درباره‌ي روز تولد، برخي معتقد به شب جمعه، شب نوزدهم ماه رمضان سال 195 هستند و برخي ديگر به نيمه ماه رمضان.

شيخ طوسي نيز در کتاب مصباح مي‌گويد امام جواد در روز دهم ماه رجب سال 195 هجري قمري متولد شده است.

در ميان اقوال ، فرازي از دعاي ناحيه مقدس ، قول شيخ طوسي را تاييد مي نمايد آنجا كه حضرت مي فرمايند: ” اللهم اني اسئلك بالمولدين في رجب محمدبن علي الثاني و ابنه علي بن محمد المنتخب .”

پيشگوئي نسبت به ولادت امام جواد عليه السلام

شخصي بنام ابن ابي نجران نقل مي کند :حسين پسر قياما ،از سران فرقه واقفيه ، به حضرت امام رضا عليه السلام گفت:« آيا تو امام هستي؟» حضرت فرمود:« آري.» او گفت: « به خدا قسم که تو امام نيستي.» حضرت رضا عليه السلام مدتي سر را پايين انداخت، سپس سر بلند کرد و فرمود: « چرا فکر مي‌کني که من امام نيستم؟»

او پاسخ داد:« از امام صادق عليه السلام براي ما روايت شده که امام، عقيم ( بدون نسل) نيست و تو اکنون به اين سن‌و‌سال رسيده‌اي و فرزند پسري نداري.»

حضرت رضا عليه السلام اين بار طولاني‌تر از بار پيش، سر پايين انداخت؛ آنگاه سر بلند کرد و فرمود: « قسم به خدا که مدت زيادي نخواهد گذشت که خداوند، پسري به من عطا کند.»

ابن ابي نجران مي‌گويد: « از آن به بعد ما ماه‌ها را شمارش کرديم. خداوند کمتر از يک سال بعد، حضرت امام محمد جواد عليه السلام را به امام رضا عليه السلام عنايت فرمود.»

ولادت امام جواد عليه السلام

تولد مبارك امام جواد (ع) نه تنها پايان بخش دلهره هاي شيعيان وافشاي نيت فرصت طلبان و سود جوياني چون فرقه واقفيه بود، بلكه آغاز فصل نويني از تاريخ ائمه اطهار است .

حکيمه دختر امام موسي بن جعفر عليه السلام ( خواهر امام رضا عليه السلام و عمه امام جواد عليه السلام ) مي‌گويد:

هنگامي که زمان زايمان خيزران، مادر امام جواد عليه السلام، فرا رسيد، امام رضا عليه السلام مرا فرا خواند و فرمود:« اي حکيمه، براي مراسم زايمان خيزران آماده باش.»

آن گاه امر فرمود که من و خيزران و قابله به اتاقي برويم، براي ما چراغي روشن کرد و در را به روي ما بست.

چون رنگ پوست امام جواد عليه السلام به شدت متمايل به سبزه بود، مردم در فرزندي او نسبت به حضرت امام رضا عليه السلام شک کردند، اما وقتي قيافه شناسان، او را ديدند همگي اقرار کردند که او از خاندان نبي اکرم و اميرالمؤمنين است. در آن زمان، امام 25 ماهه بود

در اين حال درد زايمان خيزران را فرا گرفت و همزمان چراغ خاموش شد. من نگران شدم ولي امام جواد عليه السلام ناگهان همچون ماه شب چهارده طلوع کرد، در حالي که پارچه نازکي بدنش را پوشانده بود؛ نوري از آن حضرت فروزان بود که همه اتاق را روشن کرده بود. نوزاد را گرفتم، در دامان خود گذاشتم و آن پوشش نازک را از بدن او جدا کردم. در اين هنگام امام رضا عليه السلام در اتاق را باز کرد و وارد شد، نوزاد را از من گرفت و در گهواره گذاشت. سپس به من فرمود« اي حکيمه، مواظب گهواره باش.»

سه روز که گذشت، حضرت جواد عليه السلام چشم خود را به سوي آسمان گشود و نگاهي به راست و چپ انداخت و فرمود:« اشهد ان لا اله الا اله و اشهد ان محمداً رسول الله »؛ (گواهي مي‌دهم که معبودي جز الله نيست و محمد فرستاده خداست.)

هراسان برخاستم و نزد امام رضا عليه السلام رفتم و به آن حضرت گفتم:« من از اين کودک چيز شگفت‌آوري شنيدم.»

امام فرمود:« چه چيز شگفت‌آوري از او شنيدي؟» و من آنچه را شنيده بودم بازگو کردم.

امام فرمود:« اي حکيمه، آنچه از شگفتي‌هاي او خواهيد ديد، از آنچه شنيدي بيشتر است.»

امام جواد عليه السلام و سخن گفتن در کودکي

چون رنگ پوست امام جواد عليه السلام به شدت متمايل به سبزه بود، مردم در فرزندي او نسبت به حضرت امام رضا عليه السلام شک کردند، اما وقتي قيافه شناسان، او را ديدند همگي اقرار کردند که او از خاندان نبي اکرم و اميرالمؤمنين است. در آن زمان، امام 25 ماهه بود.

حضرت جواد در اين ماجرا با زباني برنده تر از شمشير خودش را اين گونه معرفي کرد: سپاس از آن خدايي است که ما را از نورش آفريد و از ميان مخلوقاتش برگزيد و امين بر مردم و وحي خويش قرار داد. من محمد پسر علي الرضا پسر موسي الکاظم پسر جعفر الصادق پسر محمد باقر پسر سيدالعابدين پسر حسين شهيد پسر امير المؤمنين علي بن ابي طالب و پسر فاطمه زهرا – دختر محمد مصطفي – هستم.

آيا درباره من شک و شبهه مي شود؟ آيا بر خداوند متعال و جدّ من تهمت و افترا روا داشته مي شود. آيا کسي چون مرا بر قيافه شناسان عرضه مي کنيد؟ سوگند به خدا من به تمام اسرار و خاطرات مردم آگاهم.

سوگند به خدا من از تمام مردم به آگاه ترم. آنچه مي گويم حق اوست و آنچه اظهار مي کنم راست است اين علم را خداوند متعال قبل از آفرينش هر موجودي به ما خبر داده است.

سوگند به خدا اگر همدستي و گمراهي کافرين و منافقين نبود سخني مي گفتم که تمام مردم گذشته و آينده از آن تعجب کنند.»

پس از آن حضرت جواد عليه السلام دست خويش را بر دهانش نهاد و فرمود: « اي محمد ساکت باش همانگونه که پدرانت سکوت کردند و صبر پيشه کن که فرستادگان بزرگ خداوند صبر کردند. »

سخن امام رضا درباره امام جواد عليه السلام

کليم پسر عمران مي گويد: به امام رضا عليه السلام گفتم: از خداوند بخواه که فرزند پسري روزيت فرمايد. امام فرمود: روزي من تنها يک فرزند پسر است که وارث من خواهد بود. زماني که امام جواد عليه السلام بدنيا آمد حضرت رضا عليه السلام به اصحابش فرمود: خداوند مولودي نصيب من ساخته است که همانند موسي بن عمران، شکافنده درياهاست و همانند عيسي بن مريم است که مادرش مقدس است و پاک آفريده شده است، فرزند من بناحق کشته مي شود و اهل آسمان بر او مي گريند و خداوند متعال بر دشمن او خشم مي گيرد و پس از اندک زماني او را به عذاب دردناک خود دچار مي سازد.

امام هشتم عليه السلام تمام شب را با امام جواد عليه السلام در گهواره صحبت مي کرد.

 

میلاد نوباوه ی امام حسین (علیه السلام ) حضرت باب الحوائج علی اصغر علیه السلام بر همه محبین آن حضرت مبارک باد

دهم رجب سال 60 قمری است. خانه امام حسین (ع) دوباره نور باران می شود و از پنجره کوچک آن، آسمان مدینه روشن می گردد. برای حسین (ع) دسته گلی زیبا فرو فرستاده بودند. اشک شوق و برق شادی او بر صورت نوزاد می نشیند و گلبرگ رخش را با شبنم صبحگاهی، با طراوت تر می سازد. خدا به حسین (ع) پسری دیگر عطا فرمود که نیازمند و غنی بر نامش دخیل بسته اند و قنداقه زیبایش را قبله نیازهای خود ساخته اند.

نامش را علی نهاد. مانند دو پسر دیگرش و عشقی بیکرانه از محبت پدر و مولای خویش علی (ع) را به تصویر کشید. نامش را علی نهاد و فرمود که اگر خدا هزار پسر به او دهد، همه را علی نام خواهد نهاد. آری، او هم علی بود که شکوه و نامت، بلندتر از آسمان بود و زیباتر از صبح و روشن تر از باران. آغوش مهربان پدر تو را در خود جای می دهد و چشمان او بر تو می گرید. تو مولود کربلایی. تو شش ماهه عاشورایی. تو آمده بودی که فقط در قافله عشاق بمانی. تو آمده بودی که همسفر کربلا شوی. تو آمده بودی که حج را ناتمام بنهی. میلاد تو شادی را غریبانه کنار می زند و اشک را در چشمان همه جاری می سازد. آخر، تو از زندگی، فقط عطش و شهادت را دریافتی. تو آمده بودی که به شهادت آبرو دهی. تو کوچکترین قربانی هستی؛ اما با همه کوچکی، حماسه ات بی هماورد بود و نام تو در ردیف اول عشقبازان عاشورا حک شد. سلام بر نام بلندت که زمزمه مستان است، ای علی اصغر (ع).


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برای برقراری امکان تعامل با شما کاربر محترم خواهشمند است شماره همراه خود را در فیلد مربوطه وارد نمایید.شماره موبایل شما در سایت منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا