تدبیر برای بحران آب یا نابودی خاک!!
پس از اینکه با کاشت درختان تراریخته مانند کاج آمریکایی که فاجعه بزرگی در کشور به بار آورد.
در حال حاضر پول بیت المال را با نام وام بلاعوض برای آبیاری قطره ای نابود می کنند
تدبیر برای بحران آب یا نابودی خاک!!
مقدمه
هزاران سال است که بشر در تلاش برای حل مشکلات خویش است و هر بار با اختراع یا فرآیند جدیدی که ابداع می کند، حیات کره زمین را یک گام به سوی نابودی سوق میدهد. برخی از این ابداعات از همان ابتدا مشخص است که عامل نابودی حیات هستند(مانند انواع سلاح ها) و برخی بعد از مدت ها مشخص می گردد که کره زمین را با تهدید روبرو می کنند( نظیر کودها، سموم شیمیایی، اتومبیلها و حتی داروها). اما تفکر و تدبیر در ایجاد و یا حتی استفاده از این اختراعات میتواند در کاهش اثرات مخرب آنها بسیار موثر باشد.
یکی از این اختراعات، آبیاری تحت فشار است که برای کاهش تلفات و افزایش بهرهوری آب ایجاد شده است و تقریباً همه مردم و حتی کارشناسان و اساتید کشاورزی شدیداً به مفید بودن آن معتقد و در توسعه آن همراهند. اما همین سیستم ها در حال ایجاد بحرانی هستند که در زیر به آن اشاره میشود/
دلیل اختراع سیستم های آبیاری تحت فشار
گیاهان توسط 3 فاکتور اصلی آب، نور خورشید و گاز co2 تولید غذا می کنند. هرچند عناصر دیگری نیز برای تولید غذا توسط گیاهان مورد نیاز هستند اما 3 فاکتور فوق بیشترین حجم مورد نیاز و مهمترین اثر را در تولیدات هیدروکربن ها و مواد غذایی توسط گیاهان (به عنوان تولید کننده در چرخه غذا) دارند.
در زمانی که سیستم های آبیاری تحت فشار ابداع شد، این سه فاکتور اصلی، فاکتورهای نور و دی اکسید کربن تقریباً از کنترل بشر خارج بود به صورت رایگان به دست میآمد. اما تهیه آب، هم دارای هزینه بود و هم در بسیاری مناطق محدودیت استفاده از آب وجود داشت. به همین دلیل سیستم های آبیاری تحت فشار (نظیر سیستم های بارانی و قطره ای) ابداع شد تا از تلفات آب جلوگیری کنند و با مصرف کردن کمتر آب برای تولید یک واحد غذا، ضمن صرفه جویی در مصرف منابع محدود آب، هزینه های تولید محصولات کشاورزی را کاهش دهند.
سیستم های تحت فشار چگونه در مصرف آب صرفه جویی میکنند
در روش های قدیمی تلفات آب از سه طریق ایجاد میشود :
1- آب در مسیر انتقال از منبع استحصال( چاه، رودخانه، چشمه یا…) تا محل مصرف، در جوی خاکی به داخل زمین نشت یافته و بخشی از آن به مزرعه نمیرسد.
2- آب در مزرعه پخش میشود و تنها بخشی از آن در محیط ریشه گیاه زراعی قرار می گیرد و مابقی آب به لایه های پایینی خاک داخل زمین رفته و از دسترس گیاه دور میشود و یا بخشی از خاک را که در محدوده ریشه نیست مرطوب میکند( مثل فاصله بین ردیف های باغات)
3- در مسیر حرکت از مبدا تا سر مزرعه( بسته به فاصله) و یا در سطح مزرعه به دلیل تابش خورشید تبخیر می شود.
در روش های سنتی آبیاری در کشور، بسته به طول مسیر انتقال، نوع محصول، بافت خاک، عمق خاک، ساختمان خاک، درجه حرارت منطقه، وضعیت زهکشی مزرعه، سرعت حرکت آب در جوی و غیره میزان آبی که در دسترس ریشه محصولات زراعی و باغی قرار می گیرد بین ۳۰ درصد تا ۴۰ درصد آب استحصالی از مبدا است و به اصطلاح کارشناسان کشاورزی راندمان آبیاری روش های سنتی بین ۳۰ درصد تا ۴۰ درصد است. در اصطلاح کارشناسان کشاورزی آبی که در اختیار گیاه زراعی و یا درخت قرار نگیرد تلف شده است و لذا بیان می کنند که در روش های سنتی کشاورزی میزان ضایعات آبیاری از ۶۰ درصد تا ۷۰ درصد آب استحصالی است. به بیان دیگر ۶۰ درصد تا ۷۰ درصد آب در بخش کشاورزی ضایع شده و تنها ۳۰ تا ۴۰ درصد آن به مصرف مفید میرسد.
سیاست گذاری برای جلوگیری از تلفات آب
ایران یکی از کشورهای خشک منطقه با بارندگی ناچیز میباشد و سالهاست که دولتمردان به فکر حل و یا مدیریت بحران آب بوده اند و علی القاعده باید بر روی بخش هایی تمرکز می کردند که بیشترین مصرف و ضایعات آب در آن بخش وجود دارد. از آنجا که ۹۰ درصد آب مصرفی کشور در بخش کشاورزی مصرف می شود و ضایعات در بخش آبیاری بیز بین ۶۰ درصد تا ۷۰ درصد بود (متوسط حدود ۶۵ درصد ضایعات آبیاری بر اساس تعاریف کارشناسان کشاورزی) لذا حدود ۵۸ درصد کل آب کشور در فرآیند آبیاری تلف می گردید
58% =90% * 65%
با این استدلال و از سال ۱۳۶۸ به بعد تلاش فراوانی شد که سیستم های آبیاری تحت فشار (عمدتا آبیاری بارانی و قطره ای) که موجب افزایش راندمان بین ۷۰ درصد تا ۹۰ درصد می گردند و ضایعات را به ۱۰ درصد تا حداکثر ۳۰ درصد می رسانند گسترش یابند.
برای ترویج این سیستم های آبیاری نیز مشوق های مختلفی توسط دولت ارائه گردید، از طراحی رایگان و وام های ارزان قیمت گرفته تا کمک های بلاعوض دولتی که اخیراً تا ۸۵ درصد هزینه ایجاد سیستم آبیاری تحت فشار را پوشش میدهد.به عبارت دیگر دولت ۸۵ درصد هزینه های ایجاد سیستمهای تحت فشار را به متقاضی پرداخت می نماید به امید کاهش ضایعات آب و مقابله با مشکل کم آبی.
با این سیاست ها و مشوق ها، سیستم های آبیاری تحت فشار به سرعت توسعه یافته اند و با گذشت زمان بر سرعت توسعه آنها افزوده شد اما نتیجه کاملاً با انتظارات و پیشبینیها انطباق نداشت و با گذشت زمان چاه ها با سرعت بیشتری عمیقتر می شدند.
اشتباه در تعاریف و عدم دید کامل، عامل ایجاد بحران
تعریف نادرست از ضایعات اصلی ترین دلیل بروز رخدادهایی است که در برنامه ریزی های فوق محاسبه نشده اند. آن چیزی که در اصطلاح کارشناسان کشاورزی ضایعات خوانده میشود در اصل تلفات نیست بلکه فاکتوری است مهم در کشاورزی پایدار و در جهت حفظ محیط زیست.
آبی که در جوی آب نفوذ می کرد چه می شد؟ همه ما خاطراتی داریم از جوی های روان در بین مزارع که در کنار آنها درختانی روییده شده بود و در حاشیه آن ها علف های فراوانی رشد کرده بود که فضایی مصفا و خنک برای رهگذران ایجاد می نمود. همه موجودات اعم از انسانها و جانوران و حشرات از سایه و هوای تلطیف شده کنار آن بهرهمند میشدند و از آب گوارای جوی می نوشیدند. درختان و گیاهان کنار جوی انرژی خورشید را در گرمای تابستان میگرفتند غذا برای موجودات دیگر ساخته و در ضمن انرژی خورشید را مهار می کردند. گونه های مختلف گیاهی و جانوری در کنار این محیط زندگی میکردند و تنوع زیست محیطی برقرار میشد.
بعد از کار گذاشتن لوله های انتقال آب و جلوگیری از خروج حتی قطره ای از آب، دیگر درختان و گیاهان امکان رشد در حاشیه جوی را ندارند. آب کمتری برای جانوران وجود دارد و گونه های گیاهان، پرندگان و جانوران به دلیل محدودیت آب در خطر قرار می گردند. این دلیلی است که چرا اصلیترین اصلیترین خسارت کشاورزانی که مزرعه خود را به آبیاری قطره ای تجهیز کرده اند جویدن لوله ها توسط موش ها است. بله موشهایی که آبی برای نوشیدن پیدا نمی کنند و در ضمن دندان های قدرتمندی برای جویدن اجسام سخت دارند، وقتی می بیبنند در لوله های آبیاری، آبی خنک در حال عبور است اما آنان حتی قطرهای از آن نصیب نمی برند ناچارند لوله ها را بجوند تا به آب دست پیدا کردند از تشنگی خلاصی یابند.
در مزرعه و در زمانی که آبیاری سنتی انجام می شد بخشی از آب به لایههای زیرین خاک نفوذ میکرد و از دسترس گیاه خارج میشد که به عنوان ضایعات شناسایی می گردید اما این آب که به عمق خاک می رفت بعد از مدتی مجدداً به سفره های آب زیرزمینی می پیوست و مجدد در چرخه قرار می گرفت. به عبارت دیگر آبی که به عنوان ضایعات شناسایی می شد در حقیقت بازیافت می شد و برای استفاده مجدد در آینده به ذخایر قبلی اضافه میشد.
اما آیا این سوبسیدی که برای اجرای سیستمهای آبیاری تا ۸۵% ارائه می گردد موجبات برداشت کمتر از ذخایر و حفظ منابع آبی را ایجاد می نماید؟ مسلماً پاسخ منفی است.
در کشاورزی ایران،آب عامل اصلی محدود کننده سطح کشت کشاورزی بوده است به این صورت که کشاورز تنها میتوانست با منابع محدود آبی خود تنها می توانست بخشی از زمین خود را بکارد و مابقی زمین خود را به صورت آیش (نکاشت) قرار می داد. این کار باعث بهبود شرایط حاصلخیزی خاک برای کشت سال بعد می شد و کشاورز در سال آینده بخشی از زمین را می کاشت که در سال قبل آیش بوده است.
با ورود سیستم های آبیاری، کشاورز می دید که که با منابع موجود آب خود (مثل چاه) چنانچه تمام زمین خود را مجهز به آبیاری تحت فشار نماید می تواند محصول بیشتر به پول بیشتری بدست آورد، پس تمام زمین را با هزینه دولت مجهز به آبیاری تحت فشار می نمود. پس کشاورز برداشت از منابع آبی را کاهش نمیداد بلکه فقط سطح بیشتری از محصولات را می کاشت. در برخی مناطق حتی بر روی زمین دوبار کشت متداول شد.
پس میتوان گفت که اصلی ترین دستاورد توسعه سیستمهای آبیاری افزایش قابل توجه حجم تولید در کوتاه مدت و همچنین تاثیر مثبت در درآمد کشاورزان بوده است.
خسارتهای اجرای سیستم های آبیاری تحت فشار بدون لحاظ آیندهنگری
اجرای سیستمهای تحت فشار به روش فعلی خسارتهایی به شرح زیر در پی دارند که در کوتاه مدت، میان مدت یا بلند مدت اثر منفی خود را آشکار میکنند:
- اثرات مخرب بر محیط زیست (میان مدت): محدود کردن توزیع آب در منطقه باعث محدود شدن رشد و تکثیر گیاهان بومی می گردد. از طرفی دیگر کمبود آب های سطحی موجب محدود شدن منابع آب آشامیدنی برای جانوران، پرندگان وحتی حشرات می گردد و ضمن افزایش مرگ و میر موجب کوچ جانداران به سمت مناطق مناسب تر می شود و ترکیب گیاهی و جانوری را به خطر می اندازد.
- گرم شدن محیط (میان مدت): توزیع آب در بخشهای غیر کشاورزی موجب رشد گیاهان و درختان می گردد. گیاهان بخشی از انرژی خورشید را مهار کرده و به صورت مواد غذایی هیدروکربنه ذخیره می کنند. این مهار انرژی خورشیدی ضمن تهیه غذا برای جانوران، پرندگان و حشرات از آزاد شدن انرژی در محیط می کاهد.این اثر بعلاوه تبخیر آبی که در سطح زمین توزیع شده موجب تلطیف و خنک شدن هوا میشود. اما در سیستم های نوین پوشش سبز مسیر انتقال و بین ردیف های کشاورزی به حداقل می رسد و لذا ما شاهد افزایش دما خواهیم بود. وقتی این اتفاق (افزایش درجه حرارت ناشی از تأثیر استفاده از سیستم های تحت فشار) در سطح وسیعی از کشور اتفاق میافتد( به واسطه اجرای سطح وسیع آبیاری تحت فشار در کشور) ما شاهد افزایش میانگین درجه حرارت در کل کشور خواهیم بود. این افزایش دما خود عاملی برای افزایش تبخیر و تعرق و هدر رفتن آب خواهد گردید.
- سریع تر شدن تقلیل منابع آب زیرزمینی و تسریع در بحران آب ( کوتاه مدت): در روش آبیاری سنتی، حدود ۴۰ درصد از آب استحصالی به داخل زمین و لایه های پایینی خاک رفته و نهایتاً مجدد به آبهای زیرزمینی می پیوست. این آب قابلیت استفاده مجدد در سال های بعد را داشت. اما با اجرای سیستم های جدید، صرفه جویی حاصل از مصرف کمتر آب موجب گردید که کشاورزان سطح کاشت را افزایش دهند و این آب به جای برگشتن به مخازن زیرزمینی، تبدیل به محصول کشاورزی شده و پس از برداشت از منطقه خارج شود.این اتفاق به معنی تسریع افت آبهای زیرزمینی است اکنون مشاهده می گردد که در ۲۵ سال اخیر سرعت کاهش منابع زیرزمینی به طور چشمگیری در حال افزایش است.
- افزایش استفاده از سموم شیمیایی (کوتاه مدت(: وقتی که ما با اجرای سیستم های آبیاری تحت فشار توزیع آب را محدود به حاشیه ریشه گیاهان زراعی و باغی می کنیم؛عملاً زندگی را محدود به گیاهان زراعی و باغی و حاشیه ریشه آنها کرده ایم. گیاهان بومی منطقه (که در کشاورزی آنها را علفهای هرز می نامیم) بیشتر در اطراف گیاهان زراعی رشد می کنند (چون آب بیشتری در آن مناطق است). از سوی دیگر حشرات نیز به دلیل محدود شدن منابع غذایی به روی گیاهان زراعی و باغی متمرکز می گردند. در زمانی که سطح کشاورزی کوچک بود نسبتاً راحت تر امکان وجین دستی علفهای هرز وجود داشت اما اکنون که با ورود سیستم های تحت فشار سطح کشاورزی افزایش یافته دیگر برای کشاورز امکان وجین دستی وجود دارد و استخدام کارگر نیز بسیار گران تمام میشود. از سوی دیگر روش های مکانیزه مکانیکی نظیراستفاده از روتیوارتنها برای حذف علف های بین ردیف ها کاربرد دارد و در حاشیه درختان و ردیف های کشت به دلیل آسیب به گیاهان زراعی و درختان، استفاده از روشهای مکانیکی مشکل بود و کشاورزان به ناچار به سراغ استفاده از علف کش ها میروند. ارزان بودن سموم علف کش نیز عامل توسعه استفاده از آنها بیش از حد مجاز می باشد. در خصوص افزایش هجوم حشرات به گیاهان زراعی قبلاً از آنها نام برده شد تقریبا هیچ گزینه ای ارزان تر از استفاده از حشره کش ها وجود ندارد و لذا استفاده از آنها به صورت چشمگیری افزایش یافته است. افزایش استفاده از سموم علف کش و حشره کش نهایتاً افزایش جذب سموم در بدن مصرف کنندگان و توسعه انواع بیماری ها نظیر سرطان ختم می شود. ضمن اینکه استفاده زیاد از این سموم اثرات مخرب جبران ناپذیری در تخریب محیط زیست دارند که در این مقال نمی گنجد.
- افزایش فرسایش خاک و تولید ریزگردها (میان مدت): با محدود کردن توزیع آب به سطح ریشه گیاهان زراعی و باغی، همانظور که قبلاً توضیح داده شد سطح سبز محدود به گیاهان زراعی و یا ردیف درختان می شود و خاک در معرض فرسایش بادی قرار می گیرد. با افزایش سطح خاکهایی که در معرض فرسایش قرار می گیرند پدیده فرسایش چشمگیرتر می شود به نحوی که امروزه شاهد حضور ریزگردها در مناطق مختلف کشور هستیم.
- شور شدن خاک (بلندمدت): آبهای ایران معمولاً دارای مقادیر فراوانی املاح هستند. در هر بار آبیاری، آب و بخشی از مواد غذایی محلول (نظیر منیزیم و کلسیم) توسط گیاهان جذب شده و باقیمانده مواد محلول نظیر سدیم و کلسیم در خاک باقی می ماند. در سیستمهای سنتی آبیاری به واسطه حجم زیاد آب مصرفی، نمکی که از آبیاری قبلی در خاک باقیمانده توسط آب آبیاری شسته شده و به طبقات پایین خاک رفته و در طبقات زیرین رسوبگذاری شده یا توسط آب بصورت محلول به منبع اولیه برمی گردد. اما در روشهای نوین تحت فشار توزیع آب محدود به محوطه ریشه گیاه می شود و آبی برای شستشوی نمک وجود ندارد. لذا به مرور زمان غلظت نمک در سطح ریشه افزایش می یابد و طی چند دهه آبیاری، بسته به میزان غلظت محلول آب، خاک زراعی تبدیل به شوره زار می شود. کم کم کشاورز خواهد دید که خاکش شور شده و محصول قبل را نمی دهد و به مرور ابتدا نوع گیاهان به محصولات شوری دوست که بسیار محدود هم هستند تغییر می کند و در نهایت به دلیل عدم بازدهی زمین ناچار به مهاجرت خواهد گردید.
توسعه نامتناسب با منطقه، بار مضاعفی بر زیست بوم میهن
در اشاعه توسعه آبیاری تحت فشار دو کفه وجود دارد. کفه نخست افزایش تولیدات کشاورزی و کمک به بهبود درآمد ملی، حرکت در جهت خودکفایی استراتژیک غذایی و بهتر شدن درآمد کشاورزان (البته بطور موقت و کوتاه مدت) که بخش مفید این اقدام است و درکفه مقابل ناپایدار شدن چرخه آب و سرعت بخشیدن به بحران آب، خسارت به محیط زیست، افرایش مصرف سموم و به خطر افتادن سلامت مردم و در نهایت شوره زار شدن خاکهای کشور که بخش منفی این توسعه را شامل می گردند.
اما خطا در انتخاب سیستم آبیاری متناسب با منطقه موجب گردیده که در مناطقی از جنوب کشور حتی همان منفعت کوتاه مدت برای کشاورزان نیز حاصل نگردد. توسعه سیستم آبیاری بارانی در جنوب کشور یکی از این توسعه نامتناسب با منطقه است. در بهار و تابستان های گرم استان های جنوبی که درجه حرارت در نیمی از سال بالاتر از 40 درجه سانتیگراد است، سیستمهای آبیاری بارانی آب را به صورت پودر در فضا می پاشند باعث می شوند که بخش قابل توجهی از آب در گرمای بالا و رطوبت ناچیز بلافاصله تبخیر شود و اصلاً به زمین نرسد و کشاورز حتی افزایش تولیدی را که انتظار داشت به دست نیاورد. ضمن اینکه برگ سوختگی بر اثر تمرکز نور خورشید و یا اثر منفی کلر محلول در آب که روی برگ ها نشسته موجب خسارت نیز می گردد.
اخیرا به نام طرح رهبری مبلغ قابل توجهی از صندوق توسعه ملی برای اجرای سیستم آبیاری بارانی در استان خوزستان تخصیص یافت. در این طرح کلیه اراضی کشاورزان به صورت رایگان به سیستم آبیاری بارانی مجهز می گردند. بخشی از این طرح اجرا شده است اما تکمیل این پروژه خسارات شدیدی خواهد بود برای استان خوزستان و منابع آب و خاک این استان زرخیز.
شور شدن خاک بحرانی بدون راه گریز
ایران امروزه نگران بحران آب است و همه مردم از بحران آب می گویند. دلیل هم این است که امروز مشکل بی آبی به حد خطر رسیده است. این بحران به دلیل عدم مدیریت صحیح منابع آبی طی نیم قرن گذشته، گلوی کشور را می فشارد. اگر 30 سال قبل در سیاستهای خود بازنگری میکردیم امروز اینگونه مبهوت و گرفتار نبودیم.
اما به صراحت می توان گفت بحران جاری آب قابل گرهگشایی است. ما کشور هستیم که از جنوب به آبهای آزادراه داریم پس منابع آبی نامحدود در اختیار است و تنها کافی است بتوانیم آب دریا را با روش های ترکیبی که همگی سالهاست کشف شده اند شیرین کنیم. منابع لایزال انرژی خورشیدی نیز به وفور در دسترس است. به سادگی میتوان با صرف هزینه، انرژی خورشیدی زیادی را استحصال نمودند و آب دریای عمان را شیرین کرد و با استفاده از همان انرژی و خاصیت سیال بودن آب، آن را به مناطق مختلف کشور رساند. هرچند قیمت این آب و محصولات حاصل از آن بسیار گران خواهد بود اما بالاخره گریزگاهی است از این بحران مهلک.
اما شور شدن خاک دیگر علاج و گریز گاهی ندارد. خاک منبع ارزشمندی است که تشکیل هر سانتیمتر آن به ۲۰۰ سال زمان نیاز دارد. منابع خاک جدیدی نیز در دسترس نیست و خرید و حمل و پخش آن چنان گران تمام خواهد شد که منابع کشور کفاف آن را نخواهند داد. پس باید از همین امروز چاره ای اندیشید.
کارشناس کشاورزی
جامعه اسلامی حامیان کشاورزی ایران