سه قرن طلایی در اوج گیری طب و تمدن اسلامی ایرانی
در تعالیم اصیل اسلامی بر بازنگری تاریخی و کندوکاو عمیق در سیر تاریخ تفکر تأکید بسیار شده است. این امر گویای حقیقت امکان الگوبرداری و عبرت اندوزی از مطالعه اعصار پیش است.
در تاریخ می توان به وقایعی دست یافت که ممکن است در حال و آینده نیز به طور مکرّر شاهد مصادیقی شبیه به آنها باشیم.
با بررسی تاریخ علم و البته تاریخ حکمت که موهبتی صرفا شرقی بوده و می تواند به عنوان معادلی برای تاریخ فلسفه یونان تلقی گردد؛ به قرون طلایی سوم و چهارم و پنجم هجری برمی خوریم که در آن، ایران اسلامی در اوج شکوفایی در عرصه علم و دانش، خصوصا علم انسانی بوده است.
طی بررسی آراء اندیشمندان با رویکردی تاریخی و تجزیه نگر و نگاهی جامع الاطراف به شرایط حوزه های مختلف در قرون طلایی می توان به علل اصلی این شکوفایی دست یافت.
بررسی جایگاه دین در عرصه های مختلف این دوره و تاثیر آن در پیشرفت های حاصله، غور در فضای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، تعاملات فرهنگی با سایر ملل، گفتمان های جاری در فضای علمی آن روزگار و چند سؤال دیگر را نیز می توان از مباحث پیش نیاز الگوبرداری برای تألیف مشی توسعه دانست.
پر واضح است که کم رنگ شدن شاخصه های پیشرفت و پیدایش عللی که متقابل آنها بوده، می تواند از عوامل افول در اعصار متعاقب باشد. با توجه به اینکه الگوی پیشرفتی که استخراج خواهد شد با فرهنگ اصیل ایرانی-اسلامی آمیخته است؛ بدون نیاز به آمایش سرزمینی و تنها با بروزرسانی و اعمال اصلاحات مقتضی زمان، امکان ترسیم الگوی توسعه ای با شاخصه های کاملا بومی و مبتنی بر هویت فرهنگی وجود خواهد داشت.