دیدگاه علما و بزرگان درباره طب اسلامی – بخش چهارم: این قسمت دیدگاه علامه سید عبدالله شبر رحمه الله
دیدگاه مرحوم علامه سید عبدالله شبر رحمه الله درباره طب اسلامی
از نظر امامان معصوم علیه السلام برای انواع راه های درمان و معالجه، حفظ سلامت، دفع بلاها، بیماری ها و آسیب ها توسط داروها، غذاها و ذکرها و دعاهای خاص روایات بسیار و اخبار فراوانی وجود دارد؛ بیش از آن که به شمار آید و گسترده تر از آن که بتوان آن ها را به حساب آورد.
امروزه و در این زمان، مرم به موارد کم ارزش تر روی آورده اند و احادیث اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم را رها کرده اند. علم حدیث درزمان ما متروک و رها شده است و به گونه ای گردیده که گویا هیچ چیزی وجود نداشته است؛ تنها به این دلیل که دانش های باطل در میان افراد نادانی که ادعای فضل و کمال دارند، رواج یافته است. با این که آنان خود اعتراف دارند علم، علم ناب تا زمانی که چشمه های وحی گرفته نشود سودمند نیست و حکمت تا زمانی که از آگاهان به شریعت و پناهان مردم گرفته نشود مؤثر نخواهد بود. در حدیث پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم وارد شده است که فرمود: «من شهر دانشم و علی علیه السلام درب آن است. من شهر حکمتم و علی علیه السلام درب آن است و هر کس بخواهد وارد این شهر شود باید از درب آن وارد گردد. »[1]
جای تعجب است گروهی از عالمان دینی سرشناس و دانشمندان بزرگوار به کتاب های پزشکی اهمیت داده و به آن ها مراجعه و اعتماد کرده اند، ولی به آن چه از ائمه معصومین علیه السلام وارد شده است کم ترین توجهی ندارند. دربرخی از اذهان فاسد و برای برخی از دارندگان تفکرات بی ارزش، این شبه پیش آمده است که آن چه از امامان در این باره وارد شده است، اگر حقیقت داشت، خلاف واقع در نمی آمد، در حالی که می بینیم در بسیاری از موارد از واقعیت تخلف می کند. بر این اساس، روایات مربوط به این موضوع را با توجیهاتی بسیار دور از حقیقت و به گونه ای ناصحیح توجیه کرده اند. این دیدگاه ، جهل محض و محض جهل است و بر کسی که کم ترین فهم و عقل را داراست پنهان نیست ما این مطلب رادر برخی از کتاب های خود به ویژه «مصابیح الأنوار فی حل مشکلات الأخبار» توضیح داده ایم و خلاصه اش این است که هر آن چه از امامان در این باره وارد شده است وبا واقع امر مطابقت نیافته، به دلیل فقدان خاصیت آن نیست، بلکه به این دلیل است که مانعی قوی (از تأثیر گذاری) وجود دارد.
به عنوان مثال، اگر پزشک ماهری به شخصی که دارای مزاج گرم است توصیه کند که مقداری از لعاب تخم قطونیا بخورد و او این کار انجام دهد، ولی قبل یا بعد از ان مقدار زیادی عسل استفاده و گرمای بدنش زیاد شود، این اتفاق دلیل تخلف خاصیت قطونیا نیست، بلکه دلیل تعارض عسل با این ماده است.
با این مثال می توان ایرادهای زیادی راکه درباره بسیار از اخبار مربوط بهدرمان و طول عمر، و دفع گرفتاری ها به واسطه دارویی خاص با عمل و دعای خاصی است، بر طرف نمود. مثلا زیارت امام حسین علیه السلام سبب طول عمر می شود، ولی در بسیاری موارد اتفاق می افتد که شخص زیارت کننده پس از آن می میرد، این به دلیل انجام برخی کارهایی است که باعث کوتاهی عمر می شود، مانند قطع رابطه با خویشاوندان، گناهان مربوط به دیگر بندگان و خودداری از ادای حقوق آنان و… هم چنین در مورد (خواص) تربت امام حسین علیه السلام و مانند آن نیز همین بحث جاری است.[2]
کدمطلب:Dr97041801