فلزّات سنگین و امراض نورولو ژیک

تغذیه سالم و طبیعی جهت پیشگیری از امراض نورولوژیکی ALS ا  (Amyotrophic Lateral Sclerosis)
مرتبط با هوای آلوده و فلزّات سنگین

اگر چه تا کنون انباشته شدن فلزّات سنگین به عنوان تنهاعامل بروز بسیاری از بیماری های مربوط به سیستم عصبی(ALS) به اثبات نرسیده باشد، ولی باید اظهار داشت که یک عامل منفی است و با مشارکت سایر فاکتور های مضر می تواند به وخیم تر کردن بیماری دامن بزند. ازاین رو می بایستی سعی بر این داشت که در صورت انباشته شدن بیش از حد فلزّات سنگین در ارگانیزم بدن انسان، بدن انسان آن را دفع کرده و یا اینکه از افزایش مضاعف آن جلوگیری به عمل آورد.

یکی از مشکلات عدیده که جامعه مدرن و پیشرفته از نظر فن آوری امروزه با آن مواجه است بدون اینکه مردم عادی از آن آگاهی داشته باشند آلودگی محیط زیست با فلزّات سنگین می باشد (آرسنیک. سرب. نیکل. آلومینیوم. جیوه. کادمیوم و غیره)، این نوع آلودگی ها متاسفانه در همه جوانب زندگی ما (در هوا- لوله اگزوز ماشینها – صنایع و اغلب در ظروف آشپزخانه مثل قابلمه ها و ماهی تابه ها و زودپزهای سربی و تفلون، باطری ها. لوازم آرایش، خوش بو کننده ها، واکسن ها، آمالگام مورد استفاده در دندانسازی برای پر کردن دندانها که خود ترکیبی از سرب و جیوه می باشد و حتی در مواد غذایی و در آب آشامیدنی) وارد شده اند .

به طور کلّی فلزات سنگین به آن دسته از فلزاتی گفته می شود که عدد اتمی آنها از عدد اتمی آهن (55) بالا تر است، آنها عامل اغلب آلودگی ها و مسمومیت ها در ارگانهای بیو لژیکی بدن هستند.

در اینجا می‌خواهیم اثر فلزّات سنگین را بر یکی از حساس ترین سیستم های بدن یعنی سیستم عصبی مورد بحث قرار بدهیم علی الخصوص در رابطه با (ALS) که در طی چند دهه گذشته آمار مبتلایان به آن دو برابر شده است.

ارگانیزم انسان امروزه در مقایسه با اجداد هزاران سال پیش خود هیچ‌گونه تغییر فیزیو لژیکی در رابطه با مکانیزم مقابله و دفع فلزّات سنگین را ندارد، و همواره مقدار بسیار ناچیزی از فلزّات سنگین قابل دفع می باشند، البته با تغذیه سالم ارگانیزم انسان از کارآیی بیشتری برخوردار است و قابلیت دفع فعّالانه‌تری را پیدا می کند، در غیر این‌صورت سیر انباشته شدن آن بسیار سریع می‌باشد. انباشته شدن این مواد در بافتها و ارگان ها و به‌خصوص در فضاهای بین سلّولی است، که روند فزاینده و تصاعدی داشته وعواقب بسیار مضری دارد. زمانیکه علاوه بر فلزّات سنگین، سموم و زهرینه های دیگری نیز حضور داشته باشند آنها به‌اتفاق عمل می‌کنند و متقابلاً همدیگر را تقویت کرده، و به‌طور کلّی با افزایش مضاعف سمّیت (توکسینها) در ارگانیزم بدن مواجه هستیم.

قرنهاست که حکیمان و پزشکان مسمومیت حادّ فلزّات سنگین را تشریح و مطرح می کنند، بدون اینکه توجهی به عواقب بد و مضرات ناشی از انباشته شدن مزمن وثابت آنها داشته باشند (نظیر مسمومیت سرب که سربازان قدیم با آن مواجه بودند).

دانشمندان با تشریح اجساد قدیمی و بررسی آمار آنها، توجه ما را به دو نکته جالب معطوف می‌کند.

1 – میزان سرب موجود در اسکلت افراد متوفی در پنجاه سال گذشته در مقایسه با اسکلتهای ماقبل تاریخ بالغ بر پانصد بار بیشتر است.

2 – امروزه متأسفانه دندان پزشکان با استفاده از آمالگام (که ترکیبی از جیوه، قلع و سایر فلزّات می‌باشد) به پرکردن دندان‌ها می‌پردازند که بسیار مضر می‌باشد، اگر یک ذرّه از آن را در یک دریاچه بیاندازیم بر اساس قانون خیلی از کشورها در آن دریاچه ماهیگیری و شنا به جهت بالا بودن میزان جیوه ممنوع اعلام خواهد شد.

چرخه جیوه در آب

جیوه یک سمّ مرگبار برای همه جانداران است. ماهی ها به مقدار زیادی آن را در بدن خود انباشته می کنند، علائم مسمومیت جیوه در انسان عبارتند از: بی خوابی، عصبی بودن، کاهش وزن و اشتها، از دست دادن حافظه، هیجان و اضطراب، افسردگی، لرزش، تَوَّهُم، پارستزی به لب و به پا، ضعف ماهیچه ای، حس کری و ناشنوایی، اختلال در تکلّم و عدم تعادل،کاهش عملکرد کلیوی.

جیوه در مواد متعددی یافت می شود از جمله: آمالگام (ماده ای که برای پر کردن دندان از آن استفاده می شود)، دماسنج و فشارسنج، ماهی ها و پستانداران دریایی، لوازم آرایش، برخی از سموم دفع آفات مورد استفاده در کشاورزی، نگهدارنده ها و رنگهای غذایی، داروهای مدرّ، شیاف های ضدبواسیر، شوینده ها، فیلترهای دستگاههای برودتی، نگه دارنده های چوب، داروهای مسهل، مواد چسبنده و …. ترکیبات آلی جیوه از نظر شیمیایی بسیار ناپایدارند و به سادگی تجزیه شده و ترکیبات دیگری می سازند. علی الخصوص متیل مرکوری(Hg++ Methyl Mercury CH3) که در حیوانات و انسان به جیوه غیر آلی و معدنی تبدیل می شود.

jive dar ab

 چرخه جیوه در محیط های آبزی بسیار پیچیده است و تحت فرم های مختلفی مشاهده می‌شود و همواره در حال تغییر به انواع فرم موجود می باشد، از همه مهم‌تر تبدیل به فرم متیل مرکوری است که از همه آنها خطرناک تر است. در نهایت جیوه رسوب کرده، و در بدن ماهیها، یا سایر ارگانیزم‌های آبزی منتقل می‌شود؛ و یا اینکه به جهت تبخیر مجدداً به اتمسفر بر می گردد.

مجله لانست (Lancet) که در زمینه علم پزشکی بسیار معتبر می‌باشد نتایج یک پژوهش را به اطلاع عموم رسانده است که در آن از انباشته شدن فلزّات سنگین در ارگانیزم بدن و ارتباط آن با بروز آلزایمر، اوتیسم و (MS)، (ALS) خبر می دهد و بالاخره تأثیر مخرب فلزّات سنگین را بر سیستم عصبی و دفاعی انسان آشکار کرده و عواقب جبران نشدنی آن را اعلام می دارد.

سلول‌های مغز به جهت اهمیّت ویژه‌ی خود توسط دیواره هماتوانسفالیک که مانع از ورود خیلی سموم و مواد مضر است حمایت می‌شوند، باید گفت که این حمایت مطلق نیست و ملکولهای جیوه و سایر فلزات سنگین از آنجائی که بسیار کوچک هستند ظاهراً قادر به عبور از این سد طبیعی هستند. برخی مواد مثل اسید سیتریک (که به وفور در کوکاکولا، فانتا و… یافت می شود) زمانی که در قوطی های آلومینیومی و سربی که به راحتی در اسید سیتریک حل می شوند، در دسترس مردم قرار می گیرند، عملکرد تخریبی بیشتری دارند و قادر به تسهیل عبور فلزات سنگین از این دیواره هستند .

فلزات سنگین در ارگانیزم

علائم انباشته شدن فلزات سنگین در ارگانیزم بدن موجب خستگی، بی خوابی، سر درد، افسردگی، حالت تهوع، ناراحتی های روده ای و دل درد در بیشتر افراد مشاهده می شوند و اغلب یکی از این موارد کلاسه شده و با داروهای معمول و خاصّ آن علامت معالجه می‌شود؛ در بعضی موارد نیز مثل گاستریت که بعد از مراجعه به پزشک متأسفانه امروزه از طریق داروهای شیمیایی اقدام به درمان آن می شود مشاهده می کنیم که داروی تجویز شده خود حاوی فلزات سنگین می باشد.

امراض ناشی ازتأثیر این فلزات در افراد به صورت‌های متعددی نمایان می شوند. در اینجا با ذکر چند مثال به شرح آن می پردازیم:

1 –افرادی که به جهت موقعیت شغلی تماس مستقیم با این فلزات دارند، اغلب مبتلا به آسم آلرژیکی شده و میزان آلومینیوم و نیکل حاضر در ارگانیزم بدن آنها بسیار بالا می‌باشد.

2- افراد ظاهراً سالم بلا فاصله پس از استعمال آمالگام دندان (که ترکیبی از جیوه، قلع و سایر فلزّات می باشد)، با بروز مشکلات قلبی، کاهش بینایی، احساس کسالت و ضعف عمومی مواجه می شوند،که این علائم حاکی از میزان جیوه بسیار بالا در وجود شخص است.

بررسی و تفسیر اطلاعات فوق در چهارچوب بیماری (ALS)

انباشته شدن فلزات سنگین را در ارگانیزم بدن نمی‌توان به تنهایی عامل بروز خیلی از امراض به خصوص (ALS ) قلمداد کرد؛ ولی باید به عنوان یک عامل مؤثر منفی مطرح شود که با دخالت سایر فاکتورهای مضرّ نقش بسیار فعالانه ای را ایفا می کند.

دانشمندان و محققین به طور علمی مضرّ بودن آنها را برای سلول‌های تمام بافتها و ارگانهای زنده بدن به اثبات رسانده‌اند، علی‌الخصوص در مورد ارگانیزم‌های تضعیف شده یا در آنهایی که مکانیزم سم زدایی مختل شده باشد که به عواقب آن در بالا اشاره شد.

در بیماری ALS آنزیم سوپراکسید دیسموتازی که در اثر این بیماری در سیستم بدن موجود است نمی گذارد روی و مس به خوبی در بدن جذب گردد در حالی که مس و روی بسیار بسیار برای بدن مفید هستند. جیوه هم که فلزی سنگین و مضر است مخالف (آنتاگونیست) سلنیوم است که برای بدن نقش حیاتی دارد و نمی‌گذارد که بدن سلنیوم را جذب نماید. اما نکته مهم آن است که با تغذیه سالم می‌توانیم بهترین مواد لازم برای بدن را نظیر منیزیم و سلنیوم و … جذب کنیم.

میزان فلزّات سنگین در بدن انسان   

فلزات سنگین در بافتها و ارگانهای متعددی انباشته می شوند. با آزمایش موی سر و ادرار می‌توان به میزان فلزات سنگین حاضر در ارگانیزم بدن دسترسی حاصل کرد. موی سر “آینه” حالت و موقعیت ارگانیزم بدن است؛ علاوه بر انباشته شدن فلزات در آن میزان حضور مواد معدنی مفید نیز قابل اندازه گیری است (از طریق مینرالوگرم مو)، بدین طریق از کمبود و یا مازاد املاح معدنی آگاه می‌شویم.

یکی از آزمایشات مبتنی بر اندازه‌گیری میزان فلزات سنگین دفع شده در ادرار بیمار پس از تزریق میزان قابل توجهی از دارویی به نام EDTA دیده می شود البته بایست توجه داشت که این دارو در مورد مریضان ضعیف مثل مبتلایان به (ALS) باعث ایجاد استرس شده که حتی برای مدّت محدود برای این نوع افراد غیر قابل تحمل است.

میزان “نرمال” فلزات سنگین در ارگانیزم برابر (0.00) می‌باشد پس از آن میزان قابل قبول و بعد از آن میزان سمّی و خطرناک مطرح است.

بعد از حصول اطمینان از میزان سمی بودن فلزات سنگین حاضر در ارگانیزم بدن از تراپی کیلیتی به صورت دوره ای و تزریق وریدی (EDTA) استفاده می شود؛ این نوع درمان در مورد بیمارانی که از بنیه فیزیکی خوبی برخوردارند شاید بتواند مؤثر واقع شود البته دربسیاری از موارد متأسفانه موجب بروز عوارض جانبی می شود از این رو بهتر است که با غذای سالم طبیعی و جلبک سبز کلرلّا، سیر، اسپیرولین (جلبک تک سلولی سبز- آبی) و غیره مصرف شود. برخی فلزات مثل روی یا سلنیوم که برای ارگانیزم بدن تا حدودی مفید هستند که اثر مثبتی هم بر علیه فلزات سنگین دارند.

(EDTA)، توانایی تشخیص فلزات سنگین را از سایر مواد لازم برای ارگانیزم بدن ندارد و بالطبع به همراه فلزات سنگین املاح و ویتامین های لازم را نیز دفع می کند. به همین جهت بسیار حائز اهمیّت است که رژیم غذایی بیمار با مکمل های غذایی حاوی ویتامین های(B)، منگنز، روی و سلنیم، منیزیم،کوروم و … آمیخته شود.

یکی از بهترین روش برای درمان، مصرف آب آشامیدنی است در هر 24 ساعت (تا سه لیتر) خصوصاً از نوع بدون‌کلر (تهیه شده از چشمه‌های طبیعی) بسیار مفید است به جهت اینکه قابلیت دفع این فلزات سنگین را به صورت یونی از طریق کلیه ها دارد.

جلو گیری از آسیب‌های مجدد فلزات سنگین

برای دفع فلزات سنگین احتیاج به آب و هوای سالم و خصوصاً تغذیه سالم که اثرات فلزات سنگین را در بدن تضعیف می کنند داریم که میزان آن ها را پائین می آورد، متأسفانه درباره محیط و آب و هوای شهر و سموم مرتبط با آن کاری از دست ما ساخته نیست، ولی محیط خانه و مواد غذایی و البسه‌ای که بر تن می کنیم می توانند مورد کنترل و بررسی و تجدید نظر قرار بگیرند. مواد رنگی و پوششی خانه می بایستی با دقت لازم انتخاب شوند، از همه مهم تر کیفیت آب آشامیدنی است؛ خیلی ازشبکه های لوله کشی شهرها مقدار زیادی از فلزات سنگین را در آب رها می‌کنند، اگر هم برای شرب از آب چشمه استفاده شود اغلب برای پخت و پز و چای و قهوه از آب لوله‌کشی منزل که آلوده و مملو از فلزات سنگین است استفاده می شود و علاوه بر این میزان جذب این فلزات از طریق پوست و استنشاق بخار هوای حمام هنگام دوش گرفتن و شستشو بسیار بالاست. از این رو لازم است که شیرآلات حمام از فلزاتی مثل سرب ساخته نشده باشند.

مقدار قابل توجهی آلومینیوم و فلزات مضر در لوازم آرایش و خوش بو کننده ها و ضد تعرّقها که خانم‌ها اغلب در موضع های بسیار حساس بدن، از آنها استفاده می‌کنند وجود دارد. در این مورد تحقیقات فراوانی انجام شده و به نظر می رسد که رابطه تنگاتنگی بین این محصولات و بروز سرطان سینه وجود داشته باشد که قطعاً بی ضرر نیستند.

مبتلایان به (ALS) باید از هر گونه تماس با کادمیوم (اغلب در آب لوله کشی یافت می‌شود) پرهیز کنند، نتایج پژوهش به چاپ رسیده در مجله پزشکی (J. Occup Eviron Health) بیان می‌کند که کارگری متوفی به جهت ابتلا به (ALS) با تحقیق مشخص شد که در کارخانه باطری سازی شاغل بوده است و ارتباط این مریضی با کادمیوم، (فلزی که در آن کارخانه به وفور مورد استفاده قرار می‌گرفت)، به طور خلاصه حاکی از آن است که مرگ این کارگر ناشی از تماس با این فلز بوده است:

کادمیوم تعادل دیواره هماتو انسفالیک که از سلول های مغزی محافظت می‌کند را به هم ریخته و آن را در برابر سایر ذرّات بسیار نفوذپذیر مضرّ می‌سازد و باعث تقلیل بیش از حد میزان مس و روی و سوپراکسید دیسموتازی در مغز شده و موجب افزایش عکس العمل سمّی نمک‌های اسید گلوتامیک می‌شود.

فهرست منابع:

 (Cosnes et al., Contacts Dermatis 1990 Aug.:23(2):65-7)

 J Occup Eviron Health 2001 Apr-Jun ;7

 Weekly Epidemiological Record 15/OCT/1999, vol.74, 41pp.337-348 “Macrophagic myofasciitis and alluminium containig vaccines”
The Lancet Neurology, 2014; 13(3): 330-333
Meltzer LE, Ural E, Kitchell JR. The treatment of coronary artery heart disease with disodium EDTA. In: Seven M, ed. Metal Binding in Medicine. Philadelphia: JB Lippincott; 1960
Chappell LT, Janson M. EDTA chelation therapy in the treatment of vascular disease. J Cardiovasc Nurs. 1996;10:78-86
Olszewer E, Carter JP. EDTA chelation therapy in chronic degenerative disease. Med Hypotheses. 1988;27:41-49
Olszewer E, Sabbag FC, Carter JP. A pilot double-blind study of sodium-magnesium EDTA in peripheral vascular disease. J Natl Med Assoc. 1990;82:173-174

Food safety: whose responsibility is it?” (1994). In PHLS Microbiology Digest, Vol 11(4):194

Blackburn, C. and McClure, P.J. (2002). Foodborne pathogens: hazards, risk analysis and control. CRC Press

Briggs, D.R. Naturally occurring toxicants and contaminants in foods. (1997). In “Food and Nutrition”. Wahlqvist, M (Ed) Allen and Unwin

Dall’articolo “Methylmercury-induced generation of free radicals: biological implications” pubblicato su “Metal Ions Biological System” nel 1999

Excitotoxins :The taste that kills , by Dr. Russell Blaylock

Shaldon S . EDTA and industry: 25 years of symbiotic synergism. Nephrol Dial Transplant 1989;4:408-410

Waites, W.M. and Arbuthnott, J. P. (1991). Foodborne Illness – A Lancet Review

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برای برقراری امکان تعامل با شما کاربر محترم خواهشمند است شماره همراه خود را در فیلد مربوطه وارد نمایید.شماره موبایل شما در سایت منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا