در شیر دادن مادر

بهترین غذاها برای نوزاد شیر و بهتر از همۀ شیرها شیر مادر است چون از مادر به وجود آمده، از خون او نموّ کرده؛ همان خون است که رنگ شیر گرفته، به تدریج در پستان برای طفل ذخیره شده در حقیقت یک بدن واحد بوده و از هم جدا شده اند، پستان هم برای این عمل خلق شده. اگر شیر ندهند ملغی و باطل می ماند. پس از این شیر چون از همه جهت نزدیک به حالت او است زودتر نموّ می کند چنانچه طبیعت جمیع حیوانات است که از پستان مادر خود شیر می خورند و برای مادر هم چنانکه مذکور خواهد شد؛ شیر دادن به طفل خود فوایدی دارد.

از دادن شیر مهر مادری بیشتر شده، تحمّل زحمات می کند که هیچ دایه ای طاقت تحمّل آنها را ندارد، میل طفل به مادر زیاد می شود، اگر او را به دایه بدهند این میل منقطع و مادر مثل بیگانه می شود و این محبّت را به دایه پیدا می کند. و در حقیقت این شیر، حقّ این طفل است، اگر به او ندهند حقّ او را غصب کرده اند. خاصّه نسبت به چنین مظلوم بی زبانی. هنوز مادر اگر شیر ندهد نصف تکلیف مادری خود را به عمل نیاورده، با او بدتر از حیوانات و طیور کرده که غذای دهان خود را به بچۀ خود می دهند بلکه آن را خورد کرده به حلق آن می ریزند تا بزرگ شود. بعضی مادرها از خوف این که نقصی در جمال و در سایر حالات آن ها پیدا شود از شیردادن به طفل خود اعراض دارند و این خوف بی جا است، چون زنانی که طفل خود را شیر می دهند در وقت دادن شیر هیچ نقصی در حسن ظاهر آن ها ظاهر نشده، وجیه تر و بهتر می شوند.

فایدۀ شیر دادن برای مادر: شیر مایعی است که خداوند آن را به پستان فرستاده که از آنجا دفع شود و مادر را از بعض امراض که ممکن است بعد از وضع حمل عارض او گردد محفوظ نماید. چنانچه ملاحظه کرده ایم در مدّت چند ساعت پستانها بزرگ شده پر از شیر می شود و اسباب استراحت رحم و اجزای آن شده که برای حفظ صحّت زن بسیار مفید است و اگر به طفل ندهد گاهی پستان متورّم شده و دردناک می گردد و مدّتی او را مبتلا می کند مگر اینکه مادر مریض شود یا عذر دیگر داشته باشد باید مادر راضی به شیر دادن باشد و به کمال میل طفل خود را شیر بدهد.

زنی مبتلا به ذات الرّیه شد او را از شیر دادن به طفل منع کردند مرض او شدّت کرد و هر چه در علاج او کوشیدند ثمری نکرد. روزی طفلش زیاد گریه کرد او را گرفت و شیر داد شیر به پستانش آمد طفل را رها نکرده دوباره شیر داد حالتش بهتر شد کسان او که این حالت را دیدند طفل را به او واگذاشتند. چندین مرتبه که شیر داد درد مزمن او علاج یافت.

مادر باید مراعات جمیع شروط حفظ صحتی را بنماید. ظاهراً قوا و اشتها و هضم او خوب باشد و از خوردن و خوابیدن قوّت بگیرد. کمیّت و کیفیّت شیر او را طبیب پسندیده باشد و معلوم کند که امراض مزاجیّه و مسریّه مثل کوفت و خنازیر و سل و جنون و بعض امراض جلدیّه و مزاج لنفی که ممکن است سرایت به طفل نماید نداشته باشد اما افسوس که جمیع این شرایط در زنان شهرنشین جمع نمی شود. ولی در زنان دهات و روستاها جمع می شود. چنانچه میبینیم مادرهایی که چندان قوی نیستند بلکه ضعیف و لاغر هم هستند ولی طفل آنها فربه و سالم است، پس بر مادر لازم است که اگر ممکن باشد هم به مُلاحظۀ خودش بعضی توهّمات را رها کند که منجر به خسارت کلّی نگشته و شیردادن را ترک نکند. مادری که می خواهد طفل خود را شیر بدهد باید در ماه آخر حمل سر پستان خود را با جوهر اسطوخدوس بشوید و اگر حلمه الثدی(سرپستان) که باید در این وقت بیرون آمده و برجسته شود، بیرون نیامده باشد باید یا به مکیدن با لب ها یا با اسباب مکیدن آن را بیرون بیاورند و باید گاهی از پستان راست و گاهی از پستان چپ شیر بدهد. هرگاه سی و شش الی چهل ساعت بگذرد هر چه می مکد شیر به پستان نمی آید، یک قسمت شیر گاو داخل سه قسمت آب کرده، کم کم به دهان طفل بریزد و هر لحظه پستان به دهانش گذارد تا بگیرد. بعضی اطفال ضعیفند، با وجود آنکه دهان آنها سالم است از گرفتن پستان عجز دارند و تنفّر می کنند در این حالت مادر نباید بترسد باید که قطره قطره شیر از پستان به دهان او بچکاند اگر شیر نمی آید بدوشد و با قاشق به دهان او برد همین که طعم شیر را چشید خود بنای مکیدن و شیر خوردن می گذارد.

در اندازۀ شیر و غذا دادن اطفال

بخش اول:

در هفته های اوّل به طور اطمینان بگذارند نوزاد هر چند مرتبه و هر مقدار که می خواهد شیر بخورد به جهت اینکه هنوز عادت به مکیدن نکرده و کم می خورد. در بیست و چهار ساعت در فاصله های شیردادن می خوابد و چندین دفعه استراحت می کند پس بعد از آن اگر متقضی باشد دفعات شیر دادن را زیاد کنند اما اگر شیر زیاد خورده باشد و بخواهند کمتر بدهند باید او را در هوای خوب به تفریح ببرند تا تقاضای شیر را فراموش نماید پس از آن برای خوبی حالت نوزاد، شیر دادن را منظم و تعداد دفعات آن را معیّن نمایند به جهت اینکه منظّم کردند و تعیین دفعات آن برای صحّت او لازم است و مخصوصاً باید متوجه هضم آن باشند، اگر هضم نمی کند برحسب آن کم و منظّم نمایند که طفل و مادر در شب زمان استراحت دارند. باید ملتفت بود که این قدر باید طفل را به پستان گذاشت که در کمال میل و لذت پستان را بمکد. وقتی از روی بی میلی می خورد و خوب پستان را نمی گیرد بلافاصله او را بردارند. وقتی که سنّ طفل زیاد شد هر دفعه زیاد شیر می خورد باید دفعات آن را کم کرد به شکلی که سه الی چهار مرتبه در روز و یک الی دو مرتبه در شب بیشتر ندهند و این وقتی است که تغذیۀ طفل خوب است و حالت خوشی دارد و زرنگ و خوش خلق و خندان است و خواب او خوب است، امّا وقتی که به عکس این است باید شیر را کم کرد و فهمید که سبب بدی تغذیه چه چیز است و به رفع او کوشید.

بخش دوم:

در اینکه چه هنگام با وجود خوردن شیر باید به طفل غذا داد، اگر کیفیّت و کمیّت شیر خوب باشد شش ماه تمام به جز شیر چیز دیگر ندهند به جهت اینکه شیر غذایی است که مناسب طبیعت طفل است و واسطۀ مابین غذای حیوانی و نباتی است و دارای موادّی است که نوزاد با آنها نمو می کند و از بابت سهولت هضم، مناسب معدۀ ضعیف او است و در اوّل طفولیّت چیزی جایگزین آن نمی شود. بعد از شش ماه شروع به غذای سبک نمایند. اغلب در ماه پنجم و ششم از بابت کمی شیر مادر لازم می شود که به طفل جزئی غذا بدهند، در آن وقت اگر به شیر دایه، شیر گاوی که ماء الشعیر داخل کرده باشند اضافه نمایند کفایت در تغذیه می کند جزئی غذای سبکی هم به آن بیافزایند.

بخش سوم:

وقتی که می خواهند شروع به غذا کنند باید غذایی اختیار کنند که مناسب حالت طفل باشد و مفسد شیر نباشد. بهترین غذاها برای طفل شیرخواره آب گوشت رقیقی است که جزئی نان داخل آن کرده باشند به جهت این که طبخی که در این دو باید بشود، شده است و سریع الهضم تر است یا اینکه به همین آب گوشت قدری شیر اضافه کرده که سوپ شیر با نان گویند و بعد از آن آردِ سیب زمینی داخل آن آب گوشت کرده بدهند یا برنج را با آب و کمی نمک پخته، اندکی شیر داخل کرده بخورانند و باید تمام اینها که گفتیم کمی گرم باشد. شش، هفت ماه که گذشت ممکن است از جمله غذاهایی که به آنها داد آش است که هر روز یا یک در میان برای آنها تهیّه کرد و هم چنین می توان مغز نان را در آب گوشت فرو برده به آن ها خورانید.

در فطام و از شیر گرفتن

مقصود از فطام این است که دیگر به طفل شیر ندهند و برای آن وقتی باید اختیار کرد که طفل در کمال سلامت باشد. بهتر این است در بهار و پاییز او را از شیر بگیرند نه در تابستان که احتمال می رود مریض شود. هرگاه ملتفت شوند که اسهال دارد یا در وقت وبا مبتلا به کلرین است(اسهالی که قبل از وبا عارض می شود) از شیر نگیرند، اگر هم از شیر گرفته باشند دوباره بدهند تا مرض وبایی به کلی موقوف گردد. طفل را دیرتر از شیر بگیرند. بهتر است تا زودتر بگیرند مگر اینکه ضرورتی داعی شود که زودتر از شیر بگیرند. حدّ وسط شیر دادن را بعضی بیرون آمدن دوازده دندان یا جمیع دندان های شیر قرار داده اند ولی این حد اعتباری ندارد به جهت اینکه در بعضی دندانها زودتر و در بعضی دیرتر بیرون می آید بالجمله برای اینکه خطرات تسنین(درآوردن دندان) و امراضی که در آن وقت عارض می شود بگذرد، باید صبر کنند تا دندان های اوّلیّه تمام خارج شوند، آن وقت از شیر بگیرند. گاهی وقت شیر گرفتن و غذا دادن می رسد و هر غذایی که به طفل می دهند هضم نمی کند و روز به روز ضعیف می شود. از این است که معدۀ او هنوز قوّت هضم غذا را ندارد به خصوص اگر غذا ثقیل و غلیظ هم باشد که متحمل است موجب ورم روده ها شود، در آن وقت بالضّروره باید آن قدر شیر بدهند که معده قوّت بگیرد و بتواند غذا را هضم کند، امّا باید بگوییم اگر خیلی از موعد شیر گرفتن بگذرد باز شیر بدهند طفل از نموّ باز می ماند. تنبل و لاغر شده، استخوان های او نرم مانده و مستعدّ کشاهه(راشیتیسم) می شود چرا که شیر آن قدر مغذی نیست که کفایت بدن را در وقتی که همۀ دندانها بیرون آمده و طبیعت، غذا می طلبد بنماید. همینکه شروع به دادن غذا کردند باید از شیر کم کنند که هر قدر غذا را بیشتر می کند شیر را کم کنند و کم کم شیردادن شب را موقوف کرده، در بین روز هم از دفعات آن بکاهند بعد از مقدار آن کم کنند تا به کلّی قطع نمایند. از شیر گرفتن بعضی اطفال خیلی مشکل است، متّصل گریه می کنند، پستان را می خواهند، در این حالت لابد باید دواهای تلخ و بدمزه مثل افسنتین و جنطیانا و صبر زرد به سر پستان خود بمالند که دیگر پستان را نگیرد. همین که طفل را از شیر گرفتند تعجیل در دادن گوشت و غذاهای ثقیل غلیظ نکنند. اوّل غذاهای آردی و نباتی و به تدریج گوشت های طیور و غذاهای حیوانی بدهند که موجب تحریک و ورم مجرای تغذیه نشود.

حالت فطام نسبت به مادر چنین است که هر قدر کمتر به طفل شیر می دهد به تدریج شیر او کمتر می شود تا وقتی به کلّی قطع گردد شیر تمام می شود. امّا گاهی با وجود فطام شیر او کم نمی شود، در این حالت باید هر روز صبح گل زیرفون را طبخ کرده بخورد.

منبع: کتاب احیاالاضال حکیم موسی بن علی ساوجی

 

نوشته های مشابه

‫۱۱ دیدگاه ها

  1. با توجه به اینکه بنده از منابع گوناگون پی گیر اطلاعات عمومی هستم بهترین سایتی که توانست جوابگوی سوالات من باشد سایت شماست
    خداوند عمر شما را طولانی و عاقبت به خیری را نسیب شما گرداند
    آمین

  2. با سلام و احترام

    مطلبی در سایت قدیم تحت عنوان” گفتگوی اختصاصی نشریه همشهری تندرستی با دکتر روازاده” منتشر شده بود که جناب دکتر درباره شیر دادن به نوزاد گفته بودند:”مادری که زایمان می کند تا سه روز اول زایمان در سینه هایش ماده ای سمی وجود دارد که این را نباید به نوزاد بدهند” و اینکه بعد از سه روز آغوز ترشح می شود.

    اگر امکان داره درباره اثبات این گفته، مطلبی رو منتشر کنید، چون در همه جا تأکید بر شیر دادن اولیه می کنند و حتی با توجه به آموزه های دینی و قرآنی هم میگن که باید در همان ابتدا به نوزاد شیر داد.

    باتشکر

    1. با سلام و احترام
      این شیر را قدما به نام شیر رنج می نامیدند و آن را به نوزادان نمی دادند.
      در چند روز اول نوازاد توسط دایه شیر دهی می شد
      گروه مدیریت سایت

      1. سلام
        این مطلب رو نتونستم جایی پیدا کنم و از کسی هم نشنیدم – یک مطلب و متن معتبر در این باره ارائه بدید لطفاً.
        تشکر

  3. با سلام و احترام
    خیلی متشکریم از گفته های بسیار بسیار مفید دکتر روازاده ،خداوند امواتش را بیامرزد و خیر دنیا وآخرت را بهش دهد
    با تشکر از زحمات بقیه مسئولین،
    التماس دعا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برای برقراری امکان تعامل با شما کاربر محترم خواهشمند است شماره همراه خود را در فیلد مربوطه وارد نمایید.شماره موبایل شما در سایت منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا