محبت در طبخ غذا
جناب آقای رضا بیگدلی نقل کردند: در ایامی که آقای مجتهدی در شهر مقدس قم به سر می بردند و بنده توفیق خدمتگزاری ایشان را داشتم، دکتری اصرار می کرد که یک روز او برای آقا غذا تهیه کند.
بالاخره یک روز آقای دکتر غذایی برای ایشان آورد. هنگام ظهر که من منزل آقا رفتم و خواستم غذا را گرم کنم، ایشان ممانعت کرده و فرمودند:
خیر آقاجان، نه شما بخورید و نه به دیگری بدهید؛ آن را به گربه ها بدهید.
سپس فرمودند: چند روز است آقای دکتر می خواهد برای ما غذا تهیه کند و مدام این مسأله را به همسرش متذکر می شود، ولی همسرش حاضر به پختن غذا نشده،
عاقبت با اکراه و ناراحتی به اصرار شوهرش این غذا را پخته است. بله آقاجان، غذایی که با فشار و اکراه پخته شده باشد خوردن ندارد. شما همان غذایی را که هر روز عیالتان با محبت برای ما می پزند بیاورید؛
غذایی که با محبت پخته شود خوردن دارد.
منبع لالهای از ملکوت، جلد دوم، صفحه ۵۴