فواید خرما از منظر احادیث
فوائد خرما در روایات اهل بیت علیهم السلام
خرما داراى مقادير زيادى (74 درصد) مواد قندى قابل جذب بدن مى باشد كه اين مواد قندى به خوبى جذب شده و انرژى كافى براى سوخت و فعاليت بدن مى دهد، و نيز به مقدار كافى مواد چربى و مواد معدنى مانند كلسيم، فسفر، گوگرد، پتاسيم، و آهن دارد.
و شما مى دانيد كه كلسيم وجودش براى بدن ضرورى است و آهن سازنده خون مى باشد، وجود فسفر فعاليت مغزى را ازدياد و تشكيل دهنده مواد هورمونى و تكميل كننده قوه باه مى باشد. وجود پتاسيم و منگنز در تعادل ويتامين هاى بدن نقش مؤ ثرى را دارا مى باشد از اين ها گذشته ويتامين آ، نيز در فعاليت غدد بدن چه زن و چه مرد ضرورت دارد. ويتامين آ، نور چشم و فعاليت سلول ها را تشديد مى كند. ويتامين ب، قدرت عصبى و نيز نيروى جسمانى را فعال نگه مى دارد.
تا اينجا به مقدار كمى از خواص خرما از نظر پزشكى پى برديم، و اما ببينيم اسلام عزيز و رهبران دينى ما در رابطه با خرما چه فرموده اند.(1)
– اميرالمومنين على عليه السلام فرمود:
با شرابخوار مخالف باشيد و خرما بخوريد، چونكه در آن شفا از بيمارى و رنجورى است .(2)
– امام صادق عليه السلام فرمود:
حلواى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم خرماى تمر بود.(3)
– سليمان جعفرى گفت:
يكى از علويين ما را دعوت كرد امام رضا عليه السلام هم به آن جلسه آمد و مشغول خوردن غذا بوديم كه امام رضا عليه السلام به من فرمود:
مقدارى خرماى تمر به من بده، تعدادى تمر از يك مشگ براى او آوردم و حضرت شروع به تناول كرد درحاليكه من ايستاده و آن حضرت خوابيده بود و خرماهاى تمر دست من بود و حضرت آنها را مى خورد. سپس براى مراجعت سوار بر مركبى شديم. حضرت فرمود:
در ميان غذاهاى شما چيزى نزد من محبوبتر از تمرهايى كه خوردم نيست .(4)
– سليمان بن جعفر گفت: به محضر امام رضا عليه السلام مشرف شدم، خرماى برنى در جلو آن حضرت بود و او با ميل زياد مى خورد. پس به من فرمود:
يا سليمان بيا نزديك و بخور. من نزديك شدم و با حضرت خرما خوردم و به وى عرض كردم: فدايت گردم، مى بينم كه با ميل زيادى خرماخورى!
فرمود: بله من خرما دوست دارم. عرض كردم: چرا؟ فرمود:
چون پيامبر خدا صلى الله عليه و آله اهل خوردن خرما بود و اميرالمومنين و حسن بن على و حسين بن على و زين العابدين و ابوجعفر و جعفرصادق و پدرم و خودم اهل خوردن خرما هستيم و شيعيان ما هم خرما دوست دارند چون از گل ما آفريده شده اند. اى سليمان! دشمنان ما مايعات مست كننده را دوست دارند چونكه از شعله هاى آتش خلق شده اند.(5)
– امام صادق عليه السلام فرمود:
مقدارى خرماى برنى در پيش روى رسول خدا صلى الله عليه و آله گذاشته شده بود. پس حضرت صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: جبرئيل به من خبر مى دهد در اين نوع خرما نُه خاصيت هست: دهان را خوشبو مى كند، معده را پاك مى كند، غذا را هضم مى كند، قوه شنوايى و بينايى را زياد مى كند، كمر را محكم و شيطان را گيج نموده و تقرب به خدا و دورى از شيطان مى آورد.(6)
– اميرالمومنين على عليه السلام فرمود:
زن باردار چيزى بهتر از خرماى رطب نمى خورد و با چيزى بهتر از خرماى رطب مداوا نمى شود. چونكه خداوند عزوجل به حضرت مريم عليها السلام فرمود: شاخه درخت خرما را تكان بده تا خرماى رطب پاكيزه از آن فروريزد پس بخور و بياشام و چشمت روشن باد.
كام دهان فرزندانتان را با خرماى تمر برداريد چون پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در مورد امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام نيز چنين كرد.(7)
– امام صادق عليه السلام فرمود:
پیامبر صلى الله عليه و آله و سلم روزه خود را در موسم خرماى تمر، با تمر افطار مى كرد و در موسم خرماى
رطب، با خرماى رطب.(8)
– صالح بن عقبه گفت: شنيدم از امام صادق عليه السلام مى فرمود:
به زنانتان در زمان نفاس بعد از زايمان خرماى برنى بخورانيد، چونكه فرزندان شما صبور و بردبار مى شوند.(9)
– امام صادق عليه السلام فرمود:
اگر غذايى پاكيزه تر از خرماى رطب بود خداوند حضرت مريم عليهاالسلام را به آن راهنمايى و به وى مى خورانيد.(10)
– امام صادق عليه السلام فرمود:
زنانى كه وضع حمل كرده اند براى بعد از وضع حمل بدانند چيزى مثل خرماى رطب آنها را شفا نمى دهد، چونكه خداوند تعالى به حضرت مريم عليهاالسلام رطب را بعنوان غذاى پاكى در دوره نفاسش، عطا كرد.(11)
– اميرالمومنين على عليه السلام فرمود:
در ماه آخر كه زنان وضع حمل مى كنند به آنها خرما بدهيد چونكه فرزندش بردبار و پاكيزه خو مى شود.(12)
– اميرالمومنين على عليه السلام فرمود:
خوردن خرماى برنى، بر شما لازم است چون كه درماندگى و افسردگى را مى برد و گرم مى كند بدنى را كه احساس سرما مى كند و گرسنه را سير مى كند و در آن 72 نوع شفاست .(13)
______________________
پی نوشت:
1- پزشك خانواده، ص 125.
2- خصال صدوق، ج 1، ص 158.
3- محاسن برقی، ص 531.
4- وسائل الشیعه، ج 17، ص 104.
5- كافى ، ج 6، ص 345.
6- خصال ، ج 1، ص 43.
7- خصال ، ج 2، ص 637.
8- بحارالانوار، ج 66، ص 132.
9- بحار، ج 66، ص 134.
10- بحار، ج 66، ص 135.
11- بحار، ج 66، ص 135.
12- بحار، ج 66، ص 141.
13- بحار، ج 66، ص 141.
کدمطلب:97082334