دیدگاه علما و بزرگان درباره طب اسلامی – بخش شانزدهم: این قسمت دیدگاه آیت الله بوشهری

آیت الله بوشهری[1]

 

پایه و اساس را بر طب اسلامی قرار دهیم

«کار طب که علما در گذشته خیلی کار می کردند روی آن، من حقیقتاً علاقمندم به اینکه این کار، به شکل علمی پی گرفته شود، حالا آنچه من برداشت می کنم، طب هم مثل سایر علوم که نظریات جدید ممکن است ناسخ نظریات قبلی باشد، هست، این فرق نمی کند طب روز باشد یا طب قدیم ما باشد بعنوان طب سنتی. البته روایات اهل بیت علیه السلام، طب الرضا علیه السلام، طب الصادق علیه السلام یا کتاب هایی که از آثار اهل بیت است من معتقدم تغییر کرده ، نه! آنها بخاطر ارتباطشان با عالم غیب طبعاً حرفهایشان از یک وزانتی برخوردار است که گاهی اگر ما متوجه نمی شویم، از سوء فهم ماست نه اینکه آنها چیزی گفته اند که امروز با پدیده های علمی ناسازگار باشد.

سخن امام صادق علیه السلام هزار و اندی سال قبل همان است و مسایل طبی مسایل تقیه ای هم نبوده است تا حمل بر تقیه بکنیم، اینکه بگوییم روایات اهل بیت بخشی تقیه ای است یا برخی نه! معمولا تقیه نبوده است. لذا روی آنها بنظرمن باید کار جدی کرد. نیاز آزمایشگاه هایی گذاشته شود و کار انجام شود.

ولی در رابطه با طب سنتی مثل طب بو علی و امثال ذالک اینها ممکن است نظریات تغییر کند. بنابراین اصل این است که پایه و اساس رابر طب اسلامی قرار دهیم و مبنا باشد، طب اسلامی هم منابعش، منابع دینی ماست، منابع اعتقادی ماست آنچه که صادر شده است از اهل بیت علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه واله وسلم و اگر از قرآن است.

علی کل حال من می گویم اگر بشود یک مبنای علمی برای کار گذاشت بجای کارهای متفرقه، کار علمی و عالمانه ای انجام بگیرد و این کتبی که شما هم فرمودید واقعاً بصورت علمی، دقیق، فنی کار کرد. متاسفانه بخاطر این که در حوزه های ما محل درس و بحث نبوده، دیگر کم کم فراموش هم شده، یکی از مشلاتیست که ما واقعا داریم نسخ شده یعنی رابطه قطع شده بین این کتاب ها و ما. ولی سعی کنید که یک پایه کار قوی، علمی بتوانید ترتیب بدهید و از مراکز دانشگاهی علاقمند استفاده کنید و طبعاً تجربه های علمی روز را هم به این تجربیات اضافه کنید، بعنوان محک آنچه هست.

این بنظرم احیا علمی از علومیست که قبلاً در حوزه ها بوده و قبل از این که دانشگاه ها تفکیک شود از حوزه ها، همه این ها در حوزه ها تدریس می شد، هندسه اش اینجا بود، فلسفه که می خواندند یک بخشش طبیعیات بود. بههر تقدیر نظرمن مساعد است برای یک کار علمی.

در تبلیغ هم اثر دارد غربی ها با عنوان پزشک وار د ممالک اسلامی شدند و مسیحیت را ترویج کردند.

مرم خیلی علاقه نشان می دهند، افراد بخاطر آن حس مذهبی، حتی غیر مذهبی ها، علاقمندند، نام طب اسلامی خودش پر جاذبه است.

ایده های خوبی هست، یک کا جدی پژوهشی خوب، بعد تربیت نیرو صورت بپذیرد، حوزه ی ما برگردد به اصلش، که گوشه و کنار بحث طبی و پزشکی باشد و طلبه های ما هم بلاخره در این مباحث میان رشته ای وارد شوند.

کار بسیار ارزشمند است، کار زمین مانده است حقیقاً، حقیقتاً زمین مانده است، پراکنده کار شوده ولی کار جدی منسجمی که زنجیروار که خروجی هایش بیاید بیرون نشده، متاسفانه اینطور نشده، کم شده، باید احیا کرد، ما هم کمک کنیم، حرکت می دهد».

قبل از این که علم پزشکی نوین به وجود بیاید، بر اساس نبض افراد بسیاری از بیماری ها را تشخیص می دادند، اما طب امروز برای تشخیص، سلسله مراتب خود را دارد، شایسته است نسبت به مجموعه هایی که در کشور حضور دارند و مدعی هستند که بر اساس روایات یا طب بوعلی نسخه می پیچند، به صورت منطقی و با علم برخورد کرد.

باید مجموعه ها دعوت شوند و مسائل به صورت عالمانه مورد نقد و بررسی قرار گیرد؛ این که با حکم قضایی جای پلمپ و بسته شود راهکار نیست چون ممکن است در گوشه ای بسته شود، اما در گوشه ای دیگر باز خواهد شد.

شاید دغدغه دوستان این است که افرادی شناخت و آگاهی لازم را ندارند که بنده معتقد هستم با این مسأله نیز عالمانه باید برخورد کرد. انسان هیچگاه از کار نقادانه عالمانه ضرر نمی کند و پشیمان نمی شود.

مقصود از طب اسلامی، یعنی آنچه از سوی اهل بیت علیه السلام وارد شده که با استناد به کلمات اهل بیت علیه السلام به عنوان طب اسلامی شناخته می شود: این بدان معنا نیست که با طب دیگران تقابل وجود داشته باشد.[2]


 [1]  ریاست حوزه های علمیه کشور در دیدار بامحققان طب اسلامی در قم (92/ 10/11)


[2]  حبرگزاری رسا.

 


گردآوری: هیات تحریریه احیای سلامت

کدمطلب:Dr97041801

دیدگاه علما و بزرگان درباره طب اسلامی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برای برقراری امکان تعامل با شما کاربر محترم خواهشمند است شماره همراه خود را در فیلد مربوطه وارد نمایید.شماره موبایل شما در سایت منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا