راز خوشحالی زاید الوصف مسئولان وزارت بهداشت و جریانات مافیایی سلامت از فوت یکی از اساتید طب سنتی کشورمان چیست؟!

?امروز این حقیقت بزرگ، دیگر برای توده مردم و همه ناظران منصف وآگاه، به خوبی عیان و آشکار شده که میزان مرگ و میر ناشی از کرونا هم در میان اساتید طب سنتی درگیر با درمان بیماران کرونایی و هم در بین بیمارن آنها “چیزی نزدیک به صفر” بود و آنها در صحت و عافیت هرچه تمام‌تر در حال گذران زندگی خود هستند.

?به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ جابر سعادتی صدر، کارشناس حوزه طب سنتی و رسانه در یادداشتی نوشت: چند روزیست که برخی جریانات و مسئولان وزارت بهداشت و مافیای دارویی کشور و عوامل رسانه‌ای آنها، از فرط خوشحالی از فوت استاد ارجمند و پژوهشگر برتر طب سنتی کشورمان “سید محمد موسوی”، زمین و زمان را به هم دوخته‌اند و فریادشان بلند است که “دیدید … دیدید که بالاخره استاد مدعی طب سنتی هم به دلیل کرونا فوت کرد!”

?اما درباره این هیاهوی کثیف رسانه‌ای، چند نکته بسیار مهم و کلیدی قابل ذکر است؛ اول اینکه چرا این جریانات مافیایی سلامت تا این حد از فوت استاد موسوی به عنوان یکی از اساتید و پژوهشگران مبرز طب سنتی کشورمان به وجد آمده‌اند و خیلی تلاش دارند فوت ایشان را به دلیل ابتلا به کرونا منتسب کنند؟!

?در پاسخ باید گفت که از زمان شیوع ویروس کرونا در کشورمان و درگیری همه‌جانبه نظام سلامت کشور با مرگ و میر ناشی از کرونا و فوت حدود 100 هزار ایرانی به این واسطه تا به امروز، اساتید طب سنتی کشورمان هم از همان روزهای نخست، وارد کارزار مقابله و درمان کرونا شدند و با وجود مخالفت سفت و سخت وزارت بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا با به کارگیری روش‌های درمانی مجرب طب سنتی، توانستند عملکرد بسیار موفقی در درمان بیماران کرونایی با روش‌های طب ایرانی ـ اسلامی داشته باشند

? ( آن هم بدون برخورداری از کوچکترین امکانات و بودجه‌های بیمارستانی و دولتی) و تقریبا بر اساس بررسی‌های میدانی گسترده در سطح کشور، تمام بیماران کرونایی که خارج از نظام رسمی درمانی و بیمارستانی به اساتید طب سنتی برای درمان مراجعه کرده‌اند، موفق به شکست کرونا و کسب بهبودی کامل در کم‌ترین زمان ممکن و با کم‌ترین هزینه درمانی شده‌اند!

?از سوی دیگر، تا به امروز اساتید طب سنتی کشورمان با وجود درگیری سنگین روزانه با بیماران کرونایی و فرایند درمانی آنها، آن هم بدون رعایت تدابیرپیشگیرانه مرسوم (ماسک، گان، فاصله اجتماعی و …)، هیچ مورد فوتی از میان خود نداشته‌اند! یعنی اساتید طب سنتی با وجودی که در معرض روزانه و شدید بیماران کرونایی بوده‌اند به مدد روش‌های پیشگیرانه و درمانی طب ایرانی ـ اسلامی در این مدت هیچ یک از آنها به واسطه ابتلا به کرونا، جان خود را از دست نداده‌اند!

?این حالیست که بنابر اعلام رسمی قائم مقام وزیر بهداشت بیش از 1000 نفز از پزشکان، پرستاران و کادر بیمارستانی کشورمان تا بهمن سال گذشته، جان خود را به واسطه ابتلا به کرونا از دست داده‌‌اند!! (در حالی که بخش زیادی از این فوتی‌های نظام سلامت اصولاً هیچ درگیری با فرایند درمانی بیماران کرونا هم نداشته‌ا‌ند) که از آنها به عنوان “شهدای سلامت” یاد می‌شود.

?همین نکته مهم و کلیدی، علامت سؤال بزرگی را در اذهان عمومی کشورمان ترسیم کرده و توده‌های مختلف مردم کشورمان این سؤال را می‌پرسند که “چرا بیش از 1000 نفر از کادر درمانی رسمی کشور با وجود تقید تام و تمام به رعایت تمام تدابیر پیشگیرانه و استفاده از تمام دسترسی‌ها و امکانات بیمارستانی کشور به واسطه ابتلا به کرونا، فوت کرده‌‌اند اما در مقابل، هم بیمارانی که روش‌های درمانی طب سنتی را انتخاب کرده‌ا‌ند و هم اساتید طب سنتی درگیر با فرایند درمان بیماران کرونایی بدون برخورداری از حداقل امکانات و تجهیزات بیمارستانی، تقریبا میزان مرگ و میر آنها، صفر یا نزدیک به صفر بوده است؟!”

?همین مسئله، حقیقت بزرگی را درباره توانمندی شگرف طب سنتی کشورمان و ناتوانی طب رایج مولکولی عیان می‌کند و ریشه هیاهو و خوشحالی زایدالوصف برخی مسئولان وزارت بهداشت و جریانات مافیایی درمانی و دارویی کشور را نیز باید در همین حقیقت بزرگ جست‌وجو کرد چرا که این دسته از مسئولان و جریانات به خیال خام خود تصور کرده‌اند که حالا به واسطه فوت یکی از اساتید شناخته شده طب سنتی و انتساب این فوت به کرونا، بهترین فرصت برای تخطئه توانمندی‌های درمانی طب سنتی دست داده است!

?اما زهی خیال باطل! در این باره باید گفت اولاً اصل فوت استاد موسوی به دلیل کرونا هنوز محل تردید است چرا که استاد موسوی در حالیکه با وجود کهولت سن، بی‌وقفه مشغول فعالیت سنگین بوده و به خود، کم‌ترین میزان استراحت را می‌داد و از سویی بیماری زمینه‌ای دیابت و کم‌خونی ارثی را نیز داشت و چند سال قبل هم بر اثر سانحه‌ای، بسیار ضعیف شده بود به خاطر احتمالابتلا به کرونا و به اجبار اطرافیان به بیمارستان آورده می‌شود و در آنجا بدون توجه به شرایط بیمار توسط پزشک معالج مربوطه، بیهوش می‌‌شود!!

?در نتیجه بیهوشی، سببیت فوت کامل می‌شود و استاد موسوی با “ایست قلبی” مرحوم می‌شوند و نه با عوارض بیماری کرونا! و حتی هیچ شاهد محکمی مبنی بر ابلای قطعی ایشان به کرونا در دست نیست و درثانی، کادر درمانی بیمارستان مربوطه باید به این
سؤال جدی پاسخ دهند که علت تجویز بیهوشی برای استاد موسوی چه بوده است؟!

?اما برسیم به قسمت جالب ماجرا؛ اینکه جریان یاد شده در بدنه نظام سلامت کشور خاصاً در مورد فوت مرحوم موسوی، این هیاهوی رسانه‌ای راه انداخته، خود به تنهایی یک حقیقت بزرگ دیگری را فاش می‌کند! و آن اینکه این جریان تا پیش از فوت استاد موسوی هیچ مصداق بیرونی و عینی از فوت اساتید طب سنتی درگیر با درمان کرونا را در دست نداشتند لذا فوت ایشان، بهترین فرصت برای عقده‌گشایی این جریان و فضاسازی رسانه‌ای برای تخریب توانمندی‌های درمانی طب سنتی توسط این جریان، تلقی شد!

?حال باید از این حضرات مدعی پرسید غیر از مورد اخیر فوت استاد موسوی آن هم با فرض پذیرش فوت به واسطه ابتلا به کرونا، آیا مورد فوت دیگری به واسطه ابتلا به کرونا از میان جمعیت چند هزار نفری اساتید طب سنتی سراغ دارند؟! در حالی که این اساتید طب سنتی در طول بیش از یک و نیم سال گذشته، به صورت تمام وقت مشغول درمان بیماران کرونایی بوده‌اند!

?آری! امروز این حقیقت بزرگ، دیگر برای توده مردم و همه ناظران منصف وآگاه، به خوبی عیان و آشکار شده که میزان مرگ و میر ناشی از کرونا هم در میان اساتید طب سنتی درگیر با درمان بیماران کرونایی و هم در بین بیمارن آنها “چیزی نزدیک به صفر” بود و آنها در صحت و عافیت هرچه تمام‌تر در حال گذران زندگی خود هستند و تلاش جریانات مافیایی سلامت برای غبارآلود کردن فضا به واسطه فوت تلخ و مبهم استاد موسوی، راه به جایی نخواهد برد و از عظمت و قدرت طب پرافتخار ایرانی ـ اسلامی کشورمان نخواهد کاست!
 

 

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برای برقراری امکان تعامل با شما کاربر محترم خواهشمند است شماره همراه خود را در فیلد مربوطه وارد نمایید.شماره موبایل شما در سایت منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا