نقش صهیونیستها در تخریب سنتهای تغذیه سالم

صهیونیسم نقشه نابودی بشر غیر یهودی را سالیان بسیاری است که طراحی نموده و برای رسیدن به هدف خویش از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است. چرا که برتری یهود بر سایر انسانها و حیوان بودن سایر نژادها جزء اعتقادات تحریف شدۀ یهود است.

استفاده از شیوه های مختلف و ضد انسانی، مبارزه با باورها، مبارزه با سنت و فرهنگ ملل، ربودن اندیشه ها و مغزها و و مبارزه با شیوه ی اصیل زیستن ادیان و فرهنگها مهمترین شیوه هایی هستند که
صهیونیست ها در رسیدن به اهداف خویش به کار بسته اند.

در این میان از جدی ترین روش هایی که سالهاست از آن بر علیه ملل بهره می جویند، آسیب به سلامت ملل از طریق عادات غذایی است، فاسد نمودن غذاها، تغییر ذائقه ها، ورود مواد مضر به غذاها و تغییر ظروف برای پخت غذا همه شیوه هایی هستند که صهیونیست به کمک آنها ضربه ی سهمگینی به جوامع وارد ساخته است.

این دشمن قسم خورده بشریت نقشه های خویش را بسیار هوشمندانه و با دقت و در طی یک برنامه ریزی دراز مدت انجام می دهد. به گونه ای که جوامع، تغییرات اتفاق افتاده را حس نمی کنند.

غنای فرهنگی، علمی و دینی ایران و اسلام باعث شده که نوک پیکان صهیونیست، سالیان سال به سوی ایران و اسلام باشد.

صهیونیست ها برای آلودگی سه ماده ی حیاتی آب، نمک و روغن برنامه ریزی اساسی و طولانی مدت داشته اند و اولین ماده ای که در ایران آلوده نموده اند آب است.

این کار را شخصی به نام مستر هُمفر (mester Homfer) که بنیانگذار وهابیت است، آغاز نمود. این فرد دربارۀ مبارزه با ایرانیان این گونه می گوید:« همه ی ایرانی ها یک چاه در خانه شان دارند که باید این آب سالم را از آنها گرفت.»

با برنامه ریزی های دقیق کم کم آب را از خانه ها به یک محل بردند و از آن جا به صورت لوله کشی به خانه ها رساندند. اکنون نیز با اضافه نمودن کلر و فلوراید به آب به نقشه خود جامۀ عمل پوشاندند.

آب اساسی ترین عنصر تشکیل دهنده ی ترکیب ماده ی سلولی است که بخش بزرگی از تمام سلولهای زنده حیوانی و انسانی را تشکیل می دهد.

امروزه به لطف پیشرفتهای تکنولوژیک توانسته ایم آب را بیش از پیش بشناسیم و مطمئن شده ایم که آب موجودی زنده است. تغییر شکل بلورهای آب در مجاورت ادعیه، جملات زیبا و اندیشه و احساس مثبت، این امر را از منظر علمی بر ما اثبات نموده است.

ایرانیان در گذشته آب نیسان را که از آب باران روز 27 فروردین تا پایان اردیبهشت به دست می آمد، بر هر آب دیگر ترجیح می دادند. بهاری بودن طبع این آب و سلامتی که در آن نهفته بود دلیل توجه به آب نیسان بود.

یکی دیگر از مثالهایی که حاکی از زنده و مقدس بودن آب نزد ایرانیان قدیم است این است که اگر فردی مشغول پختن غذای آب دار می بود و در حین آشپزی، عصبانی می شد یا ناسزایی می گفت، معتقد بودند که آن غذا خراب می شود و عصبانیت و ناسزای فرد بر آب موجود در غذا تأثیر بد می گذارد.

در قدیم آب را به دست مؤمن می دادند تا بر آن دعایی برای رفع بیماری بخواند یا برای دفع چشم زخم از خانه ها، آیات قرانی را بر آب می خواندند و دور تا دور خانه می ریختند.

شاید بتوان گفت ایرانی ها از قدیم آب را دارای حیات و آگاهی می دانسته اند.

حال سؤال این است که کدام آب موجود در طبیعت، آب مناسبی برای نوشیدن هستند؟

آب های باران، چشمه، قنات و چاه جزء آب های خوب هستند به شرطی که معلوم باشد این آب ها از چه منطقه ای می آیند و مطمئن شویم در بین راه آلودگی هایی به آن اضافه نشده باشد و برای از بین بردن شک دربارۀ انواع آب ها باید آن ها را جوشاند.

فراموش نشود که حتماً آب را در زمان تشنگی باید نوشید نه بیشتر و نه کمتر.

در ضمن توجه داشته باشید که در بعضی مواقع نباید آب نوشید. مثل 1) زمانی که حرکت های خیلی شدید انجام می دهید که متأسفانه در تلویزیون می بینیم ورزشکاران در میان بازی می ایستند، آب
می خورند و باز به تحرک شدید می پردازند که می تواند امری به نهایت مضر و حتی کشنده باشد.

2) هنگام استحمام 3) بلافاصله بعد از برخاستن از خواب 4) بعد از خوردن میوه مخصوصاً خربزه

در میان عام و خواص باورهایی دربارۀ نمک موجود است که از نظر علمی بی پایه و اساس به نظر می رسد. در باور مردمان ما نمک ماده ای مضر و ناشناس است که تنها کاربردش طعم دهندگی بر غذاهاست و کار کرد مستقل و کارایی ندارد. عموماً افراد با تکیه و استفاده ازجمله غریب «می گویند نمک مضر است» این ماده را کنار زده و خود را از استفاده از این ماده ی سلامت بخش محروم کرده اند بی آنکه به درستی بیندیشند واژۀ «می گویند» به چه کسی باز می گردد؟ چه کسی «می گوید»؟.

لازم به ذکر است غالباً افراد جامعه تفاوتی میان نمک موجود در بازار و نمک طبیعی قائل نیستند. پس نخست به معرفی نمک و مزایای آن می پردازیم. امید است که موجب بازگشت مردم به مصرف نمک طبیعی و بازگشت همه به سلامتی که بی گمان با هم ارتباط مستقیم دارند شویم.

نمک طعام به مجموعه ای از کل نمک های کشور گفته می شود که به صورت طبیعی به دست آمده و از قدیم الایام در ایران خواص درمانی داشته و استفاده می شده است.

حال به احادیثی اشاره می شود تا منافع نمک در سلامت انسان بیشتر مورد تاکید و تایید قرار گیرد.

رسول اکرم صله ا… علیه وآله وسلم می فرماید:« نمک بیماری های بسیاری را درمان می کند که کمترین آنها درمان جذام است.»

امام علی علیه السلام می فرماید:«اگر در سفره ی غذا نمک نباشد، ملائکه در آن حضور نمی یابند، صحت بدن وجود نخواهد داشت و سفره بی برکت خواهد بود.»

لازم به ذکر است در ادبیات و فرهنگ ما ضرب المثلها بسیار قابل تأمل و نشانه ی باورهای مردم است در این میان نمک یکی از واژگان مهم و از همراهان همیشگی ضرب المثلها و اصطلاحات مغزدار فرهنگ ما بوده است. نمک گیر شدن، نمک نشناس بودن، بشکنه دستی که نمک نداره، نمک پرورده بودن، نمک خوردن و نمکدان شکستن و …ضرب المثلهایی است که نقش اصلی را در آنها نمک ایفا می کند.

طبق آخرین مطالعات انجام شده در هر یک گرم از بزاق دهان انسان صد هزار میکروب وجود دارد که با مصرف نمک این میکروب ها از بین می روند. در نتیجه شروع غذا با نمک باعث می شود مقدار زیادی از این میکروبها وارد معده نشود. مقدار مصرف نمک در طول روز را بدن مشخص می کند و اگر میزانی که نیاز دارد بگیرد دستور می دهد که کافی است.

حکمای ایرانی طبق دستورات طب سنتی، روغن را به دو دسته روغن های سرد و روغنهای گرم تقسیم نموده اند. روغنی که دارای طبیعت سرد است را برای استفاده در ابزارآلات، مفید دانسته و روغن گرم را برای استفاده ی انسان مناسب دانسته اند. روغن سرد این گونه است که در مجاورت گرمای مطبوع ( مثل گرمای اجاق گاز برای پخت غذا) سفت می شود. دقیقاً همان اتفاقی که روی اجاق گاز و کاشی های آشپزخانه ی ما اتفاق افتاده است.

این سفت شدن شاید در ماشین ها نافع باشد اما در بدن انسان بسیار مضر است وقتی این روغنها وارد بدن می شود و به کبد که کارخانه ای پرکار است می رسد، به دلیل مجاورت روغن با حرارت داخل کبد (که به 40 درجه می رسد) روغن سفت شده و کبد را از کارکردن باز داشته و متوقف می کند و می تواند بسیار بسیار کشنده باشد.

چنین است که بسیاری از مردم پس از سونوگرافی متوجه می شوند که کبد چرب دارند، در واقع کبد چرب، کبدی است که به درستی نمی تواند کار خود را انجام دهد.

در حالی که روغن های گرم مانند روغن زیتون، کنجد، محلی یا روغن دنبه چنین خاصیتی نداشته و برای بدن انسان بسیار نافع هستند و می توان آنها را در طبخ غذا استفاده نمود و دوباره به کار برد.

این روغن ها در مجاورت گرما وحرارت سفت نمی شود. نشانه ی این ادعا اینجاست که در هنگام پخت غذا لایه های سفت و محکم از این روغن ها بر کاشی و گاز نچسبیده و می توان پس از یک ماه پخت و پز،
لایه ای را که بر روی کاشی های آشپزخانه تشکیل شده را با دستمال به آسانی پاک کرد. این روغن ها در بدن انسان نیز همین گونه هستند و به راحتی جذب بدن شده و سلامت انسان رابه دنبال دارند.

لازم به ذکر است که صهیونیست در زمینه های مختلفی دست به کار شده و در صدد صدمه زدن به فرهنگ ایرانیان بوده است که اشاره ای گذرا می کنیم. از ایرانیان فهیم انتظار می رود که به تحقیق و مطالعه ی وسیع در این زمینه پرداخته و صهیونیست و دشمنان ایران را ناکام گذارند.

از جمله مباحثی که مورد توجه صهیونیسم بوده ورود میوه های فرنگی به ایران است.مثل گوجه فرنگی، توت فرنگی، نخود فرنگی و هویج فرنگی که هیچ کدام بومی کشور ما نیستند و در طی سالیان انواع بومی این میوه ها را حذف کرده و بذرآنها کمیاب و نابود شده است.

مبحث بعدی مصرف زیاد برنج و وابسته کردن مردم به برنج است. در گذشته نان گندم بیشترین غذایی بود که همراه با خورش ها و آب گوشت ها استفاده می شد و مصرف برنج خیلی محدود بود. ولی امروزه اکثر غذاها با برنج مصرف شده و انواع برنج های خارجی با کیفیت بسیار پایین و آلودگی های مختلف بر سر سفره های ما است.

در میان ایرانیان مصرف خروس، بوقلمون، غاز، اردک، کبک، بلدرچین، قرقاول، گنجشک و کبوتر متداول بود. اما همه را به ترفندهای مختلف کنار زده و موجودی را آوردند که پیش از آن بر سر سفره های ایرانی نبود. پس از ورود و ترویج مرغ طرح جدید آنفلوآنزای مرغی ریخته شد و از این راه تمامی مرغ های سالمی که در خانه روستاییان یافت می شد را کشتند و به جای آن مرغ های رنگی وارد کردند. در حالی که در کشورهای دیگر مخصوصاً ژاپن مرغ های با نژاد اصیل ایرانی را پرورش داده و استفاده می کند.

مباحث مختلفی برای تأمل وجود دارد که مجال پرداختن به آنها به تفصیل نیست فقط گذرا اشاره ای کردیم و امیدواریم که در فرصتی مناسب توضیح و تفصیل بیشتری داده شود.

 

نوشته های مشابه

‫۱۱ دیدگاه ها

  1. سلام

     

    اگر در مورد 99 درصد مقصر این موارد که خود ما ایرانی ها هستیم هم می نوشتید بد نبود به قول اون جمله طلایی که میگه از ماست که بر ماست

     

     

    1. سلام علیکم
      با کمک دلسوزان در این عرصه همه ی اقشار جامعه را آگاه خواهیم کرد به لطف و عنایت پروردگار
      گروه مدیریت سایت

  2. با سلام و خسته نباشید

    مطالب بسیار مفیدی بود فقط در مورد اینکه تقصیر گردن کیه، نباید این رو گردن این یا اون  بیندازیم من یه مقدار با این قضیه مخالفم به نظر من بیشترین تقصیر یعنی بالای نود درصد گردن خود ماست ما باید تحقیق کنیم خودمون برای حفظ این سنت های ارزشمند تغذیه چه کردیم که امروز همه از یاد رفته بازم از سایت شما ممنون که تو این آشفته بازار بخش مهمی از این آداب قدیمی و سالم رو زنده کرده

     

     

    1. در جواب Ali آقا باید گفت که بله درسته که ما خودمان باید آگاه باشیم ولی اظهارات آقای دکتر روازاده در مورد نقش صهیونیست ها در نابودی “ابدان” و “ادیان” کاملا صحیح است. در این زمینه کافی است نگاهی به “پروتکل دانشوران صهیون” نگاهی بیاندازید. خواهشا کمی بصیرت داشته باشید!

  3. سلام و عرض خسته نباشید به شما دکتر عزیز!
    انشأالله خدا خیرتان دهد و روز به روز بر علمتان بیافزاید.
    مطالب خیلی خیلی با ارزشی دارین.
    ممنون…
    انشأالله خدا ریشه این صهیونیست و انگلیس و تمام دشمنان مسلمانان رو بخشکونه…

  4. در طب اسلامی ۵ رکن وجود داره آب . نمک . شکر . روغن . نان و سرکه هم مهم هست باید اینها درست کنیم یهود دقیقا دست گذاشته روی اینها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برای برقراری امکان تعامل با شما کاربر محترم خواهشمند است شماره همراه خود را در فیلد مربوطه وارد نمایید.شماره موبایل شما در سایت منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا