حکایت هایی خواندنی از انواع خون گیری: ضرر فصد نکردن به موقع
ضرر فصد نکردن به موقع
صاحب کتاب ذخیره می نویسد:
من اندر خوارزم خواجه ای دیدم که همسایه من بود و بامداد به روز آدینه نزد من اندر آمد و گفت که به باغ بیرون می خواهد رفت. فصل بهار بود و نبض به من نمود. دست برنهادم و گفتم:
فصد کن و استفراغ بکن، پس بیرون شو!
گفت:
امروز آدینه است، پس از نماز فصد کنم.
چون از مسجد جامع با آمد، منش 1 بیشتر پدید آمد. فقاع خواست و یک دم فقاع بچشید و قی خون آغاز کرد و بسیار خون برانداخت و اندر حال هلاک شد.2
1 مَنش: تغییر حال شخص بیمار.
2 سید اسماعیل جرجانی، دخیره خوارزمشاهی، بنیاد فرهنگ ایران، 1355، ص 208.