مخالفان برداشت “آب ژرف” در کشور چه کسانی هستند؟
?برخی از آبخوانهای ژرف به شکل سفرههای مشترکی میان کشورهای همسایه هستند و اگر ما از این منابع استفاده نکنیم, ممکن است چند سال بعد در سطح جهانی قوانینی تصویب شود که مانع استحصال آن شود! اما مخالفان برداشت “آب ژرف” در کشورمان چه کسانی هستند؟
?به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ کمبود منابع آب و بحران آبی که بیشتر مناطق جهان را تهدید میکند, کشورهای مختلف را به سمت راهکارهای جدید تأمین نیاز آبی از جمله استفاده از آب شیرینکنها, پروژههای انتقال آب, استفاده از رطوبت هوا, استحصال آب ژرف و …, کشانده است. یکی از این راهکارها، استحصال “آب ژرف” است که با وجود گذشت دههها از شروع استحصال آن در برخی کشورهای جهان متأسفانه همچنان در کشورمان بر سر استحصال آن بحث وجود دارد!
?تجربه استفاده از آب ژرف در بسیاری از کشورها مثبت بوده و کشورهایی از جمله چین, آمریکا, لیبی و استرالیا هنوز هم از این منابع آب برای تأمین آب شرب، صنعت، کشاورزی و … خود بهره میبرند؛ در کشور ما نیز استحصال آب ژرف به شکلی محدود از اواسط دهه 90 شمسی شروع شده و مطالعات و همچنین استحصال آن در حال انجام است؛ تا به امروز استحصال آب ژرف در ایران با واکنشهای مختلفی روبهرو شده و کارشناسان مخالف و موافق این طرح، اختلاف ژرفی در استحصال آب ژرف دارند!
?برای بررسی ابعاد مختلف استحصال آب ژرف و بررسی منفعت یا تبعات احتمالی آن که به بحث روز متخصصان حوزه مدیریت منابع آبی, زمینشناسی, محیط زیست و توسعه پایدار و …, تبدیل شده است, میزبان “دکتر محمد آریامنش” متخصص ژئوفیزیک و عضو هیئت علمی دانشگاه بودیم که پیشتر بخش نخست این گفتوگو با عنوان “مافیای آب” مخالف استحصال آب ژرف! در اختیار مخاطبان قرار گرفته بود؛ در ادامه مشروح بخش دوم این گفتوگوها تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم شده است:
?تسنیم: از نظر شما فرافکنیها و سنگاندازیها در مسیر تحقیقات و استحصال آب ژرف در کشور تنها به دلیل عدم مطالعه و نداشتن دانش کافی است یا ممکن است در این بین افرادی نیز مغرضانه و عمداً با این موضوع مخالفت داشته باشند؟
?دکتر آریامنش: این نظرها را باید به چند دسته تقسیم کرد و بهتر است اول از مثبتها شروع کنم؛ دسته اول افرادی هستند که واقعاً آگاهی و دانش کافی ندارند، در این زمینه مطالعات جامع نداشتهاند و صرفاً از روی ناآگاهی صحبت میکنند؛ این افراد نگران هستند و من هم به آنها حق میدهم و لازم است با آنها گفتوگو کنیم و نشستهای علمی برگزار کنیم تا قانع شوند؛ باید به آنها توضیحی داد که جامعنگر باشند؛ باید مطالب علمی تهیه کرد و آنها را منتشر کرد، باید پژوهشکده در این زمینه پژوهش کنند و نتایج آن را منتشر کنند تا ببینیم که واقعاً ماهیت “آب ژرف” چیست؟ رسانهها در این زمینه نقش مهمی دارند و اطلاعرسانی در این زمینه بسیار ارزشمند است.
?دسته دوم از مخالفان استحصال آب ژرف، آگاهی دارند اما تخصص ندارند و مغرض هستند و چون خودشان در این زمینه تخصص ندارند و آب ژرف در راستای اهداف شرکتهای خصوصی آنها نیست با ظهور این موضوع از بیخ و بن مخالف هستند. از این افراد اگر بپرسید شما چند مقاله درباره آب ژرف خواندهاید یا درباره چند پروژه آب ژرف حداقل مطالعه کردهاید، حرفی برای گفتن ندارند و اگر خیلی اطلاعات داشته باشند، نهایتاً به پروژه آبهای فسیلی عربستان اشاره میکنند! به قول شاعر گرانقدر، “گنه کرد در بلخ آهنگری، به شوشتر زدند گردن مسگری!”
?اهداف عربستان از پروژهای که آن هم از نوع آب فسیلی بود و نه ژرف تجدیدپذیر, هیچوقت به درستی منتشر نشده و شاید اصلاً هدف سیاسی پشت آن بوده است اما شوربختانه امروز در این سوی خاورمیانه، در کشوری با شرایط زمینشناسی کاملاً متفاوت، عدهای مغرض سرنوشت یکی از راهبردیترین ذخایر کشور را به آن پروژه ارجاع میدهند و میگویند که دیدید در عربستان چه شد؟ نکند اینجا هم چنان شود! در ابتدای صحبتهایم عرض کردم که اصلاً ماهیت آبخوان فسیلی عربستان، تجدیدناپذیر بوده و ما اصلاً به دنبال آن گونه منابع نیستیم.
?وقتی به این دسته از افراد میگوییم، پژوهش درباره آب ژرف که مشکلی ایجاد نمیکند، میگویند شاید این پژوهشها نتیجه داد, آن وقت ما با سیل متقاضیان برداشت آب ژرف چه کنیم؟ دقیقاً این سخن را بارها از برخی مسئولان در سالهای گذشته شنیدهام. اگر مشکل آب مورد نیاز یک منطقه با برداشت آب ژرف تجدیدپذیر برآورده شود، خب این اقدام ارزشمندی است؛ چرا باید کشاورز ناراضی باشد، چرا باید مردم ناراضی باشند، صنعت به خاطر کم آبی ورشکسته شود، کلی بیکاری بهوجود بیاید و هزاران مشکل اجتماعی دیگر، و منابع آب ژرف دست نخورده باقی بماند؟ البته که باید همه جوانب کارشناسی رعایت شود، میزان برداشت آب ژرف هم با میزان ذخیره تناسب داشته باشد و درست مدیریت شود؛ جالب است اغلب این افراد(مخالفان استحصال آب ژرف) خودشان در گذشته در پروژههای سدسازی و انتقال آب بینحوضهای نقش داشتهاند! اینها کجا بودند روزی که شریانهای حیاتی ارومیه یکی پس از دیگری به سد تبدیل میشد و شرایط امروز دریاچه ارومیه رقم خورد؟ اینها کجا بودند روزی که سد گتوند روی کوهی از نمک بنا شد؟
?دسته سوم که هم آگاهی دارند هم تخصص دارند و اگر هم تخصص نداشته باشند، به این موضوع واقف هستند که استحصال آب ژرف برای کشور رونق، آبادانی و رضایتمندی مردم را به دنبال خواهد داشت. این افراد عموماً با هرگونه توسعه در کشور، مخالف هستند و عادت دارند که مخالفت کنند. یکی از پیشنهادات این دسته افراد، استفاده از آب مجازی است! استفاده از آب مجازی یعنی وابسته کردن کشاورزی کشور به آن سوی مرزها, یعنی گندم را در خارج بکارید و پول آن را بپردازید و از خارج گندم وارد کنید تا آب در اینجا دست نخورده باقی بماند!
?مسئلهای که درباره این پیشنهاد وجود دارد, این است که آن کشور هر وقت که دلش خواست, میتواند قراردادش را فسخ کند! یا بهانهجویی کند یا قیمت را بالا ببرد؛ این افراد میخواهند نان مردم را به خارجیها، وابسته کنند! از طرف دیگر وقتی که کاشت محصولات کشاورزی ما به خارج از کشور انتقال یابد دیگر کشاورز اینجا کاری ندارد که انجام دهد که در نتیجه آن سیل مهاجرت به شهرها آغاز میشود، نسل کشاورزی از بین میرود و مثل برخی از هنرهای دستی که امروزه یک نفر هم برای احیای آن در کشور وجود ندارد، شغلی به نام کشاورزی نیز وجود نخواهد داشت.
?نتیجه تفکر این افراد این است که گندم، برنج، چای, میوه و همه این نیازهای اساسی، کمکم از خارج وارد کشور خواهد شد که نتیجه آن، رخ دادن فاجعه غذایی در کشور است. اینها ذخیره آب برای آینده را بهانه میکنند اما هدفشان چیز دیگری است. فکر نکنید که این افراد فقط با برداشت آب مخالف هستند بلکه مخالفت آنها با هرگونه توسعه است مثلاً اگر شما بگویید میخواهیم فلان معدن را برداشت کنیم، باز هم همین تفکر، قد علم خواهد کرد و خواهد گفت که اگر این ماده معدنی را از خارج وارد کنیم، ارزانتر است و این معادن را بگذارید برای آینده و چهار تا بهانه به ظاهر تخصصی را هم پیوست سخنان خود میکنند تا رنگ و لعاب علمی به آن بدهند!
?اگر بنا باشد به شیوه این نوع تفکر، منابع کشور را مدیریت کرد، باید 300 سال بخوابیم، هیچ منبعی
نشود و بعد از سیصد سال بیدار شویم و ببینیم همه کشورها منابع خود را از دست دادهاند ولی ما همه را حفظ کردیم! اساساً دیدگاه این افراد وابسته شدن کشور است؛ من به جرأت میگویم که در کشور ما، در سرزمین مقدس ایران ، آب به اندازه کافی هست، مشکل ما تنها در مدیریت منابع آب است و نه در خشکسالی و کمآبی. در قلب اروپا در دل جنگلها, هم معادن استحصال میشوند و هم شاخصهای محیط زیستی رعایت میشود؛ اگر اروپاییها با مشکل بیآبی مواجه میشدند بدون شک از منابع آب حتی فسیلی کشورشان بهرهبرداری میکردند.
?فهم موضوع اهمیت استحصال آب ژرف سخت نیست؛ منابع طبیعی مرز سیاسی نمیشناسند و برخی از آبخوانهای ژرف به ویژه در مناطق مرزی به شکل سفرههای مشترکی میان کشورهای همسایه هستند و اگر ما از این منابع استفاده نکنیم, ممکن است چند سال بعد در سطح جهانی قوانینی تصویب شود که مانع استحصال آن شود؛ ممکن است در زمانی که ما در برداشت این منابع غفلت میکنیم, کشورهای همسایه از فرصت استفاده کرده و این منابع را استخراج کنند. آبخوانهای ژرف نیز مانند برخی میدانهای نفتی با سایر کشورها مشترک هستند و غافل شدن از آنها تبعات جبرانناپذیری خواهد داشت.
?در حال حاضر کشورهای اطراف به راحتی روی منابع سطحی و رودخانههای مرزی سد احداث میکنند تا از آن بهره ببرند بدون اینکه منافع کشور ما را در نظر بگیرند؛ همانگونه که از نظر زمینشناسی حوضه آبریز ایران مرکزی تنها حوضه آبریزی است که محدود به ایران میشود و در بسیاری از دیگر حوضه های آبریز، آب از کشور خارج میشود، در آبهای ژرف هم همین گونه است، حتی در آب های ژرف گسلی در مواردی، به دلیل اختلاف ارتفاع و نوع شکلگیری سازندهای زمینشناسی و روند گسلها، این منابع از کشور خارج میشوند.
?تسنیم: استفاده از آب ژرف در مصارف آبی مختلف به چه عواملی بستگی دارد و آیا آبی که از اعماق زمین استحصال میشود, کیفیت لازم برای تأمین آب شرب را نیز دارد؟
?دکتر آریامنش: استفاده از آب ژرف به دو عامل اصلی وابسته است؛ نخستین عامل کیفیت آب ژرف است که همانطور که در ابتدا به آن اشاره شد این مورد بستگی به سازندهای زمینشناسی آبخوان و مسیر حرکت آب دارد و در مرحله بعد به نیازهای هر منطقه به شدت وابسته است؛ این منابع با توجه به کیفیت آنها در همه زمینههای شرب، مصارف خانگی، کشاورزی، صنعت و فضای سبز و محیط زیست میتوانند قابل استفاده باشند. برای هر یک از بخشهای مصرفکننده آب استاندارد مختلفی برای کیفیت آب تعریف شده است.
?بر اساس مطالعات و تحقیقاتی که من داشتهام، بیشترین منابع آب ژرف ایران، در شرق کشور گسترده شدهاند؛ در واقع در جایی که کشور بیشترین نیاز آبی را دارد. در شرق ایران گسلهای نایبند، شتری، اسفندیار، هیرمند, درونه, کلمرد و در جنوب شرق در منطقه مکران پتانسیلهای ارزشمندی از منابع آبهای ژرف وجود دارد؛ به دلیل شیب هیدرولیکی قابل توجه، منابع تغذیه کننده این منابع و مسیر این آبخوانها اغلب جریان دارند البته سرعت جریان در هر محدوده میتواند متفاوت باشد؛ تأکید میکنم این منابع آب ژرف فسیلی نیستند و تجدیدپذیرند.
?تسنیم: آیا کشور ما پتانسیلهای لازم برای مطالعه و استحصال آب ژرف را بدون نیاز به نیرو و تجهیزات خارجی دارد یا اینکه برای این کار نیز نیازمند حضور شرکتها و متخصصان خارجی هستیم؟
?دکتر آریامنش: برای اکتشاف منابع آب ژرف باید نخست وضعیت ژئودینامیکی در هر منطقه را بررسی کرد و سپس به سراغ روشهای اکتشافی ژئوفیزیک رفت که در این زمینهها در کشور اساتید ارزشمندی داریم و امروزه دانشمندان علوم زمین در ایران قادرند به خوبی این منابع را شناسایی کنند. ابزارهای خوبی هم در کشور هستند که با همین ابزارها میتوان به اهداف اکتشافی رسید؛ در زمینههایی هم که باید تقویت شوند, میتوان از متخصصین مختلف بهویژه در ساخت دستگاههای ژئوفیزیکی از متخصصین داخلی استفاده کرد و این دستگاهها را تقویت کرد؛ برای اجرایی کردن آن نیز هم دانش خوب, هم نیروی کار و هم دستگاهها و تجهیزات ارزشمندی در اختیار داریم و از این نظر مشکلی وجود ندارد و تنها مدیریت و اراده استوار در این زمینه نیاز است.
?نتایج مطالعاتی که تاکنون در رابطه با آب ژرف انجام شده، منتشر نشده و بنابراین نمیتوان درباره آن مطالعات، نظر داد؛ متأسفانه ادعایی که در رابطه با شور بودن یکی از چاههای حفر شده، مطرح میشود, درست است اما اگر در استانی، جایابی یک چاه صحیح نبوده دلیل نمیشود که چون آب یک چاه شور بوده دیگر چاهها نیز شور باشند! تفسیر اشتباه دادههای ژئوفیزیکی، عدم برنامهریزی دقیق در نوع گمانههای اکتشافی انتخابی، عمق حفاری، عدم تحلیلهای درست ژئودینامیکی و ژئوشیمایی، همه اینها میتواند چنین عواقبی را در بر داشته باشد.
?همین جا عرض میکنم در موضوع آب ژرف هم نباید افراط کرد و افراط در هر شرایطی اشتباه است؛ منابع آب ژرف هم باید به جای خود و به درستی مطالعه و بهرهبرداری شوند؛ در جایابی چاههای ژرف هم باید دقت شود، باید نقشه سه بعدی تهیه شود، حجم آب محاسبه شود, نقشه پیسنگ تهیه شود و نقطه حفاری در جایی تعیین شود که بیشترین میزان آب را بتواند پمپاژ کرد. بررسیها نشان میدهد که در اعماق 1000 متری تا 2000 متری، آبخوانهای خوبی داریم اما حفاریهای بیمورد میتواند اصل موضوع منابع آب ژرف را منحرف کند؛ اینکه در هر 10 کیلومتری، یک چاه ژرف حفاری شود, میتواند اصل طرح آبهای ژرف را از مسیر اصلی خود منحرف کند.
?از یک چاه میتوان حداقل تا 50 کیلومتری در صورتی که تکتونیک ژئومورفولوژی زمین اجازه دهد، آب را در همان محدوده و در همان حوضه منتقل کرد. اگر در یک استان قرار باشد موضوع استحصال آب ژرف در دستور کار قرار گیرد باید حساب شده پیش رفت و عنوان کردن تعداد و شمار حفاریهایی که مدنظر است قبل از تهیه نقشههای سه بعدی و محاسبه ابعاد مخازن ژرف، به هیچ وجه کارشناسی شده نیست. من عاجزانه درخواست میکنم موضوع آب ژرف از سوی شورای عالی محترم آب با حساسیت و با دقت نظارت شود؛ نبود یک برنامه جامع برای منابع آب ژرف در کشور احساس میشود که این موضوع میتواند افراط و تفریطهایی را به دنبال داشته باشد؛ طراحی یک برنامه دقیق و جامع اکتشافی با استفاده از متخصصان داخلی میتواند نیازهای کشور در زمینه آب ژرف را به خوبی برطرف کند.
?من به عنوان یک پژوهشگر ایرانی از معاونت محترم علمی ریاست جمهوری که در مطالعه و تحقیقات این موضوع مهم، تلاشهای زیادی را انجام داد، تشکر میکنم اما بهتر است اینگونه پژوهشهای کلان آب در وزارت نیرو و سازمان زمینشناسی کشور یا در ستادی که زیرنظر شورای عالی آب تعریف شده، دنبال شود؛ لازم است در ساختار این دستگاههای اجرایی باید جایی برای موضوع منابع آب ژرف دیده شود. حکمرانی در مدیریت آب در کشور نیازمند دگرگونی است و آب باید از حوزه نفوذ مافیا پاکسازی شود. دیر یا زود به این مهم خواهند رسید که ما به وزارت آب نیاز داریم؛ اگر وزارت آب در کشور تأسیس شود، روی همه انواع منابع آب به طور تخصصی کار میشود؛ اگر تاکنون یک ستاد مانند ستاد احیای دریاچه ارومیه برای آبهای ژرف تشکیل شده بود, منابع آب ژرف کشور هم به درستی مطالعه شده بود و هم به درستی به بهره برداری رسیده بود.
?در آمریکا, استرالیا و چین نیز از این منابع استفاده میشود اما اعتراضی نمیشود چرا که این موضوع برای آنها کاملاً حل شده است اما این موضوع در کشور ما همچنان مخالف دارد! منابع آب ژرف در تک تک استانها باید مطالعه شود و نقشههای سه بعدی آن تهیه شود که این موضوع نیازمند حمایت شورای عالی آب و همت بیشتر وزارت نیرو و سازمان زمینشناسی است.
?در دانشگاهها، نیازمند ایجاد گرایش جدیدی به نام منابع آب ژرف در مقطع دکترا تخصصی هستیم؛ باید در کشور، پژوهشکده مستقل در منابع آب ژرف و همچنین پارک علم و فناوری آب تأسیس شود؛ ما باید به قدری در این زمینه به روز باشیم که حتی علاوه بر برآورده کردن نیازهای داخلی کشور، از داشتن این دانش و فناوری برای کشور، ارزآوری داشته باشیم؛ چطور ایرانیان هزاران سال قبل در فناوری ایجاد کاریز( قنات) پیشرو بودند؛ ما از فرصتهای طبیعی و ژئودینامیکی که داریم باید برای تحقیقات خود استفاده کنیم؛ امیدوارم این موضوع مهم در شورای عالی آب به طوری جدی مورد بازبینی قرار گیرد.
“مافیای آب” مخالف استحصال آب ژرف!