چرا نگرانیها درباره عوارض واکسنهای آمریکایی و انگلیسی “علمی” است؟
یک پژوهشگر حوزه سلامت به ارائه نکاتی پیرامون واکسنهای وارداتی کرونا پرداخت و نوشت: در سیاستگذاری واردات واکسن غیر از شواهد بالینی و تجربی باید به شواهد حقیقی دیگری نیز توجه شود.
به گزارش خبرنگار بهداشت و درمان باشگاه خبرنگاران پویا، با گذشت بیش از یک سال از شیوع ویروس منحوس کرونا در جهان و آغاز تست انسانی برخی واکسنها در جهان، کشورها در صدد ساخت یا خرید واکسنی مؤثر برای این بیماری برآمدهاند.
حمید ایزدبخش، پژوهشگر هسته سلامت مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) در یادداشتی برای خبرگزاری تسنیم به ارائه نکاتی درباره واکسن کرونا پرداخته است. متن این یادداشت بهشرح زیر است:
در سیاستگذاری واردات واکسن غیر از شواهد بالینی و تجربی باید به شواهد حقیقی دیگری نیز توجه شود. این شواهد نشان میدهند اولاً کشورهایی مثل آمریکا و انگلیس اگر واکسنی داشته باشند که بتواند درد خودشان را دوا بکند، اصلاً به ما نمیدهند و اگر دست خیرخواهی به ما دراز کردهاند، قطعاً مقاصدی در پشت آنها پنهان است. دوم اینکه برخی از واکسنهایی که در حال حاضر تولید شدهاند مثل واکسن فایزر و مدرنا بسیار جدید بوده و شرکتها نیاز دارند بهصورت گسترده تست شوند. سوم اینکه این کشورها و شرکتهای متعلق به آنها در رسیدن به پول و منافعشان، هیچ مانع و اخلاقی را برنمیتابند. چهارم اینکه در کشور عدهای بهصورت سازمانیافته و گسترده دل به نهادهای بینالمللی داده و منافع علمی، سیاسی و اقتصادی گرهخوردهای در این میان وجود دارد.
سیاستگذاری مبتنی بر شواهد
سیاستگذاری مبتنی بر شواهد، امری پسندیده و نظریهای است که اغلب اهالی حوزه سلامت به سیاستگذاران توصیه میکنند، بر این اساس سیاستگذار باید بر اساس شواهد متقن که بر اساس روشی علمی جمعآوری شده باشد، تصمیمگیری کند و از هرگونه تصمیمی که منشأ علمی نداشته و یا از روش علمی تبعیت نمیکند، بپرهیزد، البته ادعا نمیکنند که این شواهد لزوماً صادق هستند، بلکه میگویند چون روشی علمی را پیموده است پس قاعدتاً به حقیقت نزدیکتر است. این روش علمی در هر پژوهش توسط پژوهشگران دیگر بررسی میشود و در صورتی که تأیید شد، مورد تأیید جامعه علمی قرار گرفته و آنگاه میتوان بر آن اساس تصمیم گرفت.
گسترده شدن شواهد و تأکید بر شواهد در نظام سلامت را میتوان از رواج رشته اپیدمیولوژی در نظام سلامت دانست، آنجا که این علم وظیفه اصلی خود را تولید شواهدی علمی میدانست. این علم که چند سالی است رونق خوبی در سلامت و حتی سیاستگذاری سلامت یافته است، با تأکید بر روشهای آماری و کمّی (رویکرد غالب) به تولید شواهدی کمّی و مبتنی بر مسیری علمی مبادرت میورزد.
سؤال این است آیا شواهد مورد نیاز برای سیاستگذاری سلامت، صرفاً شواهدی تجربی و بالینی است؟! پاسخ به این سؤال به ماهیت سلامت و سیاستگذاری سلامت برمیگردد. اگر سلامت را امری صرفاً پزشکی در نظر بگیریم، قطعاً این شواهد صرفاً تجربی خواهند بود، اما اگر سلامت را امری اجتماعی بدانیم، آنگاه نمیتوان به شواهد تجربی اکتفا کرد. اینکه سلامت امری اجتماعی است و ماهیتی سیاسی دارد، امروز بر همه روشن است اما باید دید پاسخ شواهد به این سؤال چیست؛ “آیا شواهدی وجود دارد که نشان دهد سلامت امری سیاسی و اجتماعی است؟” نگاهی به شواهد بیندازیم:
شرکت فایزر در چند مورد واکسنها و داروهای خود را روی کودکان و مردم آفریقایی آزمایش کرده (چند مورد تا به حال افشا شده است. یکی از موارد مشهور آن آزمایش داروی مننژیت توسط شرکت فایزر روی کودکان نیجریه بوده است) و کودکان زیادی را به کام مرگ و آسیب کشانده است. برخی از این موارد در دادگاههای بینالمللی نیز حکم دریافت کرده و این شرکت مجبور به پرداخت غرامت شده است. مورد مشهور دیگر فرآوردههای خونی آلوده فرانسوی است که در ایران و برخی کشورهای دیگر باعث شیوع ایدز شد.
شاهد دیگر، افزایش سهم آزمایش اثربخشی داروهای کرونایی در ایران نسبت به سایر کشورها بهدلیل اصرار برخی پژوهشگران و سیاستگذاران نظام سلامت بود.
کشورهای اروپایی و آمریکا در موارد مختلف از جمله در پاندمی کرونا نشان دادند هیچ اخلاق و مرامی نداشته و برای رسیدن به اهداف خود هر گونه عملی را مرتکب میشوند. همین چندماه گذشته بود که کشورهای مختلف بر سر تأمین ماسک به جان همدیگر افتاده بودند، و دست به دزدی و غارت دولتی میزدند، جالب آنکه این کشورها امروز داعیهدار حقوق بشر و توزیع واکسن شدهاند.
عدهای ممکن است بگویند که این شرکتها خصوصی هستند و این ربطی به دولتهای خبیثی مثل آمریکا و انگلیس ندارد. اگر از این بگذریم که خود این شرکتها دست کمی از دولتهایشان ندارند، باید توجه کرد که واکسنهای این شرکتها از طرف دولتها تأمین مالی شده است.
نکته دیگر اینکه پلتفرمی که در زمان حاضر شرکتهای فایزر و مدرنا تولید واکسن میکنند، بسیار جدید و نو است. کرونا اولین واکسنی است که با این تکنولوژی تولید میشود و این تکنولوژی پیش از این، عوارض خود را نشان نداده است. قطعاً شرکتهای تولیدکننده بهدنبال تست گسترده این واکسن و تکنولوژی هستند، به این صورت میتوانند بهصورت داوطلبانه واکسن خود را تست کنند و حتی غرامتی هم در قبال آن نپردازند.
شاهد دیگر این است دولتی که همه دروازهها را بهروی ما بسته است، حتی بیماران پروانهای از داشتن پانسمان بهسبب تحریم آمریکا محروم و تلف شدند، چه شده که خیرخواه ما شده است؟!
بنابراین ما غیر از شواهد بالینی و تجربی شواهد دیگری هم داریم. این شواهد نشان میدهند که اولاً این کشورها اگر واکسن داشته باشند که بتواند درد خودشان را دوا بکند، اصلاً به ما نمیدهند و اگر دست خیرخواهی به ما دراز کردهاند، قطعاً مقاصدی پشت آنها پنهان است. دوم اینکه برخی از واکسنهایی که در زمان حاضر تولید شدهاند مثل واکسن فایزر و مدرنا بسیار جدید بوده و شرکتها نیاز دارند تا بهصورت گسترده تست شوند. سوم اینکه این کشورها و شرکتهای متعلق به آنها در رسیدن به پول و منافعشان، هیچ مانع و اخلاقی را برنمیتابند و هرگونه اقدامی را انجام میدهند. چهارم اینکه در کشور عدهای بهصورت سازمانیافته و گسترده دل به نهادهای بینالمللی داده و منافع علمی، سیاسی و اقتصادی گرهخوردهای در این میان وجود دارد. قطعاً ارتباطات بینالمللی منافع دوجانبهای را تأمین کرده است که میتواند گاهی دشمنیها و خباثتها را نادیده بگیرد.
در جدول زیر توضیح مختصری در رابطه با هر کدام از واکسنها آورده شده است؛
در این یادداشت سعی شد بهصورت مختصر برخی از ابعاد و شواهد مرتبط با سیاستگذاری واکسن روشن شود. قطعا قصد این نگاشت ارائه راهکار و سیاستی یکپارچه در این زمینه نبوده که آن فرصت و مجالی بسی بیشتر میطلبد اما سعی شد بهصورت اجمالی برخی از مؤلفههای مؤثر در سیاستگذاری روشن شوند.
همانطور که در جدول اشاره شد، برخی از واکسنها از نظر ایمنی خدشهدار هستند و ممکن است عوارض بدی بر جامعه ایران داشته باشند، بنابراین سیاستگذار در این موارد علاوه بر اینکه به خصومتهای دیرینه کشورهایی مثل آمریکا و انگلیس توجه میکند، باید به خطر این واکسنها نیز توجه داشته باشد. جالب توجه است که در واکسن نوع رناپ این دو در هم جمع شده و این واکسنها هم ریسک بالایی دارند و هم اینکه کشورهای متخاصم بیشترین تولیدات را در این زمینه دارند، این مورد خطر اینکه ایرانیان موش آزمایشگاهی شوند را بالا میبرد.
نکته حائز اهمیت آن است که در همه انواع این واکسنها شرکتهای داخلی در حال توسعه و پیشرفت هستند و برخی از آنها فاصله کمی تا موفقیت دارند، ازاینرو شاید مناسب باشد سیاستگذار در واردات، بر محصولاتی که ایمنی بالاتری دارند تمرکز کند. باید توجه کرد شرکتهای فعال در زمینه تکنولوژیهای پیشرفته دارویی، با بروز کرونا کمی قوّت گرفتهاند که حمایت از آنها میتواند در خطرات و بیماریهای احتمالی آتی بسیار مؤثر باشد، دولت نباید از این مهم غفلت کند.
ازاینرو بهنظر میرسد در عین حمایت از تولید انواع واکسنها بهخصوص تکنولوژیهای پیشرفته، شواهد به ما میگویند در عرصه واردات بهشدت احتیاط بهخرج دهیم؛ هم در نوع واکسنی که وارد میکنیم و هم در کشور مبدأ.