میزگرد طب اسلامی – بخش دوم – لزوم در اولویت قرارگرفتن طب اسلامی
تفاوت زاویه نگاه “طب اسلامی” با طب نوین/ لزوم در اولویت قرارگرفتن طب اسلامی
بر اساس مبانی طب اسلامی نباید در تجویز دارو و درمان بیمار عجله کرد اما طب مدرن با مشاهده علائم بیماری، آن را با تجویز انواع داروها سرکوب میکند، فاصله اندک دستورالعملهای طب سنتی با منابع دینی و… از جمله عناوین تشریحشده در میزگرد طب اسلامی است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ مدتی است مسئله “طب اسلامی” تبدیل به عرصه کارزاری برای ابراز مخالفت یا حمایت از آن شده است و طیفهای مختلفی در گود این منازعه قابل مشاهده است.
بخشی از چهرههایی که در طیف مخالفان طب اسلامی قابل ارزیابی هستند، چهرهها و مسئولان ارشد وزارت بهداشت و ادارهکل طب ایرانی هستند که اتفاقا طی یکی دو سال اخیر با تمام توان، منادی عدم وجود طبی به نام طب اسلامی بودهاند و طرح آن را جریانی انحرافی در مسیر ترویج و توسعه طب سنتی و ایرانی میدانند و در این مسیر تلاش وافری را نیز برای همراه نشان دادن مراجع عظام تقلید با این تلقی خود داشتهاند.
اما سررشته جریانی از مخالفت با طب اسلامی را باید در خارج از مرزهای کشورمان جستوجو کرد و گاهی ظهور و بروز آن را در رسانههایی مانند BBC یا چهرههایی مانند عبدالکریم سروش میتوان مشاهده کرد.
در نقطه مقابل و در طیف موافقان طب اسلامی نیز حداقل دو طیف اصلی قابل رصد است؛ طیفی که چهرههای اصلی آن برخی از حوزویان قائل به طب اسلامی هستند که طرفاً با تکیه و استناد به آیات و روایات اسلامی شاید به نوعی مروج دیدگاه اخباری در طب اسلامی هستند؛ چهرههای اصلی این طیف، چندان قائل به لزوم استفاده از مبانی طب سنتی و اصول درمانی طب نوین نیستند و منابع اسلامی موجود در حوزه طب اعم از آیات، روایات و احادیث طبی را برای ترسیم و ایجاد شاکله مکتب مستقل طبی به نام طب اسلامی کافی میدانند.
اما در نهایت در میان طیف موافقان طب اسلامی، جریانی از چهرههای برجسته حوزوی، اساتید مطرح طب سنتی و پزشکان مسلط به مبانی طب ایرانی قائل به “طب اسلامی” هستند وطب اسلامی را مجموعهای از آموزههای مرتبط با حفظ سلامت و درمان بیماریهای روان و جسم میدانند که با استنباط و تحقیق و پژوهش از منابع وحی به دست میآید.
این طیف از موافقان طب اسلامی ضمن برشمردن برخی انحرافات موجود در میان منادیان حال حاضر طب اسلامی، طب اسلامی اصیل را مسیری میانبر برای جامعه گرفتار امروز و حتی مردم اقصینقاط عالم میدانند که با تکیه بر مبانی دینی و روایی، عقل و تجربیات دانش طبی نوین، میتواند نظام سلامت مستقل اسلامی را ترسم کند که با تکامل و تکمیل خود با سرعت و قدرت، سطح سلامت عموم مردم را ارتقا چشمگیری خواهد داد.
چهرههای این طیف تاکید دارند که علت مخالفت برخی با طب اسلامی نه برخاسته از ادله عقلی و اشراف به مسئله بلکه به واسطه برخی سوءتفاهمات و طرح مصادیق ناقصی از طب اسلامی در جامعه امروز بوده است.
جالب اینکه چهرهها اصلی این جریان اخیر موافق طب اسلامی، برخلاف طیف مخالفان طب اسلامی، استدلالها، ادله و مستندات خود در اثبات و وجوب طب اسلامی را در قالب کتب مستقلی، تالیف، تدوین و به چاپ رساندهاند از جمله در قالب دو مجلد “طب اسلامی در آینه وحی” و “نظام سلامت در اسلام” بهصورت مبسوط ضمن تشریح مبانی طب اسلامی به اشکالات و شبهات مخالفان طب اسلامی پاسخ دادهاند.
برای بررسی برخی ابعاد منازعه بر سر مسئله طب اسلامی و تشریح مستقیم دیدگاههای اساتید موافق طب سلامی، میزگردی با حضور استاد ساعیفر پژوهشگر در حوزه طب اسلامی، دکتر رضا منتظر پزشک، مولف و پژوهشگر در حوزه طب سنتی و طب اسلامی، دکتر سید سعید اسماعیلی صابر، پزشک، PHD طب سنتی و پژوهشگر در حوزه طب سنتی و اسلامی ترتیب دادیم که در بخش نخست آن با عنوان: علت مخالفت عامدانه برخی با “طب اسلامی” چیست/ ردپای “سیریل الگود” در تئوریزه کردن انکار طب اسلامی منتشر شد.
در ادامه بخش دوم این میزگرد تقدیم شده است:
تسنیم: اشاره داشتید که در بخش عملی طب برای استفاده از منابع اسلامی حوزه طب و سلامت صرفاً باید “پزشک” ورود داشته باشد و استدلال شما این بود که پزشک بیماریها و تجویزها را میشناسد؛ اگر این استدلال را بپذیریم، اساتید طب سنتی غیرپزشک نیز کاملاً چنین تسلطی را دارند؛ با این اوصاف آیا اساتید طب سنتی نمیتوانند در حوزه پیشگیری یا درمان بیماران از منابع دینی و روایی استفاده کنند؟!
دکتر اسماعیلی: طب یک بحث عملی دارد و یک بحث نظری؛ در بحث نظری که بحث ماده خام این طب است، در مورد آیات و روایات طبی، قطعا حوزه باید ورود کند، درباره سند روایات، ترجمه صحیح روایات، اینکه این روایات در چه موضوعی به کار رفته، روایات مشابه و معارض آن و … که مانند پازل در کنار هم قرار میگیرند و در اختیار پزشک گذاشته میشود؛ بخش نظری را قطعا حوزه میتواند عهدهدار شود اما متاسفیم که در این چند سال، حوزه ورود لازم به این مسئله را نداشته است.
دکتر منتظر: در بحث علمی فرد باید هم مسلط به مبانی طب سنتی باشند و هم پزشکیِ رایج را خوانده باشد؛ فردی که میخواهد از روایات طبی و سایر منابع دینی در حوزه طب استفاده کند باید مبانی مزاج شناسی را بداند؛ مزاجشناسی در طب اسلامی یک مبنای مهم است و از این حیث طب اسلامی با طب سنتی مشترک است.
بنابراین فرد باید مباحث طب سنتی را خوانده باشد و خصوصیات مزاجهای گرم، سرد، خشک یا تر را بشناسد؛ بر این مباحث باید مسلط باشد و بعد ورود کند.
در پاسخ به این سؤال که از طب اسلامی به چه شکلی میشود استفاده کرد، میگوییم طب اسلامی حاوی اصول و مبانی ای است؛ در فصل آخر کتاب “طب اسلامی در آینه وحی” برخی مبانی و اصول آن را برشمردهایم؛ اگرچه این بخش هنوز کامل نشده است اما به نظرم همین مقدار هم میتواند تا حد زیادی جوابگوی حرکت ما در طب اسلامی باشد.
نباید در تجویز دارو و درمان بیمار عجله کرد
اینکه گفته شد در طب اسلامی لازم نیست که انبوهی از روایات طبی داشته باشیم یا برای هر بیماری یک روایت داشته باشیم، دقیقا به همین دلیل است؛ باید در ابتدا با استخراج اصول و مبانی طب اسلامی پیریزی این بنا را انجام دهیم مثلا یکی از مبانی طب اسلامی مزاجشناسی است؛ مبنای دیگر این است که در درمان بیماری“شتاب” نباید داشت؛ در این زمینه حضرت امیرالمومنین علی علیهالسلام در نهجالبلاغه فرمودهاند “امش بدائک ما مشی بک” یعنی “با بیماری خود راه برو(مدارا کن) تا وقتی که با تو راه میآید” یعنی در درمان بیماری عجله نکن.
این جمله کوتاه، یک اصل بسیار مهم در طب اسلامی است؛ بر این اساس باید در مواردی که خطر جانی بیمار را تهدید نمیکند و شرایط اورژانسی نیست، در تجویز دارو و درمان عجله نکرد؛ پس طب اسلامی بر پایه یک سری اصول و مبانی استوار است و در نسخه دادن خلاصه نمیشود.
تسنیم: یکی از دلایلی که منکران طب اسلامی بیان میکنند این است که منابع دینی و روایی در باب طب بسیار محدود و محصور است و لذا نمیتوان بر اساس این آیات و روایات، نظامی تحت عنوان “طب اسلامی” پایهریزی کرد اما در مقابل چنین استدلالی شاهد احادیثی از معصومین هستیم که با وجود کوتاه بودن میتوانند اساس یک نظام درمانی مستقل و متفاوت از طب نوین را پایهریزی کنند و اساسا نوع نگاه در بیان ائمه اطهار با برخی مسلمات پذیرفته شده در طب نوین کاملا متفاوت است مانند همین کلام اخیر از حضرت امیرالمومنین(ع) که میفرمایند “با بیماری خود راه برو(مدارا کن) تا وقتی که با تو راه میآید” با این اوصاف آیا با وجود چنین احادیثی در منابع دینی، نمیتوان یک نظام سلامت متفاوت و مستقل را بنا نهاد؟
دکتر منتظر: در طب رایج، انسان مانند یک ماشین و بیماری خراب شدن اجزای این ماشین است؛ وقتی اجزای این ماشین خراب شد باید تعمیر یا تعویض شود!اما در مبانی طب اسلامی تعریف بیماری این نیست برای همین است که میفرمایند سریع دست به دارو نشو و به بدن فرصت بده، خودش را درمان کند.
در طب اسلامی “بیماری” حکمت دارد
کلام حضرت امیر(ع)(امش بدائک ما مشی بک) چهار کلمه است اما همین بیان مبنایی را برای ما باز میکند و آن این است که در طب اسلامی، بیماری حکمت دارد؛ هیچ بیماریی تصادفی و شانسی نیست، بر این اساس آن بیمار و طبیب هیچگاه ناامید نشده و همواره برای رسیدن به درمان تلاش میکنند.
این امر از نظر فکری، آرامشی را برای پزشک و بیمار ایجاد میکند یعنی در طب اسلامی، مبانی علمی و عملی داریم که حتی در طب سنتی به این شکل نیست و این مبانی، بنایی مستقل را پیریزی میکند که در و پنجره آن، نسخه و دارو میشود.
تسنیم: استاد ساعیفر! همانطور که دکتر منتظر اشاره داشتند متاسفانه تا به امروز حوزههای علمیه ورود جدی در امر تدوین و تحقیق در منایع دینی حوزه طب و سلامت نداشتهاند؛ علت این امر چه بوده است؟
استاد ساعیفر:اگر بخواهیم عقبه طب اسلامی را جستجو کنیم از صدر اسلام و از زمان پیامبر اکرم(ص) روایات طبی داریم و بسیاری از اصحاب هم به مطالبی که حضرت میفرمودند، عمل میکردند و همین طور در زمان سایر ائمه مطالب فراوانی از لسان آنان راجع به موضوعات طبی بیان شده است.
در بسیاری از علوم اسلامی این سیر و تطور طبیعی را داریم؛ بنابراین توقع اینکه از قرن اول هجری، تمام مسائل علوم اسلامی تدوین شده باشد، توقع درستی نیست حتی خود فقه اسلامی به معنای فقه اجتهادی که ما امروزه از آن صحبت میکنیم، آرامآرام از قرن سوم و چهارم شروع شده و شما اگر اولویتبندی هم کنید، دینی آمده که میخواهد شرک و بتپرستی را بردارد، طبعا اول مباحث اعتقادی و رفتارهای شخصی و بعد مباحث حکومتی و عرصههای مختلف وجودی خود را محکم میکند و بعد به سایر مباحث میپردازد.
در مورد پزشکی هم، آرامآرام از قرن دوم و سوم کتابهای طب النبی، طب الائمه نگارش شده و در کتابهای رجال میبینید که خیلی از بزرگان از قرن دوم و سوم همپای بقیه علوم در طب هم پیش آمدند اما الان زمانی است که پزشکی و طب در تمام دنیا، توسعه افراطی پیدا کرده است، در حالی که قبلا این طور نبود و یک حکیم و طبیب برای یک شهر کافی بوده است اما در حال حاضر در هر کوچهای چند متخصص دارید لذا طب اسلامی هم باید خودش را به رشد و بالندگی لازم برساند.
فاصله اندک دستورالعملهای طب سنتی با منابع دینی و روایی
در گذشته علمای ما میدیدند که دستورالعملهای طب سنتی که در جامعه وجود دارد و به آن عمل میشود، اختلاف جزئی و فاصله اندکی با روایات و منابع دینی دارد بنابراین نیازی به توسعه و تشریح مبانی طب اسلامی نمیدیدند اما در حال حاضر این فاصله و شکاف در حال زیاد شدن است و ما ناچار از پژوهش در مبانی و گسترش طب مبتنی بر آموزههای اسلامی هستیم.
تسنیم: از چه زمانی اختلاف و فاصله بین مبانی طب اسلامی و طب سنتی با طب نوین زیاد شد؟
استاد ساعیفر: تا قبل از اینکه طب نوین این قدر مسلط شود یعنی تا 400 ـ 300 سال پیش، میبینید که کتب طب روایی زاویه چندانی با طب سنتی ندارد اما در حال حاضر این طور نیست یعنی به اندازهای فاصله بین طب مدرن و طب اسلامی و روایات ما زیاد شده که احساس میشود باید دوباره برگردیم و بازتعریفی از مبانی داشته باشیم.
“طب مدرن” به محض بروز کوچکترین علائم بیماری، آن را با تجویز انواع داروها سرکوب میکند
به طور مثال همین کلام حضرت امیر(ع) که جناب دکتر منتظر به آن اشاره داشتند به این معنی که بر درد صبر کن و با آن راه بیا همچنین روایات معتبر هم مضمون با آن؛ به ما تفهیم میکند که بیماری را نباید فوراً سرکوب کرد اما طب مدرن، به محض بروز کوچکترین علائم بیماری، آن را با تجویز انواع مسکنها، آنتیبیوتیکها، آنتیهیستامینها و … سرکوب میکند!
این میشود یکی از زاویههای طب اسلامی با طب مدرن؛ اینکه حضرت علی(ع) چنین بیانی را دارند، آیا میخواهند یک دستور ریاضتی بدهند که مثلا شما مثل مرتاضها، درد بکشید؟! خیر، منظور این نیست بلکه منظور این است که بدن، هوشمند است و قوه مدبره در بدن انسان، مقاومت لازم را در مورد آن بیماری ایجاد میکند و پس از آن به بیماری خطرناکتر یا درد شدیدتری مبتلا نمیشوید.
در حال حاضر طب مدرن با معضلات بزرگی روبهرو است و شاهدیم که غالب افراد جامعه از یک مقطع سنی بهصورت دائم با بیماریهای مزمن دست به گریبان هستند و بیماریهای خطرناک، شیوع بیسابقهای پیدا کرده است؛ طبعاً باید به منابع دینی در حوزه سلامت و طب بازگردیم، همان طور که سازمان بهداشت جهانی نیز سالیان سال است بهصورت رسمی خواستار بازگشت و احیای طب مکمل در کشورهای مختلف جهان شده است.
اگر می خواهیم به داشتههای خودمان بازگردیم باید “طب اسلامی” در اولویت باشد
امروزه دنیا به این نتیجه رسیده که طب مدرن با روشهای مرسوم خود، جوابگوی نیازهای بشر در تامین سلامت جسمی و روحی نیست لذا هر کشوری به سراغ یک مکمل یا جایگزینی رفته است؛ چینیها، هندیها و … به سراغ طب خودشان رفتهاند، ما هم اگر می خواهیم به داشتههای خودمان برگردیم، باید “طب اسلامی” اولویت ما باشد.
وقتی میگوییم طب اسلامی حداقل بر اساس اعلام مسئول پژوهشکده دارالحدیث، 6 هزار روایت طبی داریم (البته تا 12 ـ 10 هزار روایت طبی هم ذکر شده است) لذا بهترین راه این است که به این آموزهها بازگردیم؛ موافقان طب اسلامی حرف عجیب و غریبی نمیزنند؛ ما میگوییم به همان اندازه که چینیها به آموزههای 2 هزار سال پیش خود اعتقاد دارند و به آن بازگشته و نتیجه گرفتهاند، ما هم به همان اندازه برای آموزههای اسلامی و فرمایشات معصومین در درمان و سلامت ارزش قائل شویم.
البته این نکته را هم باید متذکر شد که وقتی میگوییم طب، همه میروند سراغ موضوعات درمانی در حالی که طب مجموعهای از کل موضوعات مربوط به سلامت اعم از پیشگیری، سلامت روحی و روانی و … است و راجع به تمام این موضوعات، روایت داریم که بعضی مواقع این روایات در پاسخ به یک سؤال و شبههای است که در جامعه مطرح شده و بعضی مواقع این روایات در برخورد امام با یک فردی است که طبیب بوده است؛ امام با برخی اطباء مناظره داشتند، بعضی اوقات در جلسهای، طبیبی مطلبی گفته و امام نقد کردند یا حرف او را اصلاح و مطلب درست را بیان فرمودهاند.
دکتر اسماعیلی: علما از صدر اسلام تا به امروز سعی کردند این روایات را مثل بقیه روایات جمعآوری کنند؛ از نخستین منابع حدیثی شیعه مثلا کتاب کافی تا علامه مجلسی در بحارالانوار روایت طبی جمعآوری شده است؛ علاوه بر این برخی از علما، مقداری از این روایات طبی را در مجموعههایی به نام طبیالنبی یا طب الائمه جمعآوری کردهاند و در بعضی از مواقع شرحهایی بر این احادیث نوشتهاند و کتابهای مستقلی از این دست داریم که خود این امر نیاز به یک پژوهش کتابخانهای مفصل دارد.
مثلاً مرحوم علامه طباطبایی در کتاب سنن النبی، موضوعات مختلفی که مربوط به حوزه طب بوده را جمعآوری کردند یا آیتالله جوادی آملی در کتاب “مفاتیح الحیات” در بخشی از آن به روایاتی که مربوط به سلامت و طب است، اشاره داشتهاند یا آیتالله محمدی ری شهری در کتاب “دانشنامه احادیث پزشکی” احادیث پزشکی را جمعآوری کردهاند …
(پایان بخش دوم)