آثار ایمان به معاد در سبک زندگی
***
سبک زندگی هر کسی متاثر از فلسفه زندگی اوست؛ زیرا نگرش هر کسی به هستی تعیینکننده اهداف زندگی است و شخص برای تحقق اهداف معین و مشخص به استفاده از روشها و ابزارهای خاص نیاز دارد؛ از این رو، سبک زندگی هر شخصی با توجه به اهداف، متفاوت از دیگری خواهد بود.
از نظر قرآن، دو نوع اساسی سبک زندگی را میتوان بر اساس دو فلسفه اساسی نفی آخرت یا اثبات آخرت شناسایی کرد. البته هر چند که چهار شکل 1. اثبات دنیا و اثبات آخرت؛ 2. نفی دنیا و نفی آخرت؛ 3. اثبات دنیا و نفی آخرت؛ 4. نفی دنیا و اثبات آخرت را میتوان تصور کرد؛ اما اکثریت مردم به دو دسته تقسیم میشوند که قائل به فرضهای اول و سوم هستند؛ البته اندکی قائل به فرض دوم هستند که همان گروه سوفسطاییان هستند؛ اما هیچ کسی قائل به فرض چهارم نیست؛ چرا که قائل به اثبات آخرت هرگز دنیا را نفی نمیکند؛ بلکه آن را مقدمهای برای آخرت میداند.
بر اساس آموزههای قرآن، کسانی که به فرضیه سوم اعتقاد دارند، همان کافرانی هستند که تنها هستی را همین دنیا و عالم محسوس و مشهود دانسته و منکر هرگونه غیب و نامحسوسی هستند. از همین رو سبک زندگی خویش را به گونهای تعریف و سامان میدهند که تامینکننده خوشیها و لذات دنیوی باشد. البته قرآن بیان میکند که قائلین به این فرضیه نمیتوانند آن را به شکل نظریه به اثبات برسانند، بلکه تنها مدعی بعید شمردن آن بوده (ق، آیه 30) و زندگی پس از مرگ را شگفتانگیز میدانند. (رعد، آیه 5)
همچنین قرآن بیان میکند که اینان بیهیچ دلیل و استدلالی به انکار آخرت و معاد میپردازند تا بتواند به فجور بپردازند و بیبندباری داشته باشند.(قیامت، آیات 1 تا 5) بنابراین، فلسفه هر کسی از پذیرش و انکار آخرت و معاد تاثیر مستقیمی بر سبک زندگی شخص میگذارد؛ زیرا کسی که قیامت و معادی را باور ندارد، پاسخگوی رفتار و گفتار و کردار خویش نخواهد بود و اگر توان و قدرت داشته باشد قوانین را کنار مینهد و بر خلاف آن عمل میکند؛ زیرا ترسی از مجازات و بازخواست ندارد؛ اما کسی که به قیامت باور دارد، سبک زندگی قانون محوری را انتخاب میکند که تامینکننده آخرت او باشد.
از نظر قرآن، مهمترین فلسفه و هدفی که خدا برای آخرت قرار داده، بازخواست و کیفر و پاداش نسبت به اعمالی است که انسان در دنیا مرتکب شده است. پس حرکت تکاملی او در دنیا به سمت آخرتی است که در آنجا نتایج اعمال خوب و بد و زشت و زیبای خویش را میبیند.
دلایل و نشانههای امکان معاد
از نظر قرآن، آخرت و معاد امری ثابت و غیرقابل انکار است؛ زیرا بخشی از هستی است که مخلوق الهی است. از همین رو، معاد نه تنها حق است (انعام، آیات 29 و 30؛ کهف، آیات 21 و 98؛ واقعه، آیه 95)، بلکه امری قطعی و حتمی است که الان واقع شده است (انعام، آیه 134؛ ذاریات، آیات 5 و 6؛ مرسلات، آیه 7) و انسان چون گرفتار زمان است، از درک وقوع آن خبری ندارد. (واقعه، آیه 1)
براساس آیات قرآن، معاد امری عجیب یا بعید نیست؛ زیرا نمونهها و شواهدی در همین دنیا است که خود بیانگر امکان بلکه وقوع قیامت و معاد است. از جمله آنها میتوان به رستاخیز زمین در بهار و پس از بارانها اشاره کرد که خروج و رشد گیاهان را به دنبال دارد. (ق، آیه 11؛ فاطر، آیه 9)
انسانها نباید در امکان بلکه وقوع معاد تشکیک علمی و یا تردید عملی داشته باشند؛ زیرا حاکمیت الهی بر هستی این امکان را برای تحقق معاد فراهم میآورد. به سخن دیگر، حاکمیّت خدا بر همه چیز، دلیل و نشانه قدرت او بر بازگرداندن آدمیان به سوى خود در قیامت و آخرت است. (انعام، آیه 62)
از نظر قرآن اگر کسی به صفاتی در خدا از جمله مالکیت خدا بر موجودات (مومنون، آیات 82 تا 89؛ جاثیه، آیه 27)، قدرت مطلق خدا (هود، آیه 4؛ حج، آیات 6 و 7)، علم خدا بر اجزای متلاشی شده (ق، آیات 2 تا 4)، عزّت و غلبه الهى (بقره، آیه 260)، عدالت خدا در پاداش دادن به خوبان و کیفر دادن به بدکاران (یونس، آیه 4؛ سجده، آیات 14 تا 18؛ ص، آیات 27 و 28)، رحمت الهى، پروردگاری خداوند بر موجودات جهت رساندن هر موجودی به کمال (انعام، آیه 164؛ مومنون، آیات 82 تا 87) و هدفداری و حقانیت خلقت بر اساس اصول حکمت الهی آگاهی داشته باشد، به سادگی میتواند معاد را اثبات کند و دلایلی برای تحقق بلکه وقوع فعلی آن ارائه دهد.
پس شک کافران و مشرکان در این حقیقت حتمی و قطعی، سخنی بیبرهان است. (ق، آیات 11 تا 15) ریشه چنین فلسفه زندگی در کافران و مشرکان را باید جهل آنان یعنی نادانی و بیخردیشان جستوجو کرد.(نخل، آیه 38؛ جاثیه، آیه 26)
البته علل و عواملی موجب میشود تا انسان در دام فلسفه پوچگرایی انکار آخرت گرفتار شود. از جمله این علل میتوان به عدم تفکر در هدفداری آفرینش(روم، آیات 7 و 8)، جرم و تبهکاری(نمل، آیات 67 تا 69)، گناه و فجور و بیبندباری و هرج و مرج گرایی(قیامت، آیات 1 تا 5)، روحیه تجاوزگری(مطففین، آیات 11 و 12)، روحیه آزادیخواهی مطلق و ولنگاری(قیامت، آیات 1 تا 5) و مانند آنها اشاره کرد.
بهطور طبیعی کسانی که گرفتار چنین فلسفه زندگی هستند، در سبک زندگی خویش گرفتار اموری چون پوچگرایی و پوچاندیشی نسبت به زندگی و اهداف آن (دخان، آیات 35 تا 39)، اندوه و حسرت (صافات، آیات 15 تا 20)، خواری (همان)، بیبندوباری و هنجارشکنی و قانونستیزی (قیامت، آیات 1 تا 5) و سرگردانی و حیرت در زندگی (دخان، آیات 35 تا 39 ) و مانند آنها میشوند.
آثار پذیرش و ایمان به معاد
اما کسانی که در فلسفه زندگی به آخرت و معاد ایمان و باور دارند، سبک زندگی آنان بهگونهای است که آثار آن در همین زندگی دنیوی نیز دیده میشود. از جمله آثار ایمان به معاد در زندگی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- اخلاص: ایمان به معاد، پشتوانه رعایت عدالت و اخلاص در دین است. کسانی که به معاد ایمان داشته باشند، در مسیر عدالت گام بر+میدارند و حق و حقوق دیگران را تضییع نمیکنند؛ زیرا باور به قیامت آنان را به پایبندی خالصانه و مخلصانه به این اصول ملزم و متعهد میسازد.(اعراف، آیه 29)
2- استقامت و پایداری بر حق: باور و ایمان به معاد موجب میشود تا شخص نسبت به حق استقامت ورزد و از اصول آن کوتاه نیاید، حتی اگر تحت شکنجههای فرعونی و عذابهای سخت دنیوی قرار گیرد.(اعراف، آیات 120 تا 126؛ شعراء، آیات 46 تا 50)
3- انفاق: ایمان به معاد، برانگیزاننده آدمى به انفاق و کمکهای مالی به دیگران و نیازمندان است.(بقره، آیه 245)
4- تزکیه نفس: تزکیه و اصلاح خویشتن، برخاسته از ایمان به معاد است. کسانی به خودسازی میپردازند که به معاد ایمان داشته باشند و بخواهند مسیر کمالی را بپیمایند.(فاطر، آیه 18)
5- توکل: کسانی که به معاد ایمان دارند، اهل توکل به خدا بوده و در کارهای خویش به ذات باریتعالی توکل میکنند.(هود، آیه 123؛ ممتحنه، آیه 4)
6- خشوع: عقیده به معاد، سبب خشوع و فروتنى انسان، در پیشگاه خدا میشود.(بقره، آیات 45 و 46)
7- ذکر نعمت: ایمان به معاد، سبب یاد نعمتهاى الهى، برخوردارى از نعمتها است.(زخرف، آیات 13 و 14)
8- رعایت عدالت: چنانکه گفته شد ایمان به معاد، پشتوانه رعایت عدالت در جامعه از سوی مومنان است.(اعراف، آیه 29)
9- شکر و سپاس: ایمان به معاد و بازگشت انسانها به سوى خدا، برانگیزاننده آنان به شکر نعمتهاى او و مانع ناسپاسى انسان در برابر خدا میشود.(عنکبوت، آیه 17؛ لقمان، آیه 14؛ زمر، آیه 7؛ عادیات، آیات 6 تا 9)
10- صبر: ایمان به معاد، زمینهساز صبر و شکیبایى انسان در سختیها و ناملایمات میشود.(بقره، آیات 155 و 156؛ غافر، آیه 77)
11- عبادت و بندگی خدا: ایمان به معاد، زمینهساز عبادت خدا است.(هود، آیه 123؛ عنکبوت، آیه 17)
12- مانع افترا به خدا: توجّه به معاد، مانع افترا بستن به خدا میشود.(یونس، آیات 69 و 70)
13- مانع تجاوز و سرکشی: ایمان به معاد، مانع تجاوز و سرکشى در زمین از سوی انسان میشود.(یونس، آیه 23)
14- مانع شرک: ایمان به معاد، مانع شرک انسان نسبت به خدا است.(انعام، آیه 164؛ قصص، آیه 88)
15- وابستگی به مال: ایمان به معاد، زمینه از بین رفتن وابستگى به مال است.(عادیات، آیات 6 تا 9)
16- مانع کفر: شناخت معاد و ایمان به آن، بازدارنده انسان از کفرورزى است.(بقره، آیه 28؛ هود، آیات 3 و 4؛ زمر، آیه 7)
17- مانع کمفروشی: ایمان به معاد، مانع کمفروشى افراد در معاملات میشود؛ زیرا از مصادیق بیعدالتی و ظلم در حق دیگران است.(مطففین، آیات 1 تا 5)
18- مقام متقین: وصول به مقام متّقین و بهرهمندی از آثار و برکات آن از آثار ایمان به معاد است.(بقره، آیه 177)
19- وصول به مقام صدق: وصول به مقام صدق از آثار ایمان به معاد است که در آموزههای قرآن بیان شده است.(همان)
با نگاهی به این آموزهها میتوان دریافت کسانی که فلسفه هستیشناسی آنان ایمان به معاد و رستاخیز است، به طور طبیعی سبک زندگی خویش را به گونهای سامان میدهند تا بتوانند تامینکننده آخرت خویش باشند. این گونه است که قانونمداری و قانونمحوری بویژه در چارچوب شریعت اسلام برایشان بسیار مهم و اساسی است؛ چرا که آن را صراط مستقیم میدانند که ایشان را به اهداف مورد نیاز در آخرت میرساند؛ زیرا خدا در آیات بسیاری بیان کرده که این تنها راهی است که انسان میتواند تقوای الهی را بدان کسب کند(بقره، آیه 21) و با کسب تقوای الهی قیامت و آخرت را تضمین میکند؛ با توجه به اینکه ملاک سنجش در آخرت تقوای الهی است(حجرات، آیه 13) و انسان تنها رهتوشهای که باید با خود به آخرت برد، همان تقوای الهی است؛ چنانکه خدا میفرماید: وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ؛ براى خود توشه برگيريد كه در حقيقت بهترين توشه پرهيزکارى است و اى خردمندان از من پروا كنيد.(بقره، آیه 197)
از نظر قرآن، کسانی که فلسفه زندگی خویش را بر اساس معادباوری قرار دادهاند، درخواستهایی که دارند در ارتباط با حسنات دنیا و آخرت است؛ در حالی که کافرین سبک زندگی و درخواستهای خویش را محدود به دنیا و نیکیهای آن میکنند که بسیار زودگذر است: از مردم كسى است كه مىگويد پروردگارا به ما در همين دنيا نیکی عطا كن و حال آنكه براى او در آخرت نصيبى نيست؛ و برخى از آنان مىگويند پروردگارا در اين دنيا به ما نيكى و در آخرت نيز نيكى عطا كن و ما را از عذاب آتش دور نگه دار؛ آنانند كه از دستاوردشان بهرهاى خواهند داشت و خدا زودشمار است.(بقره، آیات 200 تا 202)
پس اهل آخرت حسنات دنیا را نیز درخواست میکنند، هر چند که خدا همه حسنات دنیا را به آنان نمیدهد و تنها بخشی را به ایشان میدهد تا در اندیشه آخرت باشند، ولی آخرت تنها برای آنان است و کافران هیچ بهرهای از آخرت نخواهند برد.
به هر حال، فلسفه زندگی هر کسی در سبک زندگی و شیوهها و روشها و ابزارهای زندگی او تاثیر مستقیم دارد؛ از این رو گفته میشود که بگو چگونه میاندیشی تا بگوییم چگونه زندگی میکنی.
علی جواهردهی
کدمطلب:A97072400
خط مشی احیای سلامت در بازنشر مطالب مندرج در دیگر منابع
-
نگاه غلط زندگی مدرن به “فرزندآوری”۱۴۰۰-۰۹-۱۵