سخنی درباره یک استیضاح پر سر و صدا

خبر استعفای مصطفی ملک زاده، معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت بر روی خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت. این استعفا به نظر می رسد در ادامه انتقادات دکتر نمکی؛ وزیر بهداشت از روند تحقیقات و پژوهش های مرتبط با آینده پژوهی کرونا در ایران بود.

به گزارش شبکه خبری تهران نیوز، در روز شنبه، خبر استعفای مصطفی ملک زاده، معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت بر روی خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت. این استعفا به نظر می رسد در ادامه انتقادات دکتر نمکی؛ وزیر بهداشت از روند تحقیقات و پژوهش‌های مرتبط با آینده پژوهی کرونا در ایران بود. وی در این انتقاد عنوان کرده بود که هیچ کدام از پژوهش‌ها میزان همه گیری و تلفات ویروس را مشخص نکرده بودند.

ترکش این اظهارات در گام نخست، به معاونت تحقیقات، رکن اصلی پژوهش وزارت بهداشت برخورد کرد. ملک زاده، معاون تحقیقات که از دوره قبل همچنان متصدی این پست بود، به نظر می رسد در اعتراض به این سخنان، از سمتش استعفا داد. استعفای که در متن آن شاهد حرف‌های بی‌سابقه‌ای علیه وزیر بهداشت بودیم. هرچند به نظر می‌رسد، سعید نمکی قصد اخراج ملک‌زاده را داشته و معاون وی در فراری رو به جلو پیش از اعلام اخراجش، استعفا داده است.

وی نمکی را متهم ساخته تحت مدیریت او در وزارت بهداشت، بیماری کرونا به‌صورت بی‌سابقه‌ای شیوع پیدا کرده و سخنان وزیر بهداشت درباره واکسن کرونای ایرانی، تنها توهم بوده است. ملک‌زاده همچنین دشمنی خود با طب سنتی را در این استعفا پنهان نساخته و وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو را متهم به کارشکنی در روند درمان بیماران با استفاده از تجویزهای طب ایرانی کرده است.

آنچه به نظر می‌رسد، این استعفا در ادامه پروژه فشار بر ساختار وزارت بهداشت برای عدم تن دادن به ظرفیت‌های داخلی جهت مدیریت بیماری کرونا است. استعفایی که درست از زمان آغاز محدودیت‌های دو هفته‌ای کرونا اعلام شد و وزارت بهداشت را در میانه جنگ با بیماری کرونا، وارد حاشیه ساخت.

رویه در پیش گرفته شده در وزارت بهداشت نه تنها مربوط به یک سال گذشته بلکه چند دهه است که این نهاد مهم مدیریتی بهداشت و درمان کشور با آن درگیر است. تضاد منافع باندهای دارویی و پزشکی در کشور به قیمت سلامتی جامعه تمام شده است. طرح‌های بسیاری در این وزارتخانه به دلایل مختلف اجرا می‌شوند و نتیجه آن نیز بیشتر بازی با سلامت مردم بوده است. از جمله این طرح‌ها می‌توان به موضوع غربالگری مادران باردار اشاره کرد که بعد سال‌ها اجرا برای زنان زیر ۳۵ سال بالاخره ممنوع اعلام شد. اما در طی این سال‌ها صدها هزار سقط جنین به خاطر غربالگری‌های غلط صورت گرفته است. جنین‌های سالمی که می‌توانستند به دنیا بیایند و جمعیت ایران را افزایش دهند ولی پزشک معالج ترجیح داده سقط جنین را تجویز کنند. به‌طور کلی بر اساس گزارش‌های منتشر شده توسط کارشناسان، قلب جنین ممکن است در زمان دیرتر شکل گیرد ولی در زمان غربالگری اول در ماه‌های نخست بارداری، تنها به خاطر این‌که قلب جنین ضربان نداشته، سقط صورت گرفته است. بسیاری از مادران باردار که بعد از این تجویز بر اساس صلاحدید خود زمان چند هفته‌ای بیشتری در انتظار بوده‌اند، متوجه شدند که قلب جنین تشکیل و در نهایت نوزاد سالم به دنیا آمده است.

این تنها یکی از طرح‌هایی است که خسارات مادی و معنوی بسیاری بر بار آورده است. دکتر ملک‌زاده در دهه هفتاد زمانی که وزیر بهداشت بود، طرح فرزند کمتر را به دولت و نظام تحمیل کرد. طرحی که لوله مردان و زنان بسته می‌شد و برای فرزندان چهارم به بعد کوپنی داده نمی‌شد. سیاست‌های بازدارنده برای جلوگیری از افزایش جمعیت، نتیجه اقدامات ملک‌زاده بوده است. همچنین او از جمله دشمنان سرسخت طب سنتی و اسلامی در ایران است. طبی که گنجینه گران‌بهایی از دوره‌های کهن ایران زمین را در اختیار مردم قرار می‌دهد ولی با تنگ نظری‌های صورت گرفته، موانع بسیاری برای رشد و تعالی آن از سوی وزارت بهداشت و نهادهای وابسته، ایجاد شد. او طب سنتی را تنها برای چند واحد درستی تاریخ پزشکی لایق می‌دانست و در زمان معاونت تحقیقات، هیچ بودجه‌ای برای طرح‌های پژوهشی این حوزه اختصاص نداد.

اما عملکرد زیان آفرین ملک‌زاده تنها مرتبط به این بخش‌ها باقی نماند، او از زمان شیوع ویروس کرونا در ایران، ذهن سیاست‌گذاران را برای اعمال اقدامات محدودکننده تحریف کرد. «ایمنی گله‌ای» که چند بار از زبان رئیس جمهور از زمان شیوع کرونا جاری شد، از طرح‌های مدنظر ملک‌زاده بود. اقدامی که تا به امروز ۲۵ ایرانی را مبتلا به کرونا کرده و جان بسیاری از مردم را گرفته است. ایمنی گله‌ای حتی در کشورهای عقب افتاده جهان نیز اجرا نشد و نادرستی آن برای مسئولان وزارت بهداشت و وزیر بهداشت بعد از چند ماه مشخص شد تا بالاخره بار دیگر به سمت پیشگیری و درمان اصولی آن پیش رفتند. اگر به خاطر داشته باشید، یکی از مقامات وزارت کشور در ماه نخست شیوع کرونا، قرنطینه را مربوط به قرون وسطی ارزیابی کرده بود و مانع از اجرایی شدن آن در چند شهر شد. به نظر می‌رسد عدم قرنطینه به همان سیاست ایمنی گله‌ای مربوط می‌شود.

آزمون اپیدمی کرونا، تناقضات بسیاری را آشکار کرد. این‌که تا چه میزان وزارت بهداشت با وجود بودجه‌های کلان نتواست مانع از شیوع و تلفات دور از انتظارش شود. در دولت نخست حسن روحانی، قاضی‌زاده هاشمی؛ وزیر وقت بهداشت طرح نظام سلامت را اجرایی کرد که طی آن بودجه چند هزار میلیاردی علاوه بر بودجه‌های مصوبه هر ساله به آن اختصاص یافت. سرمایه‌ای که باید ایرانیان ثمرات آن را در زمان بحران کرونا لمس می‌کردند ولی به نظر می‌رسد بیشتر آن بودجه‌ها صرف کارهای هزینه بر و بی‌فایده شد. یکی از انتقادات به طرح تحول نظام سلامت، اختصاص بودجه‌های کلان به پزشکان متخصص و اعضای هیئت علمی پزشکی به جای صرف آن در طرح‌های زیرساختی بود.

استعفای ملک‌زاده تنها نوک کوه یخ مشکلات و چالش‌های بی‌شمار وزارت بهداشت را نشان داد. وزارتخانه راهبردی که در بحران کمر خم کرده و اسیر و گرفتار بحران‌های مدیریتی داخل سیستم بهداشت است. بنابراین نمایندگان مجلس شورای اسلامی به‌عنوان یکی از نهادها ناظر کشور باید نسبت به اصلاح ساختار این وزارتخانه و همچنین ایجاد سازمانی مجزای طب ایرانی و اسلامی اقداماتی را در دستور کار قرار دهند. طب سنتی ایران می‌تواند نه تنها برای کشور بلکه برای جهان مفید واقع شود و سرمایه‌های کلانی را جذب ایران کند. امری که تنها از طریق یک سازمان مستقل خارج از چارچوب وزارت بهداشت امکان‌پذیر است. امید است که پس از ماه‌ها آزمون سخت کرونا، شاهد تحولات مثبت در نظام بهداشت و درمان کشور باشیم تا در بزنگاه‌های دیگر شاهد چنین معضلات و برهم ریختگی‌هایی نباشیم.

نویسنده: مصطفی هدایی

منبع: تهران نیوز                   


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برای برقراری امکان تعامل با شما کاربر محترم خواهشمند است شماره همراه خود را در فیلد مربوطه وارد نمایید.شماره موبایل شما در سایت منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا