هدف اسرائیل از تجاوز مکرر به کشورهای منطقه

هدف اسرائیل از تجاوز مکرر به کشورهای منطقه

از سوریه تا اردن و لبنان و مصر و عراق بارها و بارها زیر بمباران یا چکمه های سربازهای این رژیم تروریست قرار گرفته اند؛ تمامی کشورهای همسایه نیز تحت تجاوز و حملات دائمی اسرائیل قرار دارند.

به گزارش خبرگزاری فارس، محمد عبدالهی در یادداشتی نوشت: 72 سال است علاوه بر فلسطین، تمامی کشورهای همسایه آن نیز تحت تجاوز و حملات دائمی اسرائیل قرار دارند. از سوریه تا اردن و لبنان و مصر و عراق بارها و بارها زیر بمباران یا چکمه های سربازهای این رژیم تروریست قرار گرفته اند.

اما از 9 سال پیش (2011) با ظهور گروهک های تروریستی و داعش، اسرائیل هم به طور ویژه به جنگ سوریه آمد و به عنوان بال هوایی این گروهک ها در کنار آمریکا قرار گرفت و به موازنه سازی قدرت بین تروریستها و حکومت دمشق و طولانی شدن بحران پرداخت.

هواپیماهای اسرائیلی تنها طی سه سال گذشته بیش از 230 بار به سوریه حمله کرده اند. بعضی از سرشناس ترین شهدای مدافع حرم ایرانی و لبنانی نظیر سمیر قنطار (قدیمی ترین اسیر آزاده شده لبنانی)، جهاد مغنیه (فرزند عماد مغنیه فرمانده حزب الله لبنان)، سردار الله دادی فرمانده ارشد سپاه قدس و.. نه توسط گروهک های تکفیری که توسط اسراییل در سوریه به شهادت رسیدند.

طی سه ماه اخیر با وجود بحران کرونا، حملات اسرائیل به سوریه به شدت افزایش یافته و تقریبا به روالی روزانه تبدیل شده است.

علاوه بر آن، اسرائیل بارها حریم هوایی لبنان را نقض کرده است. با گلوله باران مناطقی در لبنان، با حملات پهپادی، یا با عبور موشکهایش از هوای لبنان برای بمباران سوریه.

حتی عراق نیز با وجود آنکه در همسایگی رژیم صهیونیستی نیست، از حملات سبعانه این رژیم در امان نبوده است. در مرداد 98 به فاصله حدود 10 روز اسرائیل دو حمله هوایی به خاک عراق انجام داد، یکی به پایگاه حشد الشعبی در آمرلی در استان صلاح الدین و دیگری به پایگاه “ابومنتظر المحمداوی” در استان دیالی در شمال بغداد و چندین تن از نیروهای عراقی را به شهادت رساند. در سکوت کامل عراق.

تنها استدلال این رژیم از حملات مکرر به سرزمینهای دیگر، حمله احتمالی نیروهای مقاومت در آینده است! آنچه تحت عنوان حمله یا دفاع پیشگیرانه خوانده می شود.

از لحاظ حقوقی، طبق منشور سازمان ملل متحد (ماده 3) بمباران سرزمین یک دولت توسط نیروى مسلّح دولت دیگر یا کاربرد هر نوع سلاح توسط یک دولت علیه سرزمین دولت دیگر، تجاوز محسوب مى‏شود و طبق ماده 2 بند 4 منشور سازمان ملل، و  نیز قطعنامه شماره 3314، پیش دستى یک دولت در کاربرد نیروى مسلّح به بهانه حمله قریب الوقوع یا به عنوان حمله پیش‏گیرانه مغایر با منشور سازمان ملل متّحد بوده و نشانه اولیه اقدامى تجاوزکارانه محسوب مى‏شود.

لذا اگر هر رژیمی (به جز اسرائیل) 300 مرتبه به کشور دیگری حمله کرده بود، شورای امنیت تشکیل جلسه داده بود و حتی بدون اجازه این شورا (مثل حمله 2003 به عراق) تجاوزگر را سرکوب کرده بود. اما ظاهرا اسرائیل مستثنی است.

حتی خود کشورهای قربانی از لحاظ حقوقی، تحرک برجسته ای علیه تجاوزات اسرائیل نداشته اند. به عنوان نمونه، پس از حمله ایران به پایگاه عین الاسد در انتقام ترور شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس و یارانشان، شایع شد دولت عراق نقض حاکمیت خود را به شورای امنیت شکایت کرده. اما در برابر بارها نقض حاکمیت خود توسط اسرائیل و امریکا واکنش درخوری نداشته است.

اما هدف اسرائیل از تجاوزات مکرر به کشورهای منطقه چیست؟

1. هدف استراتژیک و راهبردی اسرائیل در همه کشورهای اطراف خود خصوصا کشورهای مقاومت «استراتژی عدم ثبات به هر بهانه ای» است. اسرائیل امنیت خود را در ناامنی همسایگانش می بیند و منافع خود را در بحران و ناامنی دائمی آنها  می داند تا فرصت آمادگی برای باز پس گرفتن مناطق اشغال شده خود توسط اسرائیل را نیابند. از این رو، اسرائیل با هر روشی چه شارژ گروهک های تروریستی و تجزیه طلب، چه بمباران ضربه ای، چه درگیری های قومی، چه تظاهرات معیشتی و.. تلاش می کند کشورهای منطقه را «صحنه آشوب» و بحران و ناامنی نگه دارد. و از این رو، این رژیم، بزرگترین تهدید برای صلح و امنیت منطقه است. عجیب نیست اگر بگوییم حتی ظهور داعش و گروهک های تکفیری در عراق و سوریه و لبنان، نیز با همین هدف صورت گرفته است.

2. هدف اعلانی اسرائیل از حملات هوایی مداوم به سوریه و..، ضربه به ایران و خروج نیروهای ایرانی از سوریه و اطراف مرزهای این رژیم جعلی است. نفتالی بنت وزیر جنگ رژیم صهیونیستی اخیرا، ضمن اشاره به افزایش حملات هوایی به سوریه، بیان کرده مرحله تازه ای را در برخورد با حضور ایرانی ها در سوریه آغاز کرده اند که هدف از آن، پایان دادن کامل به حضور ایران است.

اما اسرائیل به خوبی می داند ایران به عنوان یکی از منجیان مردم سوریه و عراق از چنگ داعش، به دعوت دولتهای این کشورها حضور دارد و حضور ایران، تضمین ثبات و آرامش در این کشورهاست. همچنین به خوبی می داند خروج ایران از این کشورها یک توهم و خیال است با این حال، هدف اصلی خود (ناامنی دائمی در کشورهای منطقه) را ذیل بهانه (تسویه حساب با ایران) پنهان می کند تا در افکار عمومی سوریه و عراق، ایران را عامل تشنج و جنگ معرفی کند. و خوی تجاوزگری و توحش خود را توجیه کند.

اقدامی که دقیقا امریکا در عراق انجام می دهد و اشغالگری و تجاوزات خود به خاک و مردم عراق را با عنوان “تسویه حساب با ایران” القا می کند. اصطلاحی که متاسفانه در دهان سیاستمداران و شخصیت های عراقی طی یک سال اخیر زیاد شنیده می شود و رئیس جمهور و نخست وزیر جدید این کشور این اصطلاح و خدعه امریکایی را تکرار می کنند که “نمی خواهند عراق صحنه تسویه حساب کشورهای دیگر شود”! بدون اینکه پاسخ دهند کدام تسویه حساب؟! «پله اول»، اشغالگری امریکا در عراق بوده یا حضور ایران؟ حضور ایران در واکنش به استغاثه و فریاد کمک خواهی عراقی ها و «اشغال عراق» توسط امریکا و سپس گروهک های تروریستی بوده یا برعکس؟!  پس عبارت «تسویه حساب با ایران» صرفا یک خدعه و بهانه برای خالی کردن میدان از شیر است تا هیچ مانعی بر سر راه اشغال و تجاوزات بیشتر این کشورها در منطقه نباشد و ملتها هیچ پشتوانه و حمایتگری در برابر امریکا و اسرائیل نداشته باشند.

اسرائیل در سوریه با همین «بهانه سازی دروغ» تلاش می کند بین کشورهای متحد با مقاومت خصوصا روسیه با ایران و حزب الله اختلاف افکنی کند و روس ها را اقناع کند که نفع آنها در تضعیف ایران در سوریه است. از این رو رسانه های اسرائیلی رسما اعلام کردند که حملات اسرائیل به سوریه با چراغ سبز روسیه صورت گرفته و روسیه با باز گذاشتن دست اسرائیل در حمله به سوریه می خواهد موضع ایران در این کشور را تضعیف و دمشق را بطور کامل به مسکو وابسته کند.

راه حل چیست؟

ثبات و امنیت باید هر چه سریعتر به کشورهای منطقه خصوصا عراق، سوریه و لبنان برگردد. دولت های ملی نباید تضعیف شده و در برابر اشغالگران و بیگانگان منفعل باشند. در سوریه هر نوع آتش بس، صرفا یک تنفس مصنوعی به متجاوزین برای طولانی تر کردن بی ثباتی و جنگ است و هر روز تاخیر در یکسره کردن تروریستها، یک خسران بزرگ است. سوریه باید هر چه زودتر به طور کامل آزاد شود، جشن پیروزی بگیرد و رونق و رفاه بدان برگردد. عملیات رفاهی سمبل ساز همچون احداث اتوبان زمینی یا قطار سریع السیر از تهران تا بغداد و دمشق صورت گیرد و بین شهرهای زیارتی پیوندهای محکم برقرار شود.
آشوبهای خیابانی راهبرد اصلی امریکا و اسرائیل در هر سه کشور ایران، عراق، لبنان به هر بهانه ای است. جنگ رسانه ای گسترده ای علیه بی ثباتی خیابانی هر سه کشور دو سال است جریان دارد. چرا که بر این باورند آشوبهای خیابانی، اعتماد بنفس دولتها را کم می کند، نه تنها باعث رفاه نمی شود بلکه توجه دولتها را از برنامه های رفاهی به کنترل امنیت داخلی معطوف می کند. لذا هر نوع آشوب خیابانی در این کشورها و ایران، باید کنترل شود و خائن ها و ناکارآمدها که با ایجاد زخم های معیشتی، زمینه بی ثباتی را فراهم می آورند کنترل و مهار شوند.
سوریه به یک تحرک چشمگیر حقوقی و رسانه ای نسبت به تجاوزات مکرر اسرائیل به خاک خود نیاز دارد. باید از لحاظ حقوقی و رسانه ای، افکار عمومی جهان علیه تجاوزات اسرائیل بسیج شود، نه اینکه این تجاوزات به امری عادی و روزانه تبدیل شود. عادی شدن «ضربه های جزئی» به منزله اجازه «ضربه های بزرگتر» به رژیم سرطانی اسرائیل است.
انفعال نظامی سوریه و صرفا عملیات آفندی طی سالهای گذشته، تجاوزات اسرائیل را تشدید کرده است. اگر با هر بار تجاوز و موشکباران سوریه، سرزمینهای اشغالی نیز پاتک متناسب دریافت می کرد هم تجاوزات متوقف می شد و هم اسرائیل، خود را قدرت سگ هار و بزن بهادر و یکه تاز منطقه قلمداد نمی کرد. این رژیم که توانایی تحمل حملات راکتی حماس علیه خودش را ندارد و با کوچکترین عملیات مقاومت، عقب نشینی می کند، با عملیات آفندی سوریه به شدت متزلزل می شود. پاسخ موشک، موشک است. نه شعار و حرف…فردا دیر است.

 

برگرفته از جامعه اسلامی حامیان کشاورزی ایران

منبع: خبرگزاری تسنیم                   

 


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برای برقراری امکان تعامل با شما کاربر محترم خواهشمند است شماره همراه خود را در فیلد مربوطه وارد نمایید.شماره موبایل شما در سایت منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا