آشنایی با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایرانی
-
اسلایدر صفحه اول
آشنایی با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایرانی : فَتِیله
فَتِیله (Tampon – wick): به فارسی شافه نامند. پنبه و مانند آن که اندکی تافته در چراغ نهند و یک…
بیشتر بخوانید » -
اسلایدر صفحه اول
آشنایی با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایرانی: فتیلۀ جراحت
فتیلۀ جراحت (Sore draing mesh tampon- wicking): بسته ای از پارچه اسفنج با مواد دیگر که درجراحی به کار می…
بیشتر بخوانید » -
اسلایدر صفحه اول
آشنایی با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایرانی: ضِماد (Dressing – pledget- poultice)
ضِماد (Dressing – pledget- poultice): مرهم. بستن چیزی به جراحت. مرهم جراحت. دارو که به جراحت نهند. ادویه با مایعی…
بیشتر بخوانید » -
اسلایدر صفحه اول
آشنایی با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایرانی: نشانه های غلبه صفرا (Sign of yellow bile overcoming)
نشانه های غلبه صفرا (Sign of yellow bile overcoming): زردی روی و خوش آمدن هوای شب و زردی زبان و…
بیشتر بخوانید » -
اسلایدر صفحه اول
آشنایی با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایرانی: شاهق (Pulse towering – Elevated.P)
شاهق (Pulse towering – Elevated.P): رگ جهندۀ به سوی بالا. (اقرب الموراد) قسمی از نبض که با انگشتان نبض گیر…
بیشتر بخوانید » -
اسلایدر صفحه اول
آشنایی با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایرانی: سِیاتیک (Sciatica)
سِیاتیک (Sciatica): درد عرق النساء. درد و التهاب عصب سیاتیک. معمولاً نام سیاتیک به عصب نسائی بزرگ (عصب سیاتیک بزرگ)…
بیشتر بخوانید » -
اسلایدر صفحه اول
آشنایی با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایرانی: نشانه های غلبه سودا (Signs of black.b over coming)
نشانه های غلبه سودا (Signs of black.b over coming): کوفتگی و بی طراوتی رنگ روی و خشکی پوست «تیرگی رنگ…
بیشتر بخوانید » -
اسلایدر صفحه اول
آشنایی با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایرانی: زرداب (Bile)
زرداب (Bile): نام خلطی است که به عربی صفرا گویند. مایعی لزج کشدار، قلیائی، مهوع و زرد رنگ که به…
بیشتر بخوانید » -
اسلایدر صفحه اول
آشنایی با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایرانی: سُدَّه (Obstruction)
سُدَّه (Obstruction): گرفتگی بینی. بیماری است که به بینی استوار شود و صاحب آن نفس نتواند زد. گرفتگی خیشوم…
بیشتر بخوانید » -
اسلایدر صفحه اول
آشنایی با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایرانی: سُدَد (Obstruction)
سُدَد (Obstruction): جمع سُدِه. ممانعت. و آن مرضی است. بند شدن مجاری و عروق باریک بدن است. … هرعرقی که…
بیشتر بخوانید »
- 1
- 2