معجزه “ماء العسل” در درمان بیماریهای ریه
حکمای طب اسلامی ایرانی از عسل بهعنوان دارو در درمان بیماریها بهشکلهای مختلفی استفاده میکردند،
عسل تنها شیرینکننده طبیعی است که در عصر حجر در دسترس انسان قرار داشت و بهعنوان منبع غذایی مصرف میشد، بنابراین انسان برای اینکه بتواند به آن دست یابد، حتی حاضر بود زندگیاش را به خطر بیندازد!
نخستین مدرک مکتوب درباره عسل یک مکتوب سومری است که به 2100-2000 قبل از میلاد مسیح مربوط است و در آن از عسل بهعنوان نوعی پماد و دارو یاد شده است البته تصاویر نقاشیشده انسان بهروی سنگ در حال جمعآوری عسل نشان داده که مصرف عسل به 8000 سال قبل از میلاد مسیح برمیگردد.
در اغلب تمدنهای گذشته عسل هم بهعنوان غذا و هم بهعنوان دارو شناخته شده بود حتی در کتابهای مذهبی هم از این ماده نام برده شده و به فواید آن اشاره شده است؛ در انجیل آمده: «پسرم عسل بخور، زیرا خوب است»، در قرآن کریم هم به فواید درمانی عسل اشاره شده و در سوره مبارکه نحل آیات 68 و 69، نیز از عسل که در شکم زنبور ساخته میشود، بهعنوان شهد رنگارنگی یاد کرده که «فیه شفاء للناس» است؛ لازم به ذکر است که کلمه شفا چهار بار در قرآن کریم آمده است، استفاده از تعبیر شفا برای عسل در قرآن میتواند نشانه اهمیت آن در پیشگیری و درمان بیماریهای جسمی باشد.
در زبان فارسی، عسل را «انگبین» میگویند؛ حکمای طب اسلامی ایرانی با توجه به دانشی که درباره فواید عسل داشتند، از آن بهعنوان دارو در درمان بیماریها بهشکلهای مختلفی استفاده میکردند، شایعترین روشی که در کتابهای طب اسلامی ایرانی ثبت شده، استفاده از عسل بهشکل “ماءالعسل” است.
ماءالعسل که یک لغت عربی است، در زبان فارسی «آب انگبین»، در زبان رومی «ملیطیون» و بهیونانی «مالیقراطن» یا «ماء القراطن» نام دارد، زیرا که در زبان یونانی مالی بهمعنی آب و ماء القراطن که مستعمل اطبا است معرب آن است، «اقومالی» نیز عبارت است از شهد عسل که در آب ریخته شده و بههم میزنند، اما نمیپزند.
اجزای ماء العسل
ماده مشترکی که در تمام کتابها برای ساخت ماءالعسل بهکار رفته، آب و عسل است که ماءالعسل ساده را میسازد؛ آنچه در منابع مختلف با هم متفاوت است، میزان آب و عسل مصرفی و افزودنیهایی است که بسته به کاربرد دارو به آن اضافه میشده است؛ اغلب اوقات این مواد افزودنی را در صورت نیاز به گرمی بیشتر و جهت تقویت اثر، به ماء العسل اضافه میکردند و ماءالعسل مرکب میساختند؛ بهعنوان مثال دارچین، خولنجان، زنجبیل، مصطکی، زعفران، سنبل، جوزبوا، دارفلفل، قرنفل، گلاب، هل و بسباسه بر حسب کاربردهای متفاوتی که حکما انتظار داشتند به فرمولاسیون ماءالعسل اضافه میشده است.
روش تهیه ماء العسل
برای تهیه ماءالعسل ساده روشهای متفاوتی در کتابهای مختلف توصیه شده است، اگرچه ماده مشترکی که در تمام آنها بهکار رفته آب و عسل است؛ این دو ماده بهنسبتهای مختلفی با هم مخلوط شده، با آتش ملایم جوشانده میشود، سپس کف آن برداشته میشود تا مقدار معینی که در اغلب کتابها یکسوم یا دوسوم ماده اولیه است، از آن باقی بماند یا به غلظت خاصی مانند قوام سکنجبین برسد البته ابوریحان بیرونی در «الصیدنه فی الطب»، بهجای جوشاندن مخلوط آب و عسل، معتقد است میتوان آن را در برابر آفتاب قرار داده تا بهتدریج آب آن تبخیر شده و به غلظت مطلوب برسد؛ نوع آب مصرفشده نیز در اغلب منابع آب باران، آب شیرین یا آب خالص است اما در طب یوسفی آب گلاب برای تهیه ماء العسل توصیه شده است.
برای تهیه ماءالعسل مرکب، مواد افزودنی را هم قبل از طبخ کوبیده، در کیسه کتانی کرده، بههنگام طبخ به ماء العسل اضافه میکردند، سپس کیسه را مرتب با دست یا با پشت کفگیر مالش میدادند تا قوت ادویه وارد ماء العسل شود؛ وقتی حجم و غلظت آن به حد دلخواه میرسید کیسه را خوب فشار میدادند و خارج میکردند، سپس ماء العسل را سرد کرده، نگاه میداشتند.
در بعضی از منابع مانند «قانونچه»، «دفع المضار الکلیة عن الابدان الانسانیه»، «طب اکبری»، «قرابادین شفایی» و «قرابادین کبیر» میزان عسل مصرفی برای تولید ماءالعسل باید نصف میزان آب باشد اما در بعضی از کتابها مقدار آب مصرفی بیشتر بوده و بهعنوان مثال در «طب یوسفی» و «اختیارات بدیعی»، آب مصرفی بهاندازه 10 برابر و در «تحفه حکیم مؤمن»، «الصیانة فی الطب» و «اکسیر اعظم»، میزان آب مورد نیاز شش برابر عسل توصیه شده است؛ با این حال جرجانی در کتاب «یادگار» عقیده دارد میزان آب لازم پنج برابر عسل یا بیشتر هم میتواند باشد.
خواص ماءالعسل در درمان بیماریهای ریه
ماءالعسل کاربرد ویژهای در درمان بیماریهای ریه داشته و در ذات الریه، ذات الجنب، سرفه، خرخر، تنگی نفس، خشونت ریه و گرفتگی صدا بهکار میرود؛ با توجه به اینکه ماء العسل جالی، منضج و مقطع بلغم است در صورت وجود رطوبت در ریه میتواند یک داروی خیلی خوب برای تلطیف و دفع رطوبات ریه در نظر گرفته شود البته در پاک کردن سینه و ریه، سکنجبین از ماء العسل قویتر است.
ذات الریه و ذات الجنب: ذات الریه همان التهاب ریههاست که اغلب بر اثر عفونت ریه ایجاد شده و عامل این بیماری ممکن است باکتری، ویروس یا قارچ باشد؛ بر اثر این التهاب ریه، اجساد سلولی و مایع در کیسههای هوایی و مجاری تنفسی تجمع پیدا کرده و در عمل تنفس اختلال ایجاد میشود؛ از آنجایی که در منابع طب اسلامی ایرانی در ذات الریه، خوردن آب سرد ممنوع است، شربتهای زداینده مانند ماءالعسل، جلاب و کشکاب در همه انواع ذات الریه و ذات الصدر و ذات الجنب مفید بوده و سینه را از رطوبتها پاک میکند البته تفاوت آنها در این است که جلاب و ماء العسل زدایندهتر است و کشکاب مقویتر، حتی در «قانون» ابوعلی سینا از ماءالعسل بهعنوان بهترین پاککننده (جالی و منفی) یاد کرده است، لازم به ذکر است در صورتی که ذات الریه خام باشد، باید ماءالعسل با آب بسیار مخلوط شود اما اگر ذات الریه از نوع پخته باشد، بهتر این است که خردل در ماء العسل به بیمار داده شود؛ در ذات الجنب نیز اگر ماده غلیظ و فشرده باشد، طبق توصیه جرجانی در ذخیره خوارزمشاهی، زونای خشک و خردل کوبیدهشده در ماء العسل گرمشده مفید است. همچنین در صورت وجود زخم مزمن در ریه و چرک جمعشده در سینه، آشامیدن قسطرون با ماء العسل میتواند کمک کند.
سرفه:تحقیقات نشان داده شایعترین علت سرفه مزمن وجود ترشحات پشتحلقی است؛ آسم، ریفلاکس گاستروازوفاژیال، برونشیت مزمن و برونشکتازی بهترتیب سایر علل شایع ایجاد سرفه هستند، در طب اسلامی ایرانیبرای درمان سعال یا سرفه نیز ماءالعسل بهتنهایی یا همراه با برخی گیاهان دارویی توصیه میشده است بهعنوان مثال ناظم جهان در اکسیر اعظم برای سرفه بارد، مصرف ماءالعسل را بهجای آب لازم شمرده است؛ فندق آغشته به ماءالعسل و شربتی از ماء العسل همراه با غاریقون، تربد سفید، ریشه شیرینبیان، شحم حنظل، ایارج فیقرا و اندروت ترکیبات دیگری هستند که برای سرفه مزمن، تجویز میشوند، علاوه بر این حکیم عقیلی در مخزن الادویه، تخم بنج و تخم خشخاش را همراه ماءالعسل برای درمان سرفه و خلط خونی مفید دانسته است.
خرخر و تنگی نفس: تنگی نفس یا ناشی از افزایش نیاز بدن به تهویه ریوی است یا ناشی از کم شدن قابلیت انتشار اکسیژن به درون آلوئولهای ریه این حالت ممکن است در بیماریهایی مانند آسم برونشیال، آمفیزم، وجود مقدار زیاد مایع در جنب، پنوموتوراکس، فلج عضلات تنفسی و انقباض عضلات جدار سینه دیده شود.
در طب اسلامی ایرانیبرای درمان خرخر و تنگی نفس که معمولاً شبها پدید میآید، خوردن ماءالعسل بهصورت قطره قطره و همچنین انگشتپیچ تخم کتان با عسل مفید است؛ حکیم ارزانی و ناظم جهان برای درمان این بیماری مصرف ماءالعسل بهتنهایی با نوع بلغمی آن همراه با عرق بادیان (رازیانه را بهجای آب) توصیه میکردند، علاوه بر این ناظم جهان در اکسیر اعظم، ماءالعسل ساختهشده از افتیمون، انجیر، پودینه و سداب را که در آب جوشانده باشند و از آن ماء العسل درست کرده باشند، بسیار در درمان تنگی نفس مؤثر میداند؛ جوشانده کراث (تره) با ماء العسل نیز برای ربو و درد سینه نافع است، قیقهر با ماءالعسل نیز داروی دیگری است که در مخزن الادویه برای درمان ربو آمده است؛ شربت ماء العسل همراه با غاریقون، تربد سفید، ریشه شیرینبیان، شحم حنظل، ایارج فیقرا و انذروت که برای درمان سرفه در قرابادین کبیر آمده بود، برای درمان ربو و تنگی نفس، نیز تجویز میشده است، بهعقیده حکیم ارزانی زرنیخ، رازیانه، بوره، تخم سپندان، مخلوطشده با ماءالعسل نیز میتوانند داروهایی قوی برای درمان ربو و تنگی نفس باشند. در بعضی نسخهها جوشانده گاوزبان، افتیمون، عرق بادرنجبویه و گل ارمنی همراه با ماءالعسل نیز برای اغلب بیماریهای تنفسی مانند سرفه، تنگی نفس، خشونت سینه و نای مفید شمرده شده است.
خشونت ریه: در خشونت ریه نیز توصیه شده است بهجای آب، ماء العسل مصرف شود؛ حکیم مؤمن تنکابنی در تحفه، غرغره کرنب با ماء العسل را برای خشونت مزمن نای و همچنین ورم زیر زبان و سنگینی و سستی آن مفید شمرده است، علاوه بر این ماءالعسل آمیخته با آب بسیار، در تسکین دردهای ناشی از ریاح بخاریه و سده نیز توصیه میشده است.
گرفتگی صدا: گرفتگی صدا یا لارنژیت مشکلی است که بر اثر التهاب تارهای صوتی رخ داده و ممکن است بهعلل عفونی یا غیرعفونی اتفاق بیفتد؛ برای درمان گرفتگی صدا، حکما حلتیت را با ماءالعسل مخلوط کرده و به بیمارشان میدادند و معتقد بودند این دارو اثر عجیبی در درمان گرفتگی صدا دارد البته اگر گرفتگی صدا ناشی از رطوبت باشد و همراه با خشونت و حرارت نباشد، توصیه میشود آبی را که انیسون و بادیان در آن جوشاندهاند، با ماء العسل غرغره کنند؛ نسخه دیگر که در اکسیر اعظم آمده این است که ریشه سوسن آسمانگونی را با عسل و کمی فراسیون و قنطوریون، یا اینکه خردل را با عسل غرغره کنند؛ حکیم ارزانی مصرف ماء العسل همراه با باقلی، مویز، تخم کتان، خرما، چلغوزه، انجیر، حلبه و مغز بادام شیرین و تلخ و نیشکر را هم برای گرفتگی صدا مفید شمرده است؛ لازم به ذکر است که حتی جرجانی در «ذخیره خوارزمشاهی» برای درمان گرفتگی صدای کودکان، قطره قطره چکاندن ماء العسل نیمگرم در دهان را توصیه کرده و نسخه دیگر او هم تخم کتان کوبیده مخلوط با عسل است.
میزان مصرف و عوارض
در جستوجوی کتابهای مختلف، به میزان مصرف ماءالعسل بهطور دقیق اشارهای نشده است، اما در کتابهای «قانونچه فی الطب»، «خلاصة الحکمة» عقیلی، «قرابادین شفایی»، «طب اکبری» و «طب یوسفی» همه میزان مصرف ماء العسل را تا سی مثقال یا پنج اوقیه (حدود 150-250 گرم) مطرح کردهاند.
ماء العسل هم مانند همه داروهای دیگر ممکن است برای بعضی از افراد عارضه ایجاد کند، بنابراین در بعضی از شرایط نباید مصرف شود؛ بهعنوان مثال هنگامی که ماء العسل برای درمان قولنج بهکار میرود، بر اساس توصیه شیخ الرئیس باید که شدیدالطبخ باشد، یعنی آن را بسیار جوشانده باشند، زیرا ضعیف الطبخ آن موجب نفخ میشود، علاوه بر این ماء العسل بهعلت گرمی مزاج آن برای صاحبان مزاج گرم صفراوی و ورمهای گرم احشا مضر است.
حکما معتقد بودند که اگر خلطی در اعضای داخلی چون جگر و طحال، ورم صلب یا نرم باشد، ماء العسل مضر خواهد بود؛ در ضمن از آنجایی که جگر و طحال، آن را بهسبب شیرینی زودتر و بیشتر جذب میکنند پس زیادتر از مقدار طبیعی میکِشند، بهحدی که در مجاری نمیگنجد، به همین علت سده در افراد صاحب سده، تشدید شده و دهانه رگها تنگ میشود، بنابراین در این افراد بهجای ماءالعسل بهتر است سکنجبین استفاده شود، زیرا در سکنجبین قوت شیرینی با سرکه شکسته میشود و جگر و طحال به جذب آن چندان شوق ندارند و با قوت سرکه ماده زودتر لطیف شده و سده گشاده میشود.
گاهی ممکن است ماءالعسل ساده باعث ایجاد صفرای کفناک در انسان شود، پس اگر چنین احساسی وجود داشت لازم است از نوشیدن ماء العسل پرهیز شود؛ گاهی نیز در حمیات وبائی استفراغ صفرا بسیار اتفاق میافتد و هرچند بیمار قی نمیکند، اما حرارت و اضطراب فرد بالا میرود؛ این حالت، علامت نهایت حرارت است و ممکن است که روده را بخراشد و سحج تولید کند، بنابراین در این شرایط نه ماء العسل مفید است، نه جلاب و نه سکنجبین، بلکه در اکسیر اعظم آب بسیار سرد توصیه شده است.
حکما درباره ترتیب خوردن داروها نیز ایدههایی داشتند، بهعنوان مثال نوشیدن ماءالعسل بعد از ماء الشعیر را درست نمیدانستند، بلکه معتقد بودند بهتر است ماء العسل پیش از ماءالشعیر خورده شود تا زود از مجرای گوارشی عبور کند و راه ماءالشعیر را باز کند، ناظم جهان در اکسیر اعظم معتقد است، اگر طبیعت فرد دچار قبض بوده و حرارت او مفرط باشد، بهجای جلاب و ماءالعسل، آب تمر هندی آمیخته با جلاب برای بیمار سودمند است
کدمطلب:A98031319