طب اسلامی راهنمای رسیدن به تمدن اسلامی
طب اسلامی راهنمای رسیدن به تمدن اسلامی
بهعنوان یک پزشک در طب نوین، نظرتان درباره طب اسلامی چیست؟
قبول داریم مکتبی به نام «طب اسلامی» وجود دارد و با حکمت و دلایل علمی آن را اثبات میکنیم؛ اما بسیاری از افراد به سختی این موضوع را میپذیرند، چون شاید یک فشار خارجی و غربی رویشان است. من روی مکاتب مختلف طبی مطالعه کردهام. بهعنوان مثال مکتب طب نوین، بیماران را درمان میکند. اما آیا در درمان بیماران کاملا موفق است؟! در این زمینه بهتر است مناظره ترتیب داده شود تا حقیقت روشن شود.
طب نوین میگوید ما طول عمر افراد را افزایش دادهایم؛ سوال اینجاست یک فرد دیابتی که شب و روز ندارد و مدام باید دارو مصرف کند، این چه طول عمری است؟! باید درمان طوری باشد که طول عمر، همراه با کیفیت باشد.
ما 30سال پیش که دانشجوی پزشکی بودیم، دربهدر دنبال یک بیمار مبتلا به کبد چرب میگشتیم که گزارش کنیم؛ یعنی کبد چرب، یک بیماری نادر محسوب میشد. در حال حاضر براساس آمار، حدود ۳۰ تا 40 درصد مردم ایران، مبتلا به کبد چرب هستند! و خوب است بدانید این بیماری، در طب نوین فعلا درمان قطعی ندارد؛ ببینید علم بهرغم این همه پیشرفت، در طب نوین چقدر موفقیت داشته است!
طب اسلامی در چه مباحثی طب نوین را تایید میکند؟
مبانی علم طب نوین، شامل چند بخش است:
الف) آناتومی، که میگوید هر کدام از ارگانهای بدن، کجا قرار دارند؛ طب اسلامی، آناتومی در طب نوین را کاملا تایید میکند؛ پس با طب نوین مخالف نیست.
ب) فیزیولوژی، عملکرد سلولها و بافتهای بدن است. طب اسلامی بهعنوان مکتبی که حامی علم است، فیزیولوژی طب نوین را هم صد درصد تایید میکند.
ج) بیوشیمی، آنالیز مواد موجود در گیاهان، جانوران و بدن انسان است. همه تحقیقاتی که در زمینه بیوشیمی انجام دادهاند، کاملا مورد تایید طب اسلامی است. البته این تایید، دلیل بر این نیست که آنها تمام اطلاعات را کشف کردهاند و هیچ نکتهای باقی نمانده است. بحث بیوشیمی، بهرغم پیشرفت فراوان، از لحاظ کشفیات و عملکرد دقیق مواد، بهشدت جای کار دارد.
بهعنوان مثال در گیاه سیر، تاکنون 589 ماده شیمیایی کشف شده (که قطعا تعداد مواد بیش از این است)، اما از این تعداد مواد نیز، فقط برخی خواص 262 ماده آن، کشف و شناسایی شده است و از تعداد 327 ماده فیتوکمیکال (ماده شیمیایی موجود در گیاه) تاکنون هیچ خاصیت و فعالیتی از آنها توسط بیوشیمیستهای گیاهی گزارش نشده است. امام محمد باقر(ع) میفرمایند زمانی که فرزند ما، امام مهدی(ع) ظهور کند، فقط دو بیستوهفتم علم کشف شده است. پس خیلی پیشرفت خاصی نکردهایم.
د) پاتولوژی، یعنی آسیبشناسی؛ چطور بدن بیمار آسیب میبیند. طب اسلامی این بخش را هم کاملا تایید میکند.
هـ) روشهای تشخیصی، که طب اسلامی بالغ بر ۹۰ درصد این روشها را تایید میکند.
حال این سوال پیش میآید پس کجای طب نوین اشکال دارد؟ بحث پیشگیری و درمان! ما پزشکان چون پذیرفتهایم که آناتومی، فیزیولوژی، بیوشیمی، پاتولوژی و روشهای تشخیص در طب غربی درست است، پذیرفتهایم که درمانشان هم صحیح است!
چطور ثابت کنیم روشهای پیشگیری و درمان آنها مشکل دارد؟
دیابت در طب نوین و مکاتب طبی دیگر درمان قطعی و عمومی ندارد. اما وقتی یکی از ائمه(ع) با دانستن مشکل یک بیمار، برای او آویشن تجویز میکند، میفهمیم که در آویشن موادی وجود دارد که کمبود آن در بدن بیمار، مشکل ایجاد کرده است و با مصرف آویشن، آن مشکل رفع میشود.
در طب اسلامی، همکاران ما برای مبتلایان به دیابت، سیر یا آویشن تجویز میکنند؛ گاهی بیمار، این مواد را مصرف میکند، اما خوب نمیشود. نکته اینجاست؛ زمانی که امام معصوم برای بیمار، آویشن یا هر ماده دیگری را تجویز کرد، نانی که بیمار میخورد، نان طیب و ارگانیک بود، نه نانی که گندمش از کود شیمیایی به عمل آمده است؛ آن بیمار در آن زمان، آب سالم و بدون کلر، مصرف میکرد؛ میوهها و گیاهانی مصرف میکرد که دستکاری ژنتیکی نشده بودند؛ با روغنهایی غذا میپخت که تراریخته نبودند!
در حال حاضر حکیم یا طبیب اسلامی به بیمار میگوید برای درمان فلان بیماری، باید حجامت کنید؛ بیمار حجامت میکند، اما بهبود حاصل نمیشود. کسانی که از بیرون به این قضیه نگاه میکنند، میگویند پس روایت غلط بوده که بیمار با حجامت درمان نشده است! در حالی که ما نتوانستهایم شرایطی را که در آن، حجامت، آویشن یا هر داروی دیگری (که در آیات و روایات ذکر شده)، درمانگری میکند، بهطور صحیح تولید، تهیه و تجویز کنیم. پس ممکن است بتوانیم مشکل بیمار را به صورت موقت رفع کنیم، اما احتمال عود بیماری وجود دارد.
نکته کلیدی که مغفول مانده، این است که در درمان باید مبانی و زیرساختهای عوامل زمینهای را درست کنیم. بنابراین قبل از تجویز هر دارو، باید عوامل زیستمحیطی، نان، آب و کلا تغذیه و سبک زندگی را نیز به موازات مصرف دارو اصلاح کنیم.
خداوند در آیه ۵۱ سوره مومنون، به تمام پیامبران فرموده است از روزیهای طیب بخورید و اعمال صالح انجام دهید. از این آیه شاید بتوان استنباط کرد که پیشنیاز اعمال صالح، مصرف خوراکیهای طیب و پاک است.
بنابراین شاید بتوان گفت به دلیل اهمیت نان، امام علی(ع) هم برای فقرا نان میبردهاند.
خداوند در قرآن میفرماید از آنچه که خیلی دوست دارید و خیلی جامع و کامل است، انفاق کنید. از طرفی رسول اکرم(ص) میفرماید نان، کاملترین خوراک در عالم خلقت است. در تاریخ میبینیم امام علی(ع) و امام حسین(ع) و… برای فقرا و یتیمان نان میبردهاند و همگی، به مصرف نان سالم توصیه کردهاند. چراکه طب اسلامی یک طب کلنگر و جزءنگر است؛ هم به کلیات توجه دارد و هم به جزئیات. وقتی به جزئیات ورود میکند، علائم بیماریها و روشهای پیشگیری و درمان آنها را میگوید.
چرا امام علی (ع) برای بعضی فقرا نان گندم میبردهاند، در حالی که میفرمودند نان جو برتر است و توصیه شده بود که از بهترینها انفاق کنند؟
کسی که فقیر است، اگر فقط نان و آب بخورد، زنده میماند، زیرا نان، خوراکی کاملی است. دقت کنید، خانواده مستمندان و یتیمان نگرانی از آینده خانواده خود دارند که به آن اضطراب میگوییم؛ بنابراین این افراد نیاز به مواد ضد اضطراب در خوراکیها دارند. ممکن است به دلیل اضطراب و نگرانی، دچار اختلال خواب شوند، پس باید دارویی مصرف کنند که خوابشان اصلاح شود. در طب نوین برای رفع این مشکلات، دیازپام تجویز میکنیم که هم ضداضطراب است و هم اختلالات خواب را تنظیم میکند. از بین تمام گیاهان عالم خلقت، تنها دو گیاه هست که دیازپام دارد؛ یکی از آنها گندم سبوسدار و بدون کود شیمیایی است! این یکی از دلایلی است که معصومان(ع)، مردم را به مصرف نان توصیه کردهاند.
حال ببینید صهیونیسم و مستکبران، با نان گندم چه کردند؟ پای گندمها کود شیمیایی ریختند، آن را دستکاری ژنتیکی کردند، سبوس آن را حذف کردند و… تمام بلاهایی که بر سر نان گندم آوردند، نهتنها دیازپام آن را کاهش داد یا از بین برد، بلکه نان را به یک خوراکی بیماریزا تبدیل کرد. از آنطرف شروع کردند به تولید و فروش قرص دیازپام! البته این تهدیدات، در ایران، به دلیل آگاهی مردم کمتر است.
اگر شما توصیههای واردشده در آیات و روایات ائمه را رعایت کنید، اصلا بیمار نمیشوید. یکی از مبانی پیشگیری و درمان بیماریها نان جو یا نان گندم، البته با سبوس و بدون کود شیمیایی است؛ (منظور نان حلال و طیب است)! بعد میرسیم به اصلاح آب، اصلاح روغنها، اصلاح سبزیجات و… که اولویتهای پایینتری دارند، ولی نان در درجه اول اهمیت است.
امروزه طب اسلامی بین مردم علاقهمندان زیادی دارد. چگونه میتوان اعتبار این مکتب طبی را به دیگران هم ثابت کرد؟
نقطه ضعف ما به بیان رهبر معظم انقلاب این است که دهها سال است علوم غربی را ترجمه و وارد کشور میکنند، دریغ از اینکه خدشهای وارد کنند یا لااقل بپرسند «چرا؟!»
مگر دین ما کامل نبود؟ مگر در روز غدیر، تمام نعمتها به ما داده نشد؟ سرسلسله نعمتها، امنیت و سلامتی است. امنیت کشور ما به برکت وجود نیروهای نظامی و فرماندهی با تدبیر کل قوا، تقریبا در جهان بینظیر است. اما در بحث سلامتی، نفوذ اتفاق افتاده است. چرا مردم ایران نباید هوشیار باشند؟ این وظیفه اندیشمندان، حوزویان، پزشکان و سایر فرهیختگان است که اطلاعرسانی کنند.
بهعنوان مثال برای درمان کلسترول بالا، امام رضا(ع) میفرماید هفتهای یک بار، یک دانه سیر را بجوید. منتها این تجویز، زمانی جواب میدهد که قبلش نانتان را اصلاح کرده باشید. یا مثلا برای پیشگیری از سرطان، امروزه قرص سلنیوم تجویز میشود؛ در حالی که سبزی شنبلیله، بالاترین میزان سلنیوم را در گیاهان دارد. پیامبر(ص) نیز در روایتی به خواص بالای این سبزی اشاره فرمودهاند. اما کدام پزشک به بیمار سرطانی توصیه میکند که برای کمک به درمان، شنبلیله بخورد؟ چون ما باور نداریم دینمان کامل است. تا ۵،۴ سال پیش، بنده ۳۰۰ آیه در زمینه طب اسلامی یافته بودم؛ اکنون به این نتیجه رسیدهام که به دنبال آیاتی بگردم که در مورد طب اسلامی نیست!
تا زمانی که حکمتهای طب اسلامی را مطرح نکنیم، نمیتوانیم تعداد علاقهمندان را افزایش بدهیم. اشکال کار ما در طب قدیمی این است که وقتی به بیمار دچار خسخس سینه، میگوییم گلگاوزبان بخور، نمیدانیم چرا این تجویز را انجام میدهیم؛ چه مقدار بخورد؟ چه زمانی بخورد؟ قبل و بعدش چه پرهیزهایی داشته باشد؟ خسخس سینه ممکن است علامت چندین بیماری باشد؛ تشخیص طبیب سنتی کدامیک از آن بیماریها بوده؟ نقطه ضعف طب سنتی در مقابل طب نوین، این است که دلیل علمی ارائه نمیدهد. بنابراین باید علمیسازی طب اسلامی انجام شود. تمام مکاتب طب سنتی در جهان این نقطه ضعف را دارند و طب نوین با سوءاستفاده از این نکته، یکهتازی میکند. وقتی با زبان علم صحبت کنیم، دنیا در مقابل طب اسلامی سر تعظیم فرود میآورد. سعی بنده هم بر این است که بتوانم علوم مطرحشده در طب اسلامی را براساس علم روز، تا حدودی بیان و اثبات کنم.
لطفا یکی از توصیههای طب اسلامی را که خودتان در موردش تحقیق کردهاید، بیان کنید؟
در طب نوین، داروی اسیدفولیک، بیشتر برای خانمهایی که قصد بارداری دارند یا در سه ماهه اول بارداری هستند، تجویز میشود. بهترین جایگزین را برای این دارو پیشنهاد میکنیم: روزانه یک یا حداکثر دو عدد مغز گردو همراه با پنیر مصرف کنید، یا هفتهای دو بار سویق عدس، خوراک عدسی، یا عدسپلو با کشمش یا خرما استفاده کنید. زیرا بیشترین مقدار اسیدفولیک در بین گیاهان جهان، در عدس و مغز گردو وجود دارد. کمبود اسیدفولیک ممکن است موجب اختلال رشد، کمخونی، اسهال، نوروپاتی محیطی در افراد و نقایص لوله عصبی و… در جنین مادران باردار شود. با مصرف گردو، عدس و… از نیاز به مصرف داروی شیمیایی اسیدفولیک و عوارض آن رهایی مییابیم. سند این تجویز در طب اسلامی چیست؟
امام صادق (ع) میفرمایند: «پنیر و گردو، چون با هم یکجا جمع شوند، در هر یک از آنها درمان است؛ اما اگر از هم جدا شوند، در هر یک از آنها درد است.» (بحارالانوار، ج66، ص 106)، (الکافی، جلد 6، صفحه 340)
همچنین میفرمایند: «سویق عدس تشنگی را زایل میکند و معده را قوت میدهد و صفرا را فرو مینشاند و معده را پاک میکند و 70 درد را دواست و هیجان خون و حرارت را برطرف میکند.» (الکافی، ج 6، ص 307)، (بحارالانوار، ج66، ص282)