مقاله شماره 37: اختلالات فیزیولوژیکی در چند نسل از دافنیا ماگنا (Daphnia magna) در معرض دیازینون
دافنیا ماگنا در معرض غلظتهای زیر کشنده دیازینون (0.05، 0.1، 0.5، 0.75 و 1.0 نانوگرم بر لیتر) به مدت 21 روز قرار گرفت. از جلبک نانکلروکلوریس اوکولاتا (53105 سلول بر میلیلیتر) برای تغذیه دافنیها استفاده شد. آزمایشهای سمیت مزمن با استفاده از نوزادان نسلهای F1 (دوره اول تخمریزی) و F1 (دوره سوم تخمریزی) از والدین (F0) که قبلاً در معرض این آفتکش ارگانوفسفره قرار گرفته بودند، انجام شد. تأثیر دیازینون بر بقاء، تولید مثل و رشد برای نسلهای انتخابشده دافنی مورد پایش قرار گرفت. پارامترهای مورد استفاده برای ارزیابی تأثیر آفتکش بر تولید مثل عبارت بودند از میانگین کل نوزادان به ازای هر ماده، میانگین اندازه دوره تخمریزی، زمان تا اولین تولید مثل، میانگین تعداد دورههای تخمریزی به ازای هر ماده و نرخ ذاتی افزایش طبیعی (r). بقاء و رشد (طول بدن) نیز پس از 21 روز قرارگیری در معرض آفتکش تعیین شد. تولید مثل و همچنین بقاء با افزایش غلظت دیازینون در محیط به طور قابل توجهی کاهش یافت. این اثر در نسلهای F1 (اول) و F1 (سوم) در مقایسه با نسل والدین (F0) بیشتر بود. نرخ ذاتی افزایش طبیعی (r) با افزایش غلظت دیازینون، به ویژه در حیوانات نسل اول و سوم تخمریزی، کاهش یافت. با این حال، رشد ارگانیسمهای در معرض، در تمام نسلهای مورد آزمایش، با همان مرتبه بزرگی کاهش یافت. حداکثر غلظت قابل قبول سم (MATC) برای نسلهای F0، F1 (اول) و F1 (سوم) از D. magna که در معرض آفتکش قرار داشتند، با استفاده از نرخ ذاتی افزایش طبیعی (r) به عنوان پارامتر ارزیابی محاسبه شد. درونیابی این نتایج، مقادیر MATC برابر با 0.62 و 0.07 نانوگرم بر لیتر آفتکش را برای نسلهای F0+F1 (اول) و نسل F1 (سوم) به ترتیب ارائه داد. بنابراین، به نظر میرسد نسل F1 (سوم) نسبت به نسلهای F0 و F1 (اول) به دیازینون حساستر است. مقادیر EC50 برای برخی از پارامترهای انتخابشده در نسلهای D. magna در معرض دیازینون به دست آمد. مقادیر EC50 در نسلهای F1 (اول) و F1 (سوم) در مقایسه با نسل والدین F0 کاهش یافت. گسترش آزمایشهای تولید مثل به چند نسل، اطلاعات مهمی در مورد سمیت مزمن ارائه داد که میتواند به افزایش کارایی هزینه در حفاظت از محیطهای آبی کمک کند.
37 مقاله pdf