دیدگاه علما و بزرگان درباره طب اسلامی – بخش بیست و یکم: دکتر غلامعلی حداد عادل
دکتر غلامعلی حداد عادل
در اوایل قرن حاضر، وقتی ما با تمدن غربی مواجه شدیم، غالباً یکباره از گذشته ی خود بریدیم و با استقبال از این تمدن، با خوش بینی بسیار به انتظار آینده نشستیم. نور تندی که از افق غرب به چشم های ما می تابید، همه چیز را تحت الشعاع خود قرار می داد. حالت ما در آن دوران، شبیه حالت میزبانی بود که پیش میهمانی که قرار است به خانه ی او بیاید، احساس حقارت می کند؛ چنین میزبانی سعی می کند پیش از آمدن میهمان، حتی المقدور ظاهر خانه ی خود را نو کند و می کوشد تا هر چیز قدیمی و کهنه با به دور بیاندازد و اگر دور انداختن آن ممکن نباشد، لااقل آن را به رنگ نو درآورد تا پیش آن میهمان مشکل پسند خجالت نکشد. آری ما نیز چنین کردیم. با عجله هر چیز قدیمی را که از پدرهای خود به میراث برده بودیم، از خانه بیرون ریختیم و سعی کردیم تا چیزی که به سلیقه ی میهمان ما خوش نیاید در خانه باقی نماند.
اکنون که چند ده سال از آن هنگامه ی تاراج سنت ها و میراث گذشته است و فهمیده ایم آن میهمانی که در انتظارش بوده ایم، آن قدرها هم که فکر می کرده ایم، مؤدب و خوش خلق و نجیب و سالم نبوده و نیست و خود به فسادهای گوناگون مبتلاست. شاید وقت آن رسیده باشد که بیندیشیم چه باید بکنیم و چه باید نکنیم؟ شاید هنگام آن باشد که بازمانده ی آن میراث کهن را قدر بدانیم . ما در عرض چند ده سال، میراث هزار ساله ی خود را آتش زدیم. علم را، هنر و آداب و سنن خود را کنار گذاشتیم و سعادت را در کنار دانستیم که غربی شویم. از جمله یادگاری های عزیزی که در خانه داشتیم و به دور انداختیم، یکی هم سنت ارزشمند پزشکی ما یا طب سنتی بود، که چون با طب جدید غربی مشابه نبود، خوار و بی مقدارشد. هنوز بسیارند کسانی که با شنیدن نام طب سنتی، تصور می کنند سخن از خرافات باطل پیرزنان است وهنوز بسیارند کسانی که هر عقیده ای را به صرف غربی نبودن باطل می دانند.