آغوز چیست و طریقه شیر دادن در روزهای نخستین تولد نوزاد
حکما گفته اند مادر، دو سه روزی صبر کند تا شیرِ مناسب برای کودک که همان آغوز است به پستانش بیاید؛ آن وقت شیر بدهد. در بعضی قُرا (دهات) هنوز هم تا سه روز نگذرد شیر نمی دهند البته محقّق شده که پس از دو الی سه ساعت شیر رقیقی که آغوزی ندارد وارد سینة مادر می شود که بهتر است آن را ندهند. از این است که گفتیم وقتی که طفل متولد میشود، ترنجبین به طفل بدهند تا عقی(مکونیوم) خارج شود به جهت این که شیر این خاصیّت را ندارد که عقی را دفع کند و دیگر این که اگر مادر در دو ساعت اوّل شیر ندهد، پستان او پر و از کثرت شیر متورم و بزرگ میشود و دیگر طفل نمی تواند سر پستان را به دهان خود ببرد؛ بنابراین باید آن را بدوشد و به طفل ندهد.
شیر دادن به نوزاد برای اولین بار
باید قدری عسل داخل آب کرده به او بخورانند و چند مرتبه، دو سه مثقال ترنجبین داخل آب کرده آب عسل و ترنجبین را با هم مخلوط کرده به طفل بدهند که اولین مدفوع نوزاد (عقی) را خارج کند و بعد از دو روز و بیشتر شیر بدهند همین که ملایمت و نرمی¬ شکم ایجاد شد و عقی خارج شد، دیگر ترنجبین را حذف کرده ندهند و شیر را بدهند.
صحیح آن است که تا سه روز به کودک شیر ندهند و آن را دوشیده و دور بریزند و در این سه روز ترنجبین، شیرخشت و روغن زرد به او خورانند تا خون بسته و مردة داخل روده هایش خارج گردد و پس از سه روز آغوز را شروع کنند که ناآگاهانه پنداشته میشود که شیر کم مایه و سرشار از هورمون، در سه روز اول همان آغوزِ مفید است در فرهنگ ایرانی اسلامی حداقل سه روز اول زایمان به خاطر سوءمزاج مادر به نوزاد مطلقاً شیر نمی¬دادند. مانند زمانی که مادر به شدت عصبانی میشود و خوراندن آن شیر به نوزاد توصیه نمی¬شود؛ چرا که تولد هزار بیماری را در پی دارد. لذا آن شیرِ عصبانی را می دوشند و دور می ریزند وهنگام آرامش مادر مبادرت به نوشاندن شیر می کنند.
سید اسماعیل جرجانی در ذخیره خوارزمشاهی درگفتار پنجم اندر تدبیر پروردن طفلان در باب دوم اندر شیر دادن، گفته است: «اگر سببی نباشد که شیر مادر تباه شده باشد، شیر هیچ کس سودمندتر از شیر مادر نباشد لکن یک هفته بیشتر؛چندانکه مادر از رنجِ زادن و از سوءالمزاج که از آن رنج، تولد کرده باشد برآساید، اگر کسی دیگر شیر دهد صواب باشد و مادر تا آن روز که شیر خواهد داد از هر روز شیر خویش همی دوشد و می ریزد.» در خلاصةالحکمه آمده است: «
بباید دانست که در هنگام ولادت همان وقت شیر نباید خورانید، بلکه اقلاً تا شش ساعت کامل نگذارد و گریه نکند و حرکت ندهد دست و پا را- که علامت صدق طلب است- و معده و حلق او نجنبد و وسعت نیابد به سبب گریه و حرکت و اگر به این مدّت باز داشتن آن از شیرممکن نباشد به سبب شدّت گریه و ضعف طفل، پس هر چند از وقت ولادت دیرتر شود بهتر است.
چون می خواهند شیر به او بخورانند، ابتدا قدری عسل بخورانند تا تنقیه و جلای معدۀ او نماید و مهیّا گرداند برای انهضام شیر.
و قبل از شیر دادن، اوّل بار کامِ طفل که به خاک شفا و خرما و آب فرات و یا زمزم و یا باران نیسان بردارند چنان چه ذکر یافت و یا انگشت شهادت را به عسل و یا شیرینی دیگر آلوده بر کام او بمالند پس شیر بخورانند و به تجربه معلوم نموده اند.
و باید که ابتدا شیر اندک بخورانند و به تدریج زیاده نمایند و تا خود شیر نطلبد ندهند و علامت طلب شیر طفل، گریه و دست و پا زدن آن است و تا یک هفته لازم است که در تمام روز و شب زیاده از سه چهار بار شیر نخورانند و معدۀ او را مملو نسازند که باعث تمدّد و تنفّخ دیگر گردد. و بعد از شیر، بخوابانند که خواب معین بر هضم است و بعد ]از[ خواب و سبکی معده و عدم ظهور اثر امتلاء چون شیر طلب نماید، آن هنگام شیر بخورانند و این تدبیر در هنگام امتلاء که اتّفاقاً شیر بسیار به طفل خورانیده باشند بهتر است.
و باید که اوّل صبح، مرضعه (زن شیرده) پیش از خورانیدن شیر به طفل، شیر خود را دو سه بار بدوشد و بریزد و یا آن که کسی را بگوید که بمکد و بریزد آن شیر را؛ زیرا که مکیدن، به از دوشیدن است و در دوشیدن، خوف الم و ضرر است. و در شیر مرضعه که عیبی باشد، آن زمان دوشیدن و مکیدن قبل از خورانیدن به طفل واجب است.
و در تدبیر اصلاح شیرِ آن کوشندبه تدابیری که ان شاءالله تعالی خواهد آمد. »
در ترجمه کتاب المنصوري في الطب بخش پرورش نوزاد آمده است:« نوزاد تا اندازهاى شير بخورد كه شكمش كشيده نشود و باد از آن بيرون نيايد كه بيش از اندازه شير خوردن نوزاد سستى، تنبلى، خوابآلودگى، ناآرامى، گريه و بالا آوردن براى او به ارمغان مىآورد. چنانچه اين نشانهها پديد آمد، همان هنگام به مدت طولانىتر از عادت هميشگى شير دادن او از شيردهى او جلوگيرى شود، خواب او را افزايش دهد و با آب گرم گرمش كند و كمتر از عادتش به وى شير دهد، سپس به عادت خودش برگردانده شود. »
در فصل هفتم کتاب طب در دوره صفويه، با عنوان تغذيه، پرورش و طب كودكان آمده است:
« به مادران توصيه مىشد قبل از آن كه پستان خود را به دهان طفل بگذارند چند قطره عسل يا گلاب به دهان او بريزند تا اولا بلع را به وى بياموزد و ثانيا او را به مكيدن پستان ترغيب نمايد. به سق دهان كودكى كه پستان نمىگرفت قدرى عسل يا شيره خرما و يا ماده مخصوص ديگرى كه محنك ناميده مىشد مىماليدند تا به گرفتن پستان ترغيب بشود.»
در تغذیه نوزاد توجه بهدرخواست و میل نوزاد بسیار مهم است. البته برخی اوقات والدین با هر گریه کودک به او شی می خورانند که این امر سبب تجمع شیر و امتلاء بیش از حد معده و ایجاد ناراحتی و درد در نوزاد می کند قنداق نمودن نوزاد و استفاده از گهواره که متأسفانه امروزه رو به فراموش شدن رفته است، تواتر گریه را به طور واضح کاهش می دهد و از این مشکل که به عنوان کولیک شیرخوارگی نامیده می وشد جلوگیری می کند.