مسؤولان غربالگری را «اختیاری» کنند

جوان‌سازی جمعیت و لازمه‌های کیفی و روانی آن

غربالگری اجباری کاری «غیرعلمی»، «غیراستاندارد» و «غیرعادلانه» است. نه فقط برای جوان‌سازی جمعیت که افزایش کیفیت شاخص‌های جمعیتی.

باید تمرکزمان روی درمان ناباروری، سلامت و تغذیه مناسب دوره بارداری، رصد و رفع مشکلات در حوزه تولد نوزادان نارس باشد.

«در اجرای طرح جوان سازی و تعالی جمعیت با محوریت خانوداه باید گامهای عاجل و جدی برای بومی سازی دانش غربالگری برداشت. ما خون برخی مادران باردار را برای اطمینان از سلامت جنین به خارج از کشور می فرستیم آن هم با هزینه به دلار.

این از نظر احتمال «بیوتروریسم» و خروج ارز از کشور خوب نیست.»جملاتی که خواندید، جانمایه و بخش اصلی صحبت های دکتر «زهرا علامه» متخصص زنان و زایمان درباره تصویب طرح «جوان سازی و تعالی جمعیت» با محوریت «خانواده» است. طرحی که به تازگی در مجلس شورای اسلامی تصویب شد.

او معتقد است شانه به شانه و به عنوان یکی از ابعاد مهم این طرح جمعیتی برای تشویق زوج های جوان به فرزندآوری و تامین سلامتِ بیشتر نوزاد و مادر همچنین پیشگیری از سقط و مرگ جنین، غربالگری باید از حالت «اجباری» به «اختیاری» تغییر کند.

دکترعلامه در تبیین دیدگاهش، توضیحات و دلایل مفصلی دارد که علاوه بر مطالعه در این حوزه و بررسی اقدامات کشورهای موفق جهان در تولید نسل، سلامت کودک و مادر به تجربه طبابت خود و متخصصان زنان و زایمان و ناباروری هم استناد می کند.

چیستی و چرایی غربالگری و تاثیر آن بر جمعیت، لزوم بازنگری در برخی آیین نامه های وزارت بهداشت و درمان در حوزه جمعیت و بومی سازی شیوه های تشخیص سلامت جنین با تکیه بر دانش، تخصص و ابتکارعمل نخبگان و شرکت های دانش بنیان فعال و متعهد در این حوزه اصلی ترین بخش گفتگوی ما با دکتر علامه درباره این طرح تازه تصویب است.

بررسی مصاحبه ها و دغدغه های شما حاکی از تاکید برای جلب توجه نهادهای تصمیم گیرنده در حوزه جمعیتی کشور به کاهش هزینه های روانی و اقتصادی دوران بارداری به عنوان یکی از عوامل موثر کیفی در سیاست های تشویقی افزایش جمعیتی است.

یکی از موانع بانوان جوان برای اقدام به بارداری هم از نظر شما ترس و هراس بوده، عامل اصلی این ترس و نگرانی از نظر شما چیست؟

غربالگری برای تشخیص اختلال کروموزومی و بررسی احتمال داون زایی انجام می شود که به مرور حالت اجبار پیدا کرد، پرسید چرا اجبار؟!

چون اگر پزشکی مادر را پذیرش کند و پس از تولد، نوزاد به داون به دنیا بیاید پزشک از طریق قوه قضاییه به دلیل عدم تشخیص، مقصر شناخته می شود و باید هزینه های نگه داری از نوزاد را پرداخت کند. همین موضوع به مرور باعث شد پزشکان به انجام آزمایش های غربالگری اصرار داشته باشند.

بانوی جوانی را در نظر بگیرید که در نخستین تجربه بارداری خود که می تواند بهترین لحظه های زندگی اش هم باشد به پزشک مراجعه می کند اما به او گفته می شود که باید برخی آزمایش ها را انجام دهد چون احتمال اینکه فرزند داون به دنیا بیاورد، وجود دارد.

چه حس وحالی خواهد داشت؟ درست در لحظاتی که می توانست حس خوب مادر شدن را تجربه کند، ترس و استرس تمام وجودش را نمی گیرد؟

ما از حذف غربالگری صحبت نمی کنیم؛ هروقت بیمار پیشنهاد و درخواست داشت یا پزشک لازم دید، انجام شود اما چه اصراری وجود دارد برای همه و به اجبار انجام شود؟

چه برای مادری که در شهر زندگی می کند یا آنکه که در ارتفاعات و مناطق صعب العبور ساکن است یا حاشیه کویر و به آزمایشگاه معتبر هم دسترسی ندارند.

پزشک هم چون در برابر این احتمال ضعیف؛ داون به دنیا آمدن نوزاد دفاعی از خود ندارد و باید هزینه های نگه داری نوزاد داون را بپردازد هم ناچار تاکید بیش از حد لزوم و استاندارد می کند. این تاکید مبالغه آمیز است.

نگاهی دیگر؛ حالا که در نظر گرفتن احتمالات دوره بارداری مهم است، منِ پزشک باید نگران مادر بارداری هم باشم که استراحت مطلق است و تحرک و استرس برایش بد یا مادری که در جاده ای صعب العبور ناچار است چندین بار مسافت طولانی را برای رسیدن آزمایشگاه طی کند یا…

برای «آمینوسنتز» نیاز به برداشتن نمونه از مایع آمینوتک که جنین در آن قرار گرفته وجود دارد، چه بسا انجام آن برای مادر یا جنین کم خطر و کم استرس نباشد.

بدیهی است بانوانی که تجربه بارداری دور از استرس و آرامش داشته باشند و لذت مادرشدن را دور از این استرس بچشند چه بسا به دنبال تکرار این تجربه خوب خواهند بود. این موضوع برای کیفی سازی طرح هایی مانند جوان سازی جمعیت بسیار مهم است.

چرا غربالگری در عمل به آزمایشی به تعبیر شما اجباری و همگانی برای مادران باردار تبدیل شد؟ یعنی در مقطعی آمار داون زایی در کشور بالا رفت که چنین تصمیمی گرفته شد؟

این آمار در کشور ما بیش از نرم جهانی نبوده. بگذارید من یک سئوال بپرسم؛ آیا شما حالا که در کوچه و خیابان راه می روید اصلاً فرزند مبتلا به «دوان» نمی بینید؟ قبلاً مگر در یک محله چند کودک با این اختلال را می دیدیم؟

چرا کشورهای پیشرفته جهان که سرانه های بهداشت و درمانی خوبی دارند و سیاست های جمعیتی خوبی اجرا کرده اند چنین اقداماتی را انجام نمی دهند؟

ما متاسفانه در اولویت بندی در این زمینه دچار اشکال هستیم. هزینه های هنگفت و اهتمام شبکه بهداشت و درمان ما روی موضوعی متمرکز شده که اولویت نیست و اولویت های مهمتر از آن هم وجود دارد.

در جریان اطلاع رسانی، تفهیم و آگاه سازی مادران باردار درباره یک احتمال ضعیف، متاسفانه شاهدیم با نگرانی زیاد حتی با وجود مشکلات اقتصادی خانواده برای اینکه خیالشان راحت شود، غربالگری پر هزینه را انجام می دهند.

بیماری داشتم برای انجام آزمایش غربالگری، موتور سیکلتشان را فروختند. فرزندش سالم بود اما دیگر پولی برای هزینه زایمان برایش باقی نماند. این در کلان، واقعاً غم انگیز است.

مطمئن باشید اگر دستور قضایی سفت و سخت مبنی بر اینکه اگر نوزادی داون به دنیا بیاید، پزشک باید هزینه هایش را بپردازد، در میان نبود چنین تاکید، مشاوره و بزرگ انگاری هایی هم برای یک «امر نادر» ایجاد نمی شد. من می گویم مسائل جدی تری درباره سلامت نوزاد و جنین وجود دارد که اتفاقاً باید بیشتر به آن ها توجه داشت.

از اولویت های مهمتری صحبت کردید و مسائل جدی تر در حوزه جمعیت و سلامت مادر و نوزاد. توضیحات بیشتری در این زمینه لازم است، بفرمایید.

گفتیم والدین از سر نگرانی پول خود را صرف یک امر احتمالی و نادر می کنند که نه قابل پیشگیری است نه درمان. از هر 1500 نوزاد احتمال دارد، تاکید می کنم فقط «احتمال» دارد که یک نوزاد، داون به دنیا بیاید.

چه بسا این احتمال بارها با تولد نوزاد سالم نقض شده است اما اینکه مادر و کودک در مرحله زایمان نیاز به پزشک، مرکز درمانی و رسیدگی مناسب دارند و این موضوع که نه «احتمالاً» بلکه حتماً در کیفیت سلامت بارداری و زایمان موثر است، اولویتی روشن است.

غربالگری هزینه های سنگینی دارد، این والدین را در تامین بقیه هزینه ها با مشکل روبرو می کند. چه کسی است که کتمان کند تغذیه خوب در سلامت جنین و مادر اثر ندارد؟!

اینکه مادر برای انجام این آزمایشات از تغذیه خود در دوره بارداری بزند، زیانی واضح است. چه بسا اختلال های دوره نوزادی که قابل پیشگیری، درمان و بهبودند. مواردی که متاسفانه زیر سایه سنگین غربالگری و اجبار به انجام آن دیده نمی شوند.

این اختلال ها چه اندازه مهم و جدی هستند و کدام عوامل سبب شده آنچنان که باید دیده نشوند؟

درمان زوج های نابارور، نازایی بانوان، مرگ نوزادان نارس و مواردی از این دست اولویت های متاسفانه نه «نادر» که مشکلاتی «شایع تر» هم هستند و خوشبختانه قابل حل و درمان.

برای مثال چرا آمار مرگ نوزادان نارس ما چندین برابر کشورهای اروپایی است؟ اصلاً چرا باید تولد نوزاد نارس داشته باشیم و چطور می توان این مشکل را رفع کرد یا کاهش داد؟

من اشکال را در «بومی نبودن» سیاست های جمعیتی و شبکه بهداشت و درمان می دانم که چنان که باید و شاید بومی نبوده اند و از خارج یعنی سازمان های جهانی ارائه می شود.

چرا تعداد کشورهایی که الگوی ما در غربالگری هستند واقعاً انگشت شمار است و در اروپا این آزمایش ها به هیچ وجه اجباری نیست و به ندرت ممکن است انجام شود در حالیکه سرانه های بهداشت و درمانشان از ما جلوتر هم است؟

پس بومی سازی خدمات و شیوه نامه های بهداشت و درمان منظور شماست برای مثال همین غربالگری تا چه حد بومی است؟

بله دقیقاً. ما باید کیت آزمایشی غربالگری را به نرخ روز و دلار وارد کنیم. جالب است حتی کشورهایی که درآمد سرانه ملی و دسترسی به خدمات شبکه بهداشت و درمان و آزمایشگاه هایی دقیق برای تشخیص ناهنجاری های دوره جنینی دارند هم اجبار به غربالگری ندارند.

اگر به اندازه واردات کیت ها و مجموع هزینه شبکه بهداشت و درمان برای آزمایشات غربالگری روی تغذیه سالم، سلامت روان و نظارت بر سلامت نوزاد و مادر همچنین مراقبت از نوزادان نارس اهتمام داشتیم، شاخص های جمعیتی ما امروز وضع بهتری داشتند.

نکته دیگر اینکه ساخت این کیت ها حتماً برای نخبگان باانگیزه و بااستعداد کشور نشدنی نیست. بومی سازی در حوزه غربالگری بسیار مهم است حتی می تواند کشور را در برابر «بیوتروریسم» حفظ کند

همان طور که ادامه این روند یعنی بومی نشدن غربالگری در کشور، نسل آینده را در برابر احتمال بیوتروریسم آسیب پذیر می کند.

احتمال بیوتروریسمی که اشاره کردید، حتماً این روزها با توجه به بحث هایی که در حوزه لزوم توانمندی کشور در پدافند عامل مطرح می شود، مهم است

اما چه چیزی باعث شده شما چنین احتمالی بدهید، وارد کردن کیت آزمایشگاهی چطور می تواند در این ماجرا دخیل باشد؟

موضوع ورود کیت نیست. غربالگری چند مرحله دارد. گاهی با انجام یک یا دو مورد، تشخیص از سلامت جنین یا عدم سلامت حاصل می شود که البته احتمال خطا را هم باید در نظر گرفت.

گاهی اما نیاز به انجام یک مرحله نهایی هست که از طریق نمونه گیری خون مادر باردار و ارسال آن با هزینه های قابل توجه و به نرخ روز دلار به کشورهای دیگر وجود دارد چون ما امکانات آزمایشگاهی و تشخیصی لازم را نداریم.

خون، نمونه بیولوژیکی کاملی است. کدام کشور با توجه به اینکه امروز تهدیدهای بیوتروریسمی به شدت مطرح و ممکن است، نمونه های بیولوژیکی نسل آینده اش را در اختیار کشوری دیگر قرار می دهد که ما متاسفانه این کار را انجام می دهیم؟ آن هم با پرداخت هزینه قابل توجه و به دلار!

درباره موردی که می گویید میدان و زمان را برای ارتقای امنیت سلامت کشور، چطور می توان به دست گرفت و حفظ کرد؟

دو اقدام به سرعت و همزمان لازم است. نخست، بازنگری در قوانین و دستورالعمل های غربالگری یعنی همان تغییر از اجبار به اختیار.

دوم، ساخت و بومی سازی امکانات حوزه بهداشت و درمان کشور به دست نخبگان جوان و متخصصان. در این صورت هر آزمایشی لازم باشد همین جا در همین کشور با هزینه به مراتب کمتر و سرعت بالاتر انجام می شود.

از طرفی امنیت سلامت جمعیت در برابر «بیوتروریسم» هم حفظ و تقویت می شود.

اشاره کردید روال غربالگری در کشورهای اروپایی متفاوت از ما و به تشخیص پزشک و متخصصان برای مواردی با ریسک و احتمال بالاست و اینکه سیاست ها و الویت بندی دیگری هم دارند، توضیح بیشتری لازم است.

غربالگری اجباری کاری «غیر علمی»، «غیراستاندارد» و «غیر عادلانه» است. نه فقط برای جوان سازی جمعیت که افزایش کیفیت شاخص های جمعیتی.

باید تمرکزمان روی درمان ناباروری، سلامت و تغذیه مناسب دوره بارداری، رصد و رفع مشکلات در حوزه تولد نوزادان نارس و پایین آوردن آمار مرگ نوزادان باشد.

ما باید آمار مرگ نوزادان را مثل انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی پایین بیاوریم. کشورهایی که اتفاقاً امکانات غربالگری خوبی هم دارند اما فقط در مواقع ضرورت و به تشخیص پزشک در موارد بارداری با ریسک بالا و دلخواه والدین از آن استفاده می شود.

فارس                  


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برای برقراری امکان تعامل با شما کاربر محترم خواهشمند است شماره همراه خود را در فیلد مربوطه وارد نمایید.شماره موبایل شما در سایت منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا